به گزارش ایکنا، بیستوچهارمین جلسه تفسیر قرآن امام موسی صدر با ارائه شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شب گذشته، 29 اردیبهشتماه، به صورت مجازی برگزار شد و از جمله موضوعات مطرح شده در این جلسه بررسی نگاه تفسیری امام موسی صدر درباره شب قدر بود که در ادامه متن آن را میخوانید؛
آنچه معمول شبهای قدر است اینکه مردم شبهای نوزدهم، بیستویکم و بیستوسوم را احیا میدارند، اما به تعبیر امام موسی صدر دهه سوم ماه مبارک رمضان به عنوان شب قدر است؛ یعنی یکی از شبهای دهه سوم، شب قدر است که مشخص هم نیست و حتی تا 27 رمضان را نیز گفتهاند که به احتمال بیشتر همان شب، شب قدر است.
امام موسی صدر در این مورد زیاد صحبت کردهاند. یک بخش از فرمایشات ایشان که در قالب سه گفتار است، آیات ابتدایی سوره دخان است که این سوره نیز جزو سوری است که استحباب دارد تلاوت شود و این شش گفتار را مفصل بحث کردهاند. سه گفتار نیز در مورد سوره قدر دارند و در بخش دیگری از این مباحث آمده است؛ لذا ایشان یک نگاه خاصی به شب قدر دارند و به تعبیر ایشان شب قدر یک موضوع پیچیده و اسرارآمیز است.
بحث امام راجع به آیات سوره دخان است. ایشان مفهوم رایج در مورد شب قدر را نقل و نقد میکند و هم معنایی که مدنظرش است را میگوید. گفتار اول ایشان ارتباط شب قدر و دعا است و بحثشان در این باب است که روزه سه ویژگی به انسان میبخشد، چون روزه و نزول قرآن در این ماه است. یکی فهم بیشتر، یکی احساس بیشتر و یکی هم صبر بیشتر. این سه ویژگی را روزه به انسان میبخشد.
پس روزه به نوعی آمادهسازی انسان روزهدار است و در درجه اول حجاب را از برابر دیدگان عقل برمیدارد و سبب میشود که او ببیند، فکر کند، بیاموزد و بیشتر از روزهای دیگر بفهمد. حتی از همین منظر نیز تدبر در قرآن هم به همین معنا قابل فهم است که انسان معرفتش را به خدا و آیات الهی بیشتر کند. پس این فهم بیشتر، حجاب را از برابر دیدگان عقل کنار میزند و ایشان بحث عقل را مطرح میکند.
بنابراین اگر ماه مبارک بگذرد و در این قسمت فهم و معرفت ما بیشتر نشده باشد، شاید خسران باشد. نکته دوم بحث احساس بیشتر است که روزه انسان را به دردهای دیگران حساس میکند و عاطفهاش را فراگیرتر میسازد. یکی از نکاتی که از آن غفلت داریم، دردمندی است که دیگران دارند که ما به آن بیتفاوت هستیم و روزه باعث میشود که درد دیگران را بیشتر بفهمیم. امام موسی صدر در اینجا نیز مفهوم گستردهای را از احساس عاطفه مدنظر دارند. نکته سوم صبر است که روزه نوعی آمادگی در خود انسان ایجاد میکند و او را در برابر سختیها مقاومتر میکند و در نتیجه صبر او هم بیشتر میشود. صبر با روزه از این حیث یک رابطه ژرفی پیدا میکند.
پس روزه به انسان این ویژگیها را میدهد و این عناصر به تعبیر امام موسی صدر وسائلی است که آدمی برای آینده خودش تصمیم بگیرد. وقتی آگاهی انسان بیشتر شد، احساس عاطفه و درک امام نسبت به دیگران بیشتر شد، بهتر میتواند تصمیم بگیرد. بنابراین از همین معنا هم ارتباط روزه و شب قدر را نتیجه میگیرد. انسانی که روزه میگیرد در نتیجه روزه خودش بینشی روشنتر دارد و صبر او برای ادامه راه افزونتر میشود. پس این انسان میتواند راهی برای آینده خودش تصمیم بگیرد.
