شهید خلیل حسنبیگی، رادمردی برخاسته از کویر بود که در سال 1333 در دارالعباده دیده به جهان گشود. دوران کودکی را با همه سختیها، پیروزمندانه پشت سر گذاشت و در هنگامه مبارزات انقلاب اسلامی، سربازی فداکار و لایق بود. او همگام با نهضت امام خمینی(ره) به صف شیرمردان جبهه توحید پیوست و تا آخرین لحظه در خط مقدم دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی ماند.
وی در سال 58 به خیل سبزپوشان انقلاب اسلامی پیوست و همگام با پاسداری تحصیلاتش را ادامه داد و در رشته علوم طبیعی دیپلم خود را گرفت و پس از یک سال خدمت در ستاد مرکزی سپاه و ناحیه مازندران به مناطق عملیاتی غرب کشور هجرت کرد و به دلیل لیاقت و شجاعتهای زیادی که از خود نشان داد، مسئول انتظامات منطقه شد.
با شروع جنگ تحمیلی شهید خلیل حسنبیگی در جبهه جنوب حضور یافت و جانشینی ستاد یکی از تیپهای لشکر 8 نجف اشرف را به عهده گرفت. وی پس از چندین ماه حضور در جبههها به یزد بازگشت و بنا به ضرورت و برای دفاع از ارزشهای اسلامی فرمانده پاسگاه هرات شد. در آنجا با عوامل وابسته رژیم سابق و خانهای ظالم و مستکبر مبارزه کرد و رادمردانه به اجرای حدود الهی پرداخت. با تأسیس یگان 18 الغدیر که متشکل از شیرمردان سرزمین دارالعباده بود، جانشین ستاد شد.
شهید حسنبیگی سخنرانی توانا بود و اطلاعات وسیعی از جبهه و جنگ به ویژه جبهههای جنوب و غرب داشت. به همین دلیل به او «کتاب کهنۀ جنگ» میگفتند. هرگاه لب به سخن میگشود، از هر جا و مکان خاطره میگفت و همه را مجذوب خود میکرد.
سرانجام این سردار رشید اسلام به همراه جمعی از همرزمانش در 25 دی ماه سال 1365 در شلمچه به ملکوت اعلی پیوست.
به گزارش ایکنا از یزد، همسر شهید خلیل حسن بیگی، شب گذشته، 11 مردادماه در برنامه شبهای اوج هنر به مناسبت عید قربان تا عید غدیر با بیان خاطراتی از این شهید بزرگوار اظهار کرد: سال 1357 با خلیل ازدواج کردم که حاصل این ازدواج سه فرزند پسر به نامهای ابوالفضل متولد سال 1357، ابوذر متولد 1359 و ابراهیم متولد 1364 است.
وی ادامه داد: این شهید اردیبهشت ماه 58 عضو سپاه پاسداران ایران شد و با شروع غائله کردستان به آن منطقه هجرت کرد و مسئول انتظامات منطقه غرب شد. با شروع جنگ تحمیلی در جبهه جنوب حضور یافت و در ستاد لشکر نجف اشرف مشغول خدمت شد. سپس به یزد برگشتند و به عنوان فرمانده پایگاه هرات انتخاب شدند.
همسر شهید با اشاره به اینکه به دلیل مسئولیتی که برعهده داشتند، اکثر مواقع ما برای دیدن ایشان میرفتیم، بیان کرد: به یاد دارم وقتی فرزند دوم ما متولد شد، نزدیک به 6 ماه نتوانستند برای دیدن ما به یزد بیایند. آخرين باری كه به مرخصی آمده بود، حس و حال غريبی داشت. موقع رفتن از زير قرآن رد شد. قرآن را بوسيد و چند قدم كه رفت، دوباره برگشت و گفتند: من ديگر شما را نمیبينم، سپس دست در جيب كرد و تسبيحش را درآورد و به پسر بزرگمان دادند و گفت: از اين تسبيح خوب مراقبت كن، يادگار پدرت است.
وی تصریح کرد: هفته بعد در همان روز، خبر شهادتش را آوردند. تا مدتی چيزی نمیفهميدم، اما وقتی به مادر ايشان فكر كردم، غم او را بيشتر درک كردم. غمی كه تاب دوری از فرزند را ربود و پس از 22 روز مادر را به خليل پيوند داد.
یادآور میشود «شبهای اوج هنر» ویژه کنگره چهار هزار شهید دارالعلم و دارالعباده یزد از قربان تا غدیر از شبکه استانی یزد در حال پخش است که شبگذشته،11 مرداد ماه با حضور همسر شهید خلیل حسنبیگی و عباس ملازینلی، رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری یزد برگزار و از لوگوی این کنگره رونمایی شد.
انتهای پیام