حیدر مستخدمینحسینی، معاون اسبق وزارت اقتصاد و بانک مرکزی، در گفتوگو با ایکنا، به بیان نکاتی درباره مقایسه مدیریت اقتصادی زمان دفاع مقدس با شرایط کنونی پرداخت و اظهار کرد: یکی از نکات مهم در نظامات اقتصادی این است که چه نوع سیاستگذاری در زمینه اقتصاد حاکم است و چه نظارتی باید حاکم باشد. شرایط جنگ به گونهای بود که سیاستگذاری اقتصادی و نظارت بر اجرای آن سیاستها مورد توجه دولتمردان و بعد هم مجلس قرار گرفت و همین امر باعث شد که در تصمیمات اقتصادی در وهله اول سیاستگذاری در زمینه تولید و سپس توزیع یا واردات کالاهای اساسی به گونهای صورت گیرد که حداقلها به مردم برسد.
بیشتر بخوانید:
وی افزود: به عبارتی در آن زمان حداقل معیشت در سیاستگذاری تعریف شد و بر آن اساس تولید هم شکل گرفت و جامعه در دهکهای مختلف این فرض را داشت که تولید به همه جامعه به ویژه اقشار پایین میرسد. بنابراین علیرغم اختلاف سلیقهای که در برپایی نوع نظام اقتصادی، هم در دولت و در مجلس و تصمیمگیریهای مصوب قانونی مطرح بود، یک وفاق جمعی و ملی در حداقلهای سیاستگذاری اقتصادی و نظارت بر آن صورت میگرفت تا معیشت عموم جامعه تأمین شود.
این کارشناس مسائل اقتصادی درباره وضعیت سرمایه اجتماعی در زمان جنگ تحمیلی بیان کرد: کشور مورد تعدی قرار گرفته بود و مردم نیز به آن توجه میکردند؛ به گونهای که وقتی دولت از مردم استمداد میطلبید، خانوادههایی که حداقلها را داشتند از کمک دریغ نمیکردند؛ حتی بخشی از طلای فرزندان خود در اختیار کسانی قرار میدادند که از طرف بسیج و مساجد مأمور جمعآوری کمکهای مردمی بودند. لذا بدون دریافت رسید آن را ارائه میدادند، چراکه میدانستند به جایی که باید برسد، میرسد و آن هم کمک به رزمندهها بود.
مستخدمینحسینی گفت: وقتی که شرایط اجتماعی تغییر کرد و به مرور اعتماد بین دولت و ملت کاسته شد به وضعیت کنونی رسیدیم. چرا اینگونه شد؟ مردم در آن مقطع سخنان و وعدههای کلیدی از مسئولان میشنیدند، اما در شرایط کنونی غیر از حرفدرمانی شاهد چیز دیگری نیستند و مسئولان که در لباسهای مختلف مصاحبه و سخنرانی میکنند در جایگاهی قرار گرفتهاند که مشکلات مردم را درک نمیکنند؛ مثلاً مردم در کوچه و بازار در مورد گشایش اقتصادی سؤال میکنند و میگویند به چه معناست؟ اما مشاهده کردند که همه قیمتها از جمله دلار، سکه، خودرو و ... بالا رفت و اتفاق مثبتی رخ نداد. لذا به حرف مسئولان توجه نمیکنند، چراکه اعتماد آنها به دولت به حداقل رسیده است. در شرایط فعلی هم انگار دولت هیچ برنامهای در زمینه اقتصادی ندارد و هر موقع بگوید که پسانداز ارزی نکنید چون زیان میکنید، برعکس آن را مشاهده میکنیم. در همین یکسال اخیر دیدیم که چه اتفاقی در بازار ارز، طلا، خودرو، لوازم خانگی و .. رخ داده است.
اگر کارنامه بسیاری از صنایع فعلی را دنبال کنیم متوجه میشویم در زمان جنگ پروژههای مختلفی شکل گرفت که بعد از دو یا سه سال مورد بهرهبرداری قرار گرفت و زمینهای برای افزایش تولید در کشور شد
وی با اشاره به تبعات افزایش نقدینگی در اقتصاد کشور، تصریح کرد: مردم به حرف مسئولان خود توجهی نمیکنند، چراکه معتقدند در صورت توجه به سخن مسئولان، زیان بیشتری را در زندگی شاهد خواهند بود. قدرت خرید مردم روزبهروز کاهش مییابد و حتی نیازهای معیشتی خود را کم میکنند، چون درآمد آنها به این حد نمیرسد. از منظر اقتصادی نیز خلق نقدینگی که هم توسط کسری بودجه دولت و هم توسط نظام بانکی شکل میگیرد باعث فزونی مشکلات اقتصادی شده است. در حال حاضر نقدینگی به بالای 2700 هزار میلیارد تومان رسیده که در تاریخ اقتصادی ما بینظیر است و شوک عجیبی را به اقتصاد وارد کرده و دولت و بانک مرکزی قادر نیستند این سیل عظیم را به سمت تولید بکشانند و اراده و مصوبهای هم برای آن نیست.
معاون اسبق وزیر اقتصاد ادامه داد: حتی مجلس جدید که چند ماه از عمر آن گذشته و شعارهای کنترل نقدینگی و کمک به معیشت مردم را سر میداد، هنوز هیچ اقدامی برای هدایت نقدینگی به سمت تولید انجام نداده است. زمانی میتوانیم برای این مشکلات چارهاندیشی کنیم که متوجه این خطری که اقتصاد را به مرحله بحران و مردم را به بیاعتمادی کامل رسانده است شویم. اگر نقدینگی به سوی تولید نرود، مرتب با تورمهای بالا مواجه خواهیم شد. الان هم در منطقه به لحاظ تورم در رتبه اول و در دنیا جزء پنج کشور اول هستیم.
این کارشناس مسائل اقتصادی درباره نقش تحریمهای اقتصادی در پدید آمدن وضعیت کنونی یادآور شد: یقیناً اگر انصاف داشته باشیم و کار سطحی کارشناسی اقتصادی را انجام دهیم، متوجه میشویم که فقط تحریمها عامل این وضعیت نیست، بلکه اینکه دولت برنامهای استاندارد در زمینه واردات یا تولید و صادرات ندارد عاملی مهم در پدید آمدن وضعیت اقتصادی کنونی است. همچنین، درباره عدم تعهد ارزی که برای صادرکنندگان شکل گرفته و بانک مرکزی مهلتی را برای تیرماه در نظر گرفت، در حالی اکنون به آخر شهریور رسیدیم و تکلیف آن مشخص نیست، چراکه تولیدکنندگان مشکلات زیادی برای اجرای آن دارند.
معاون اسبق بانک مرکزی افزود: این وضعیت نشان میدهد که حتی برنامه خاصی برای صادرات غیرنفتی نداریم. اینکه چه کسانی میتوانند صادرات کنند روشن نیست و تعریف مشخصی در مورد اهلیت صادرکننده وجود ندارد و وزارتخانه مربوطه هم وزیر ندارد و بیش از چهار ماه است با سرپرستی اداره میشود؛ در حالی که این وزارتخانه باید در این شرایط، امور مربوط به بازرگانی خارجی و توزیع کالاها و سیاستگذاری صحیح و نظارت بر تولید و توزیع را انجام دهد، ولی به حال خود رها شده است. لذا با کوچکترین اطلاع از وضعیت بازار متوجه میشویم که قیمت لبنیات و بسیاری از کالاها دائماً افزایش مییابد.
وی درباره دلایل اصلی پدید آمدن این وضعیت اظهار کرد: ریشه اصلی این شرایط در نقدینگی بالا، عدم سیاستگذاری اقتصادی و نظارت صحیح است. از سوی دیگر باید این نوع سیاستگذاری مقام مسئولی داشته باشد که الان دولت آن را رها کرده و مشخص نیست برنامه مجلس هم در این زمینه چیست تا معضلات توزیع کالاها حل و با گرانی برخورد شود. این زیبنده دولت نیست که بگوید نیرو برای اداره این وزارتخانه ندارد، چراکه در حوزه بازرگانی و تولید افرادی هستند که بتوانند این خدمت را انجام دهند.
مستخدمینحسینی تصریح کرد: حتی در بازار سرمایه هم هدف کلیدی که هدایت نقدینگی به سوی تولید و اشتغال بود محقق نشده و بلکه صرفاً منتهی به سفتهبازی شده است. لذا این نقدینگی رها، در حرکتهای بعدی منتظر است که ظرفی را ببیند تا در آن بنشیند. البته در اقتصاد ما یک بازار، بازارهای دیگر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. این اتفاق در بازار مسکن نیز رخ داده است. این وضعیت ادامه دارد مگر اینکه دولت و مجلس بتوانند برای این نقدینگی که اتفاقاً هر دو در پدید آمدن آن شراکت داشتهاند چارهاندیشی و آن را وارد تولید کنند. از سوی دیگر در ساختار دولت از جمله وزارت صنعت، معدن و تجارت باید شاهد کارایی مناسبی باشیم.
وی با اشاره به اهمیت تغییر در نرخ سود بانکی با توجه به شرایط تورمی در اقتصاد ایران، تأکید کرد: باید نرخ سود بانکی را نیز افزایش دهیم. بانک مرکزی با وجود تورم 30 درصدی، نرخ سود را 15 درصد اعلام کرد. این نقطه آغازین فاجعه در ابتدای امسال بود که بازارها را تخریب کرد. اسم این وضعیت را «ناکارایی مدیریت اقتصادی کشور» اعم از وزارت اقتصاد و بانک مرکزی مینامم. با این شرایط انتظار اینکه مردم دولت را ستایش کنند بیهوده است.
معاون اسبق بانک مرکزی در پاسخ به سؤالی درباره وضعیت نقدینگی در دوران دفاع مقدس و برنامههای دولت و بانک مرکزی در این زمینه اظهار کرد: شرایط نقدینگی این دوره با آن زمان کاملاً متفاوت بود؛ در آن زمان نقدینگی را هم دولت و هم بانک مرکزی به سمت تولید هدایت میکردند تا تولید بتواند کارایی داشته باشد. بسیاری از صنایع همانند لبنیات، غذایی و زیربنایی در زمان جنگ کلید خورد و نقدینگی به سمت شکلگیری واحدهای صنعتی متوسط هدایت شد. اگر کارنامه بسیاری از صنایع فعلی را دنبال کنیم، متوجه میشویم که در زمان جنگ پروژههای مختلفی شکل گرفت که بعد از دو یا سه سال بهرهبرداری و زمینه افزایش تولید در کشور مهیا شد.
مستخدمینحسینی در پایان گفت: این اتفاق در حال حاضر رخ نمیدهد و کمتر کسانی هم حاضرند نقدینگی خود را به سوی واحدهای صنعتی و تولیدی ببرند. اتفاقاً در سال 98 و چهار ماهه فعلی پایینترین سطح از سرمایهگذاری رخ داده و این از منظر کارکرد اقتصادی عجیب نیست، چراکه دولت این همت را نداشته که نقدینگی را به سوی تولید بکشاند؛ در حالی که در همین شرایط تحریم تولیدکنندگان ما بیشترین خدمات را ارائه دادهاند.
انتهای پیام