ایشان ماه رمضان و روزه این ماه را به عنوان یک دوره آموزشی تلقی میکند که انسان، آموزش میبیند که سرنوشت خودش را به نوعی مشخص کند. اینجا یک چارچوبی اتخاذ میشود که این اتفاق رقم بخورد. یک معنای دیگری از ارتباط دعا و روزه مطرح میکند که با این شب قدر ارتباط ویژهای برقرار میکند و آن مفهوم دعا و پیوندی که با روزه و شب قدر دارد را اشاره میکند و به آیه «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ» اشاره میکند. این آیه در میان آیات روزه آمده است و بنابراین ایشان میگوید که بین دعا و استجابت دعا و روزه ارتباط برقرار میشود.
آیه باید با روزه ارتباط داشته باشد. این آیه در مورد استجابت دعاست و میگوید کسی که من را صدا بزند، میتواند استجابت دعا را هم دربرداشته باشد، پس دعا، استجابت، روزه و شب قدر با هم نزدیک میشوند و ایشان میگویند که طبیعی است اگر انسان بینش واضحی دارد، در نتیجه عاطفه و قلب او به نور ایمان نورانی میشود و استجابت دعا نیز برای او محتملتر میشود. البته تأثیر دعا در سرنوشت انسان را نیز رد نمیکند.
در باب دعا، عدهای میگویند که فقط دعا کنیم و یک عده دعا را منکر بودند. یک دیدگاه متعادلی هم بود که میگفت باید هم تلاش داشت و هم دعا کرد که ایشان همین نگاه را دارند و میگویند که وقتی آن بینش به انسان داده شد، دعا نیز به استجابت نزدیک میشود.
در بخشی از آیاتی که نقل شد بحث امر حکیم آمده است. اما مراد از آن چیست؟ ایشان بحثی را مطرح میکنند در اینجا و آن اینکه اصلا شب قدر برای چه آمد و شان نزولش چه بود؟ شأن نزولش ظاهراً خواب حضرت رسول(ص) است که دید عدهای روی منبر ایشان هستند و نگران شد که آینده جامعه چه میشود و برای این زحمت چه اتفاقی میافتد. این آیات نازل میشود و به پیامبر(ص) یک نوع دلداری میدهد و میگوید که این یک شب به اندازه هزار شبِ آنها که حکومتداری کنند، اثرگذاری دارد. بنابراین شما نگران قرآن، اسلام و امت نباشید.
بنیامیه هشتاد سال قدرت را داشتند که معادل هزار ماه است. این اتفاق افتاده و نگرانی پیامبر(ص) با این بحث مرتفع میشود که این یک شب، به اندازه همه آن شبها اثرگذار است اما این امر محکم چیست؟ در آن شب هر فرمانی بر حسب حکمت صادر میشود. ایشان میگویند حکیم یعنی محکم. در این شب همه امور محکم تفصیل داده میشود. اما آیا رزق و روزی است یا چیز دیگری است؟ به نوعی آیه به حضرت رسول(ص) بشارت میدهد و دعوتکننده و انذاردهنده به ایشان است که آن امور محکم و نازل شده برای احکام و تعالیم هدایتکننده بشر است. پس امر محکم همه این تعالیم است و اینها را در بر میگیرد.
پس شب قدر در منطق قرآن، شب نزول قرآن، شب قانون اساسی است. امام این تعبیر را در مورد شب قدر به کار میبرند که این شب، شب قانون اساسی است و شب تشریع همه ابعاد امور است و در این شب همه تعالیم هدایتکننده برای بشر تشریع شده و این به معنای همین امر محکم است که به تعبیر ایشان شب قانون اساسی خواهد بود؛ لذا مسلمانان شب قدر را خیلی گرامی و عزیز میدارند و جزو شبهای بسیار مهم خود آن را قرار دادهاند و تجدید عهدی با خدا میکنند. پس شب قدر در منطق قرآن، یعنی شب نزول قرآن و روشن کردن حقایق شرعی.
انتهای پیام