به گزارش ایکنا، دومین همایش ملی حکمرانی اسلامی به همت مدرسه حکمرانی شهید بهشتی، امروز، 20 آبان ماه با سخنرانی جمعی از اندیشمندان و به صورت مجازی برگزار شد.
در ادامه متن سخنان محمدجواد نصراللهزاده، قائم مقام مدرسه حکمرانی شهید بهشتی را میخوانید که در زمینه «تدوین شاخصهای حکمرانی اسلامی» ایراد شده است؛
امام علی(ع) در یکی از حکمتهای نهجالبلاغه فرمودند: علم و عمل پیوند نزدیکی دارند و کسی که دانست باید عمل کند. رهبری نیز در سال 1386 در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت گفتند کار کارشناسی را باید جدی گرفت، به ویژه در خصوص کارهای مبنایی که کارهای بنیادی و ماندگار است و اگر فعالیت کارشناسی عمیق و دقیقی انجام شد، این کار ماندگار خواهد شد.
تشکیل نظام انقلابی لازم است، اما تا وقتی که بتواند پایههای خود را محکم کند، تدریج و مرور زمان لازم است و آن هدفها مانند عدالت اجتماعی و ... باید باقی بماند. هدف تشکیل یک جامعه اسلامی رسیدن به عدل، اخلاق، عزت و پیشرفت است و هنوز به اینها نرسیدهایم و در نیمه راه هستیم. بیش از سه دهه است که مفهوم حکمرانی خوب از سوی دولتها، سازمانها و مجامع غربی در ادبیات توسعه مطرح شده است و این واژه حکمرانی خوب به گزارش سالانه بانک جهانی اشاره میکند و شیوه مدیریت کشور و رابطه شهروندان و حاکمان، موضوع محوری توسعه است و میگویند بر این اساس، نیازها و خواستههای مردم بهتر پاسخ داده میشود.
در ضمن، شعار و مفهوم حکمرانی خوب، علمی و مبتنی بر دستاوردهای پژوهشی و تحقیقاتی است و اینکه فارغ از موضعگیری ارزشی است. در طرح بحث حکمرانی خوب، با ادعای علمی و واقعگرایانه بودن، ادبیات توسعه گسترش یافت و ارتباط بین بخش دولتی و جامعه مدنی و بخش خصوصی برای همافزایی نیروهای مثبت را داشتیم.
در ادعایی که در بعد علمی بودن و جهتگیری علمی مطرح میشود؛ دو بعد را مطرح میکنم؛ بعد اثباتی و هنجاری. به نظر میرسد که بُعد اثباتی معمولا فراجامعی و فراسرزمینی است، اما بعد هنجاری علم به ارزشها و فرهنگها و شیوههای زندگی و نوع جهانبینی انسانها ناظر است و این بحث مطرح شده که باید مورد توجه قرار گیرد و باید به مبانی آن پرداخت. معمولا علوم فنی و مهندسی و پایه در شمول بعد نخست هستند و علوم انسانی و اجتماعی که به مطالعه انسان و نوع کنش میپردازند در شمول بعد هنجاری قرار میگیرند.
در حکمرانی متعالی و یا اسلامی، ادعا داریم که ادبیات اسلامی - ایرانی میتواند زمینه بحث باشد و شاخصهای علمی منتج از آن مدنظر قرار گیرد و در اینجا فضای گفتمانی نیز مهم است و همچنان این فضای گفتمانی باز است و افراد میتوانند نظریهپردازی کنند.
در محور بحث و یا چیزی که مدنظر ماست، جایگزینی شاخصهای حکمرانی متعالی به جای حکمرانی خوب است. البته جنبههای مثبت در شاخصهای حکمرانی خوب مورد توجه است و به صورت کامل نفی نمیکنیم. اگر با نگاه اجرایی به اندوختههای دینی و اسلامی توجه کنیم، این امر شدنی است. البته برای اینکه شاخصهای حکمرانی، اسلامی، متعالی و علمی باشد، نیاز به یک سیستم ارزیابی کارکرد داریم که بحثهای نظری و کاربردی با هم دیده شوند.
همچنین برای اینکه شاخصهای حکمرانی، متعالی و اسلامی را معقولتر و علمیتر عرضه کنیم، ناگزیر هستیم مروری به بحثهای نظری در کتب علمی و تئوریک نیز داشته باشیم و دیدگاههای خودمان به برخی از این مفاهیم را اعلام کنیم. عمدتا بر دو نظریه که با کارکرد حکمرانی متعالی قرابت بیشتری دارد تکیه کردهایم که عبارت از نهادگرایی و گزینش اجتماعی است. نهادگرایی از آن حیث که تاکید بر نقش دولت بر تحول تاریخی کشورها دارد و گزینش نیز از بابت عقلانی عمل کردن انسانها با همکاری دولتها است.
متناسب با نوع جهتگیری تئوریک و اهمیت مسائل و مشکلات جامعه، میتوان دیدگاههای متفاوتی داشت. در مورد حکمرانی، دیدگاه سازمانگرایانه بر نقش درست سیاستگذاری حاکمیتی در پیگیری منافع جامعه تاکید میکند. بنابراین نظریههای معروفی در مورد دولت وجود دارد که هریک شاخصههایی دارد، اما نظر ما نهادگرایی و گزینش اجتماعی است.
سه دیدگاه در مورد دولت نیز اهمیت دارد که دیدگاه آرمانی، کارکردگرایانه و سازمانگرایانه است که در مورد سوم باید گفت، پنج ویژگی که در بحث حکمرانی است، باید مورد توجه قرار گیرد. با توجه به این امر، معنای عام دولت که فراتر از قوه مجریه است، مورد توجه قرار میگیرد و حکمرانی به عنوان واسط دولت و مردم خواهد بود. غالب کتب سیاسی به حکمرانی خوب پرداختهاند، اما در این حکمرانی شاخصهایی وجود دارد که باید با حکمرانی اسلامی مقایسه شود. حدود هفت مورد که اهمیت دارد مانند پاسخگو بودن، مسئولیتپذیری، مبارزه با فساد، شفافیت، عدالت، بحثهای ثبات سیاسی، میزان اجماعمحوری، رضایت و توافق عمومی مورد توجه است.
الگویی که به آن رسیدهایم که میتواند زمینه کمک و حرکت به شاخصهای حکمرانی اسلامی باشد، روابط سهگانه میان مردم، عرصههای جامعه و نظام اداری و اجرایی در دولت و حکومت اسلامی است که باید وجود داشته باشد و بسیار مهم است. دولت اسلامی با نظام اجرایی گستردهاش باید به رفع نیازهای مردم اهتمام داشته باشد و عرصههای با اهمیت را رصد نماید. این عرصهها عبارت از اقتصادی، اجتماعی، دفاعی و ... است که مفاهیم محوری در این الگو، برگرفته از اندیشه بزرگان دین است. همچنین الگوی دیگری که به آن رسیدهایم، الزامات و بایستههایی دارد و کمک میکند آن الگو بهتر خودش را نشان دهد که از جمله اندیشههای مبتنی بر فقه و فقاهت است.
انتهای پیام