به گزارش ایکنا؛ حجت الاسلام والمسلمین حسینعلی رحمتی، پژوهشگر اخلاق در فضای مجازی در یادداشتی به چرایی برخی از رفتارهای نامناسب سلبریتیها در فضای مجازی و اصول مناسبات اخلاقی حاکم بر شبکههای اجتماعی و رهنمودهای زیست اخلاقی در این فضا پرداخته است که متن آن به شرح زیر است:
«ما آدمهای سادهای هستیم که گمان میکنیم سلبریتیها آدمهایی ساده و ناداناند. به آنها میخندیم که چرا کارهای عجیب و غریب میکنند، چرا حتی غلطهای تایپی نوشتههایشان را اصلاح نمیکنند، چرا لحظه به لحظه عکسهای زن و شوهری شان را توی چشم ما میکنند، چرا رکیک مینویسند، وقیح عمل میکنند، زشت میگویند، تتوهای عجیب و غریب میکنند، هر روز عریانتر و بدننماتر خود را به نمایش میگذارند، اگر به طور طبیعی به چشم نیامدند سعی میکنند با فیلترهای متنوع برنامهها، و حتی اگر لازم شد با گریم و جراحی، آرایش و هر کار دیگر خود را «متفاوت» نشان دهند حتی اگر همه خلق خدا آنها را مسخره و مضحکه کنند. ما سادهایم که عکس، ویدیو و پستهایشان را برای یکدیگر ارسال میکنیم و پای لایوهایشان مینشینیم.
سلبریتیها معمولاً بسیار زرنگتر از این حرفها هستند. اگر شبانه روز هم آنها را نقد یا حتی تمسخر و تحقیر کنیم نه تنها بدشان نمیآیند که بسیار خوشحال هم هستند. چون همه این کارها موجب میشود که به هدف اصلیشان برسند؛ یعنی «دیده شوند».
«دیده شدن» یکی از مهمترین واژههای کلیدی برای شناخت مناسبات اخلاقی حاکم بر شبکههای اجتماعی است. هر دیده شدنی لزوماً غیراخلاقی نیست، بلکه زمانی قابل سرزنش است که با روشهای نادرست و برای اهداف غیراخلاقی باشد.
عطشِ دیدهشدن در برخی چهرههای مشهور فضای مجازی آیا به معنای آن است که آنها مشکلات روحی و روانی دارند؟ ممکن است این باشد، ولی غیر از آن پای بسیاری از چیزهای دیگر هم در میان است. آنها دوست دارند دیده شوند تا:
۱. توجه دیگران را به عنوان نشانِ شایستگی، لیاقت، «فضیلتمندی»، و معیارِ «همه چیزدانی» خود جا بزنند. این کار به مرور به آنها یک اعتماد به نفس کاذب میدهد و موجب میشود خود را علامه دهر بدانند و درباره عالَم و آدم اظهارنظر کنند.
۲. بقیه دیده «نشدن»ها و نداشتههای خود را پشت فالوئرها و ممبرها و لایکها پنهان کنند. نداشته هایی، چون دانش، فضل، تخصص، تجربه و دهها چیز دیگر که افراد همکار یا هم سنشان با زحمت و زمان فراوان به دست آوردهاند و اینها فاقد آنند. وقتی میشود با چند حرف و حرکت خلاف عرف و اخلاق، جمع کثیری از کاربران ساده دل و کنجکاو و غافلِ فضای مجازی را به دنبال خود کشید، و آنان را نردبان ارضای ناداشتههای خود کرد، چرا باید زحمت مطالعه، تأمل، تلاش و حرف حساب زدن را بر خود تحمیل کرد؟
۳. بتوانند بازاریابی و درآمدزایی کنند. شاخ و پلنگ و مشهور شدن در فضای مجازی باعث میشود که سفارشهای تبلیغاتی بیشتر، و میزان درآمدها افزایش یابد؛ بنابراین عجیب نیست که رد پای برخی سلبریتیها را در کارهای غیرقانونی و غیراخلاقی از قبیل پولشویی دیده میشود.
پس چه باید کرد؟
خوشمان بیاید یا نه، عصر شبکههای اجتماعی عصر سربرآوردن بیدردسر کوتولهها و شهرت بادآورده بیمایهها «هم» هست. یک تلفن همراه میخواهد و یک شارژ اینترنت، و مقداری وقاحت، سماجت و پررویی، تا یک فردِ ناشناس به سرعت برق و باد تبدیل شود به مرشد و راهنما، مراد، مقتدای دختران و پسران ما در فضای مجازی. ممبرهای میلیونی و لایوهای چندصدهزار نفری آنها نشان میدهد که این اسطورههای دروغین عصر جدید در کار خود متأسفانه کم و بیش موفق هم هستند.
ما نمیتوانیم آنها را به کلی از فضای حقیقی و مجازی حذف کنیم؛ باید آنها را بهعنوان یک «واقعیت» بپذیریم، وضعیتشان را درک کنیم و اگر میتوانیم راه گفتوگو را با آنها بگشاییم به این امید که رفتارشان اصلاح شود. به هر حال اخلاقی زیستن در فضای مجازی نیازمند آموزش است.
از آن مهمتر، میتوانیم با پرهیز از انتشار مطالب آنها، آگاه کردن جامعه، بالا بردن سواد رسانهای خود، و معرفی انسانهای شایسته و اسوههای اخلاقی واقعی به فرزندانمان، بازارشان را تا حد ممکن از رونق بیاندازیم، و سفارش قرآنیِ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاس» (سوره تحریم/ آیه ۶) را آویزه گوش کرده، و خود و اطرافیان مان را از آتش بیاخلاقیِ آنان دور نگاه داریم.
حسینعلی رحمتی
خرداد ۱۳۹۹ »
انتهای پیام