نزاع مطهری و شریعتی مبنایی است / نگاه پدیدارشناسانه شریعتی به مفهوم آیه در قرآن
کد خبر: 3905714
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۶
حجت‌الاسلام قائمی‌نیا:

نزاع مطهری و شریعتی مبنایی است / نگاه پدیدارشناسانه شریعتی به مفهوم آیه در قرآن

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا با بیان اینکه برخی می‌خواهند نزاع مطهری و شریعتی را شخصی نشان دهند، ولی نزاع مبنایی بوده است، اظهار کرد: شهید مطهری ادعاهای شریعتی از متافیزیک را مضحک می‌دانست و می‌گفت که قابل استناد به اسلام نیست، زیرا توجهی به مباحث پخته فلسفه اسلامی نشده است؛ شریعتی متافیزیک تخصصی را کنار گذاشت، ولی مطهری فیلسوفی بود که با دیرینه، حال و آینده فلسفه اسلامی آشنایی داشت و نسبت آن‌ها را با تفکر اسلامی سنجید.

نزاع مطهری و شریعتی مبنایی است / نگاه پدیدارشناسانه شریعتی به مفهوم آیه در قرآن

حجت‎الاسلام والمسلمین علیرضا قائمی‌نیا، استاد حوزه و دانشگاه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در گفت‌وگو با ایکنا، گفت: از آثار دکتر شریعتی پیداست که بسیاری از اندیشه‌های او برخاسته از قرآن و درون اسلام نیست، بلکه عمدتاً متأثر از افکار بیرونی است. دین‌شناسی شریعتی سه ضلع دارد؛ یک ضلع، رویکرد جامعه‌شناختی به دین یعنی کارکردهای اجتماعی دین؛ رویکرد دوم، رویکرد اگزیستانسیالیستی است که در مقابل متافیزیک و فلسفه رسمی در غرب قد علم کرد؛ اساس این رویکرد نگاه به تفرد انسان و این است که انسان اختیار و آزادی دارد و هویت و ماهیت خود را می‌سازد.

متافیزیک رازورزانه شریعتی

قائمی‌نیا بیان کرد: ضلع سوم دین‌شناسی شریعتی، متافیزیک رازورزانه است؛ در آثار وی متافیزیک تخصصی دیده نمی‌شود، بلکه به یک معنا او مخالف این متافیزیک است و اعتنایی به آن ندارد، ولی متافیزیک دیگری دارد که از اندیشه‌های متافیزیک عرفی فاصله می‌گیرد، ولی به حد متافیزیک تخصصی هم نمی‌رسد و در واقع رازآمیز است. به نظر می‌آید که این سه ضلع اساس دین‌شناسی شریعتی را نشان می‌دهد و در تفکر او حضور دارد؛ اگزیستانسیالیستی که در آثار وی به چشم می‌خورد با اگزیستانسیالیسم رسمی متفاوت است؛ جریان اگزیستانسیالیسم شاخه‌های الحادی و دینی دارد و اندیشه شریعتی هم برخاسته از الحادی و دینی است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: مثلاً مفهوم تنهایی و ازخودبیگانگی به شدت در مارکسیسم مطرح بوده و بعد هم در میان اگزیستانسیالیست‌های غربی وجود داشته است؛ هگل از اولین فلاسفه‌ای است که به آن پرداخته و گفته از کتاب مقدس به دست می‌آید که وقتی انسان گناه می‌کند، دچار از خودبیگانگی شده و هویت خود را از دست می‌دهد. مفهوم رنج، هبوط و انتظار هم در اندیشه شریعتی همین حالت را دارد.

وی افزود: عنصر دیگر در آثار شریعتی نوعی متافیزیک به معنای خاص و شاخص‌ترین مثال از کتاب اسلام‌شناسی اوست و تحلیل متافیزیک خاصی را در باب توحید بیان کرده و شریعتی توحید را به معنای هستی‌شناسی و جهان‌بینی واحد می‌گیرد و شرک را هم در مقابل به عنوان مجموعه ناهماهنگ و پر از تناقض می‌بیند؛ یعنی فرق مشرک و موحد این است که موحد جهان را هماهنگ و یک واحد کل می‌بیند، ولی مشرک آن را متفرق می‌پندارد.

