سیدعبدالامیر نبوی، پژوهشگر ارشد پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، در گفتوگو با ایکنا، درباره دلایل حرکت اعراب به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل و نقش عوامل بیرونی (آمریکا) و عوامل درونی در این اتفاق گفت: عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل صرفاً به خاطر فشار از سوی قدرتهای بزرگ مانند آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه یا چین، قابل توضیح و تحلیل منطقی نیست. کشورهای عربی به طور قطع به روابط ویژه خودشان با کشورهای غربی اهمیت ویژهای قائل هستند و خواستار تداوم و گسترش آن هستند، اما در رابطه با پرونده اسرائیل، آنها نگاهی هم به مسائل داخلی و منطقهای دارند.
وی افزود: واقعیت آن است عموم کشورهای عربی نسبت به سیاستهای ایران، به ویژه در یک دهه اخیر و همچنین روندهای حاکم بر تحولات منطقه بدبین هستند و از ترس نفوذ بیشتر ایران در منطقه و کنترل سمت و سوی تحولات منطقه، به سوی برقراری و بهبود روابط با اسرائیل پیش رفتهاند.
پژوهشگر ارشد پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه اظهار کرد: اگر در گذشته فقط مصر و اردن روابط علنی و مستقیم را با اسرائیل برقرار کردند و به تأسیس سفارتخانه دست زدند، امروزه شاهدیم که علاوه بر امارات، از چند کشور دیگر عربی هم نام برده میشود که به تدریج آماده برقراری روابط سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی با اسرائیل هستند.
نبوی تأکید کرد: به عبارتی اسرائیل دیگر دشمن شماره یک اعراب به شمار نمیرود و آنها سعی دارند در نظم و ترتیبات جدید منطقهای و صفبندیهای آشکاری که وجود دارد وضعیت خودشان را بهبود ببخشند.
نبوی در پاسخ به اینکه با این تحلیل هدف و مخاطب اصلی عادیسازی ایران است تا فلسطین، گفت: مسئله فلسطین از نظر کشورهای عربی بایستی در چارچوب قطعنامههای سازمان ملل متحد؛ به خصوص قطعنامه های 181 و 242 و در چارچوبی مسالمت آمیز، حل و فصل شود که ناظر به تشکیل دو کشور مستقل عربی و یهودی است. کشور مستقل یهودی سالهاست که تأسیس شده و یک حالت دولت موقت هم در بخشهایی از سرزمین فلسطین طبق پیماننامه اسلو در سال 1993 شکل گرفته است.
وی یادآور شد: در واقع کشورهای عربی به دنبال حل پرونده فلسطین در چارچوب قطعنامههای سازمان ملل متحد هستند تا یک کشور مستقل فلسطینی تشکیل شود و در حالت صلح با اسرائیل باشد. لذا آنها پرونده فلسطین را در آن چارچوب دنبال میکنند.
پژوهشگر ارشد پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه درباره نسبت میان عادیسازی روابط با اسرائیل و طرح معامله قرن تصریح کرد: طرح معامله قرن ترتیبات قبلی را که رؤسای جمهور سابق آمریکا در خصوص حل مسئله فلسطین دنبال میکردند به هم زده است. اعراب با بهبود روابط با اسرائیل اولاً سعی دارند جایگاه خود را در مقابل ایران مستحکم کنند و ثانیاً بر روند معامله قرن تأثیر بگذارند. البته اسرائیل تلاش دارد بهبود روابط خود با کشورهای عربی را به حل مسئله فلسطین پیوند نزدند اما کشورهای عربی سعی دارند این دو مسئله را تا حدی به هم مرتبط کنند، اما همانطور که بیان کردم نکته کلیدی آن است که اسرائیل دیگر دشمن شماره یک اعراب نیست.
نبوی درباره نقش جنبشهای اجتماعی در جهان اسلام و مقاومت آنها در عدم تحقق اهداف عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل گفت: تجربه نشان داده این جنبشها صرفاً میتوانند تا یک مدت زمانی مسئله را در بین افکار عمومی زنده نگه دارند اما قوت و قدرت آنها در حدی نیست که بتوانند روندهای موجود را تغییر دهند. کما اینکه مصر و اردن روابط رسمی خود را با اسرائیل برقرار کردند و مخالفتهایی هم در آن دو کشور انجام شد، اما تاکنون موجب برهم خوردن روابط نشده است.
وی افزود: نکته دوم آن است ترسی که در کشورهای عربی نسبت به سیاستهای ایران حداقل در یک دهه اخیر وجود دارد، تنها در سطح دولت و حکومت نیست، بلکه در سطح جوامع عربی هم هست و این امر به خصوص پس از مسائل سوریه بیشتر شده است.
نبوی درباره حضور گام به گام اسرائیل در کشورهای عربی و احتمال تأسیس پایگاه نظامی در این کشورها گفت: سخن گفتن از تأسیس پایگاه نظامی توسط اسرائیل در کشورهای عربی خیلی زود است اما قطعاً همکاریهای امنیتی میان اعراب و اسرائیل شکل خواهد گرفت و این همکاریهای امنیتی میتواند برای ایران هزینهزا و دردسرساز باشد.
این تحلیلگر ارشد مسائل منطقه درباره واکنش احتمالی ایران به حضور اسرائیل در نزدیکی مرزهای خود اظهار کرد: ایران سعی کرده با تقویت جناحهای فلسطینی و همچنین هشدار به امارات مسئله را کنترل کند و ناخرسندی خود را از این روند نشان دهد، اما با توجه به مشکلات ایران در سطوح گوناگون داخلی و خارجی، بعید است ایران بتواند واکنش جدیتری نشان دهد و یا اصولا بر روند موجود اثر بگذارد.
نبوی در پایان درباره دلایل عدم پاسخ مثبت اعراب به طرحهای مختلف صلح و گفتوگوی ایران گفت: مجموعهای از عوامل را میتوان در این رابطه برشمرد؛ کشورهای عربی خواستار تضعیف بیشتر ایران هستند تا بتوانند امتیاز بیشتری بگیرند و هم اینکه نسبت به برنامهها و سیاستهای ایران بدبین و بدگمان هستند و در این زمینه تفاوتی میان دولت های مختلف نمیبینند. همچنین آنها روابط با ایران را در پرتو تصویری که از سمت و سوی تحولات کلی منطقه دارند و نیز نوع رابطهشان با دنیا تعیین میکنند و بر آن اساس تصمیم میگیرند.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام