به گزارش ایکنا؛ بیست و نهمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «پژوهشنامه نهجالبلاغه» به صاحبامتیازی دانشگاه بوعلی سینا منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «بررسی بازتاب منهیّات نهجالبلاغه در حدیقه سنایی با رویکرد بینامتنیت»، «بررسی حقوق بشردوستانه از منظر امام علی(ع)»، «تحلیل بُعد حسی ادراکی گفتمان در خطبه نهم نهجالبلاغه با تکیه بر ترجمه موسوی گرمارودی در بستر نشانه-معناشناسی»، «تعالیِ اخلاقِ سازمانی در سازمانهای دولتی ایران، در پرتو نهجالبلاغه»، «ماهیت و مکانیزم عملیات نرم در نهجالبلاغه و راهبرد تقابلی- صیانتی امام علی(ع) در مواجهه با آن»، «مطالعه تطبیقی توسل به زور ابتدایی علیه شورشیان در عملکرد امام علی(ع) و نظام حقوق بینالملل»، «نقد و بررسی خطبه قاصعه نهجالبلاغه در پرتو نظریه منطق گفتگویی باختین».
بازتاب منهیّات نهجالبلاغه در حدیقه سنایی
در چکیده مقاله «بررسی بازتاب منهیّات نهجالبلاغه در حدیقه سنایی با رویکرد بینامتنیت» میخوانیم: «طبق نظر نظریّهپردازانِ بینامتنیت ازجمله کریستوا، هر متنی در ارتباط با متون پیشین، معنی مییابد. متن ممکن است صورتِ گسترشیافته یا شکل هنریِ متون قبلی باشد. حدیقه سنایی به عنوان متن تعلیمی و عرفانی، از متون اسلامی فارسی و عربی بهرهها برده است. نهجالبلاغه، یکی از متون اسلامی است که سنایی در پدید آوردنِ حدیقهالحقیقه، به صورت گسترده و فراتر از حدّ تأثیرپذیری، بدان نظر داشته است؛ به گونهای که برای درکِ بسیاری از نکتههای حدیقه، باید به سخنان مولا علی(ع) به ویژه نهجالبلاغه مراجعه کرد.
موضوع رذایل و محرّمات، به دلیل بازتاب نسبتاً گسترده آن، در کلام علی(ع) و نیز حکیم سنایی، مبحث اصلی تحقیق حاضر است که براساس رابطه بینامتنی و با تأکید بر نهجالبلاغه و حدیقهالحقیقه بررسی میشود. نتیجه پژوهش نشان میدهد سنایی در مثنویِ تعلیمی عرفانیِ حدیقهالحقیقه، هم از امکانات شعری و هم از واژگان، مضامین و اشارات ارزنده سخنان علی(ع) به صورتهای سهگانه بینامتنی (نفی بخشی، نفی متقارن و نفی کامل) استفاده کرده است. بیتردید، این تعاملِ آگاهانه حدیقه با کلام علی(ع)، موجب ماندگاری و پویایی اثر سنایی شده است.»
حقوق بشردوستانه از منظر امام علی(ع)
در طلیعه مقاله «بررسی حقوق بشردوستانه از منظر امام علی(ع)» آمده است: «حقوق بشردوستانه، از موضوعات مهم جهان معاصر بوده و ازجمله دستآوردهای بزرگ قرون نوزدهم و بیستم در نظام حقوق بینالملل به شمار میرود. حمایت و لازمالاجرا شدن آن، پس از تصویب نمایندگان کشورهای مختلف در سطح جامعه جهانی، نهادهای مردمی و بینالمللی، صورت گرفت. حمایت از غیرنظامیان؛ همانند اسیران، مجروحان، بیماران، فراریان، زنان، کودکان، سالمندان و احترام به اجساد مردگان، ممنوعیت قحطی و گرسنگی دادن به نظامیان و غیرنظامیان و بهکارگیری سلاحهای مخرب غیرمجاز، ازجمله قواعد و مصادیق حقوق بشردوستانه هستند که از جنگ و درگیریها نظامی نشأت میگیرند.
در پژوهش پیشرو که به روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته، موارد فوق از منظر امام علی(ع) با محوریت کتاب گرانسنگ نهجالبلاغه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بهطورکلی حضرت علی(ع) چه در غزوات صدر اسلام و چه در زمان حکومت خودشان در جنگهای جمل، صفین و نهروان، علیرغم تفکر ایشان بر دعوت به صلح، نهایت توجه به رعایت حقوق افراد غیرنظامی حتی نظامی و توجه به عدم ایجاد خسارت داشتند. هرچند برخی از مسائل حقوق بشردوستانه که در اسناد بینالمللی تحت عناوین و اسامی مختلف یاد میشود، صراحتاً به همان عنوان در کلام حضرت وجود ندارد، ولی با قیاس اولویت و وحدت ملاک، میتوان از برخی توصیهها و رفتارهای امام(ع) استنباط کرد.»
خطبه قاصعه نهجالبلاغه در پرتو نظریه منطق گفتگویی
در چکیده مقاله «نقد و بررسی خطبه قاصعه نهجالبلاغه در پرتو نظریه منطق گفتگویی باختین» میخوانیم: «تحلیل متون کهن و متون دینی در پرتو نظریههای جدید زوایا و ظرفیّتهای جدید این متون را کشف و برای شناخت بهتر و جامع متون بهکار میآید. نظریه منطق گفتگویی و مکالمهگرایی باختین ازجمله نظریاتی است که برای متون چند سویه با ابعاد مختلف بهکار میرود؛ متونی که از تکبعدی و رویکرد ذهنی انفرادی فراتر میرود و به رویکرد عینی و جمعگرایانه وارد میشود. بسیاری از خطبههای نهجالبلاغه در ارتباط با زمینههای اجتماعی و فرهنگی متفاوتی شکل گرفته و ایراد شده است؛ وجود این زمینهها در شکلگیری خطبهها سبب شده تا متن خطبه از شاخصههای مختلف گفتگویی با شخصیّتهای متعدّد و متنوع همراه با سبکها و شیوههای بیانی متنوعی ایراد گردد.
این مقاله با رویکرد جامعهشناختی، در تلاش است یکی از اجتماعیترین خطبههای نهجالبلاغه را که متأثّر از شرایط دوران امام(ع) بهوجود آمده بر پایه نظریة منطق گفتگویی باختین مورد بررسی قرار دهد. روش بهکاررفته در این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی و آماری است. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد این خطبه از شاخصههای منطق گفتگویی چون گفتار دو سویه، مؤلفههای خطابی (نظیر امر، ندا، پرسش و غیره)، کروتروپ و کارناوال برخوردار است و وجود چنین شاخصههایی سبب پویایی بیش ازحد خطبه و ارتباط آن با شخصیّتهای مختلفی که در متن خطبه نقش دارند، گردیده است و به طورکلی صبغهای اجتماعی و جمعی به خطبه بخشیده است که در تعامل با پیشزمینههای تاریخی، دینی، فرهنگی شرایط عصر امام(ع) پدید آمده است.»
انتهای پیام