قائمی‌نیا اظهار کرد: شریعتی این دیدگاه را با نچرالیسم و ماتریالیسم مقایسه می‌کند و می‌گوید جهان موجودی زنده است، در حالی که ماتریالیست‌ها و نچرالیست‌ها جهان را دارای شعور و غایت و هدف نمی‌دانند؛ شریعتی معتقد است که جهان هدف و غایت دارد. موضوع مناقشه‌برانگیز شریعتی این است که این نوع نگاه به هستی را با وحدت وجود در غرب مقایسه می‌کند. به نظر او وجود یکی است و تکثّر هم وجود دارد و میان آن ارتباط است؛ ودوآلیسم و دوگانه‌انگاری را هم رد کرده؛ حتی تعاریف شریعتی از ماتریالیسم و ... قابل مناقشه است.

نزاع مبنایی شریعتی و مطهری

قائمی‌نیا بیان کرد: نزاع مرحوم مطهری و شریعتی هم در این است که شهید مطهری، ادعاهای شریعتی از متافیزیک را مضحک می‌دانست و می‌گفت که قابل استناد به اسلام نیست، زیرا توجهی به مباحث پخته فلسفه اسلامی نشده است؛ برخی می‌خواهند نزاع مطهری و شریعتی را شخصی نشان دهند، ولی نزاع مبنایی بوده است؛ شریعتی را باید نماینده یک اگزیستانسیالیست تمام عیار بدانیم، که از تفکر الحادی بهره گرفته است؛ البته شریعتی ملحد نبوده، ولی از تفکر الحادی بهره برده است.

وی اضافه کرد: شریعتی متافیزیک تخصصی را کنار گذاشته، ولی مطهری فیلسوفی است که با دیرینه و حال و آینده فلسفه اسلامی آشناست و نسبت آنها را با تفکر اسلامی سنجیده است؛ لذا دو جریان مقابل هم است؛ مقایسه ائمه(ع) و شخصیت‌های اسلامی با شخصیت‌های دنیای امروز که شریعتی آن را انجام داده مورد پسند مطهری نیست، زیرا شریعتی مقایسه‌های نامعقول و عجیبی دارد.

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه تفکر شریعتی پیوند محکمی با کتاب و سنت نداشته و از تفسیر آیات و تحلیل روایات به تفکرات خود نرسیده است، اظهار کرد: شریعتی حتی با مفهوم کتاب و سنت روبرو می‌شود، به تحلیل متافیزیکی خاص رو می‌آورد؛ مثلاً مفهوم آیه در قرآن زیاد مطرح شده است، به خصوص اینکه قرآن، همه موجودات عالم را آیه برای نشان دادن خدا می‌داند، ولی شریعتی مانند بسیاری از دگراندیشان آیه را دارای مفهوم پدیدارشناختی نه نشانه‌شناختی می‌داند.

اندیشمندی در میانه سنت و مدرنیته

قائمی‌نیا با بیان اینکه پدیدارشناسی شریعتی کانتی است، ولی آیه در قرآن مفهوم نشانه‌شناختی و نه پدیدارشناختی دارد، اظهار کرد: افکار شریعتی بعد از او به درستی تبیین و تحلیل نشد، زیرا شریعتی تفکر مدرن ندارد و سنتی است؛ شریعتی عقل خودبنیاد را که ویژگی دنیای مدرن است نمی‌پذیرد، بلکه تلاش می‌کند عقل دینی را با هاله‌ای از قدسیت بیان کند؛ من او را متفکری بینابین مدرنیته و سنت می‌دانم؛ همچنین فقدان رویکرد معناشناختی و زبان‌شناختی شریعتی به کتاب و سنت از دیگر نقاط ضعف در تفکر اوست.

قائمی‌نیا تصریح کرد: رویکرد جامعه‌شناختی شریعتی در بحث نگاه تاریخی به دین منجر به تفکر علوی و صفوی شده است، یا در مورد امامت، تحلیل جامعه‌شناختی بدیعی دارد و پیشگام است و می‌توان بر روی این بخش از تفکر شریعتی تحقیق بیشتری انجام دهیم.

انتهای پیام
captcha