فیرحی؛ دانش‌پژوهی تمام‌عیار / اجتناب از نگاه ایدئولوژیک به علم
کد خبر: 3935903
تاریخ انتشار : ۲۸ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۷

فیرحی؛ دانش‌پژوهی تمام‌عیار / اجتناب از نگاه ایدئولوژیک به علم

عضو هیئت علمی گروه حقوق جزا و جرم‌شناسی دانشگاه تهران ضمن اشاره به سلوک علمی و عملی دکتر فیرحی بیان کرد: فیرحی هیچ نگرانی در برخورد با اندیشه‌ها نداشت، چون از جنبه ایدئولوژی به علم نگاه نمی‌کرد. او ز اولین کسانی است که کار جدی بر روی اندیشه فوکو انجام داد؛ به هیچ وجه این دغدغه را نداشت که یک اندیشه‌ای خاص است و نباید دنبال آن رفت و دچار خلط مرز توصیف و هنجار نشد.

به گزارش ایکنا، نشست «اندیشمند دردآشنا» با محوریت بزرگداشت حجت‌الاسلام داود فیرحی، شب گذشته، 27 آبان‌ماه، به صورت مجازی برگزار شد. در این مراسم حجت‌الاسلام کاظم قاضی‌زاده، داریوش رحمانیان، محسن برهانی و سیدعلی میرموسوی به ایراد سخن پرداختند. در ادامه متن صحبت‌های محسن برهانی، عضو هیئت علمی گروه حقوق جزا و جرم‌شناسی دانشگاه تهران، را می‌خوانید؛

رابطه دوستی من با فیرحی خیلی دیر ایجاد شد و در جریان عضویت در هیئت علمی دانشگاه تهران بود. این موضوع به اواخر دهه 80 برمی‌شود. دیر شد، اما عمیق و طولانی بود و به علت ترددی که بین قم و تهران وجود داشت، در طول هفته نزدیک به 10 ساعت در شبانه‌روز باهم بودیم و جبر محیط بسیار برای بنده خوب بود که در محضر ایشان بودم. این روند ادامه یافت تا این اواخر که اندک‌اندک مشکلاتی برای ایشان به وجود آمد، اما عنوانی که برای بحث انتخاب کردم این است که می‌خواهم ایشان را به عنوان یک دانشجوی تمام‌عیار معرفی کنم. ایشان از بستر اندیشه سیاسی در موضوعات ورود پیدا کرده بود. هر دوی ما بستر فقهی داشتیم و بنده به سمت حقوق و ایشان به سمت اندیشه سیاسی رفت.

فیرحی در خود استغنا نمی‌دید

حس می‌کردم در گفت‌وگوها، خصیصه‌ای در ایشان هست و آن اینکه در خودش استغنا نمی‌دید. یعنی با هر مطلبی که برخورد می‌کرد مانند یک دانشجو به سؤال می‌پرداخت و گفت‌وگو را با سؤال ادامه می‌داد. این جنبه باعث شد یک اندیشمند در حال شدن باشد. یکی از مشکلات اساتید این است که بعد از مدتی به روزمرگی مبتلا می‌شوند و حتی تدریس‌ها نیز نیازی به مطالعه ندارد و ارائه می‌کنند، اما دکتر فیرحی این طور نبود و یکی از دغدغه‌هایی که ایشان داشت این بود که می‌گفت زیاد تدریس نکنید، چون تدریس زیاد باعث می‌شود که مطالب درسی تثبیت شود و با استغنایی که به استاد دست می‌دهد مطالب را تکرار کند.

حالت کنکاش و تلاش در مرحوم فیرحی به روشنی دریافت می‌شد. اتفاقاً همین باعث شد که برخی از نوشته‌های ایشان یک مقدار فراتر از اندیشه سیاسی باشد و به حوزه جانبی نیز ورود کرد. بنابراین، یکی از نکات مهم، خصوصیت علم‌آموزی ایشان بود که برای کسی که دنبال علم است و هر لحظه را می‌خواهد ثبت کند تا به علم برسد، یک الگوی مناسبی است. تلاش علمی ایشان نیز جالب بود و این تلاش نیز بی‌وقفه بود. وقتی به خوابگاه می‌رفتیم و قرار بود کسی از دوستان شامی را بیاورد، ایشان سریع لپ‌تاپ را روشن می‌کرد و مطلبی را می‌خواند.

عدم نگرانی در مواجهه با دیگر اندیشه‌ها

نکته دیگر اینکه ایشان هیچ نگرانی در برخورد با اندیشه‌ها نداشت، چون به علم به جنبه ایدئولوژی نگاه نمی‌کرد. دکتر فیرحی یکی از اولین کسانی است که کار جدی را روی اندیشه فوکو انجام داد؛ یعنی طلبه‌ای از قم بلند می‌شود و در مورد اندیشه شخصی کار می‌کند که سنخیتی بین این دو نیست. به هیچ وجه این دغدغه را نداشت که یک اندیشه‌ای خاص است و نباید دنبال آن رفت. یکی از مشکلات ما این است که مرز بین توصیف و هنجار را خلط می‌کنیم و علتش این است که یک جاهایی عواطف خود را در مباحث علمی درگیر می‌کنیم که غلط است. در حالی که توصیف آن مشکلی ندارد و می‌شود درست توصیف کرد. در جلد دوم فقه و سیاست مشخص است که منتقد بحث‌هایی بود، اما در مقام توصیف یک توصیف واقعی را بیان می‌کرد و از این خلط‌ها بین هست و باید دوری می‌گزید، اما در بحث‌های علمی چند جلمه خبری اولی که می‌آوریم که توصیف است و سریع وارد هنجار می‌شویم، اما دکتر فیرحی این طور نبود و وقتی می‌خواست توصیف کند، به‌واقع توصیف می‌کرد.

ما که با حقوق سروکار داریم، با یک ماده قانونی که مواجه می‌شویم و از آن خوشمان نمی‌آید می‌گوییم به‌درد نمی‌خورد، اما باید ببینیم این اندیشه چه چیزی را می‌گوید. نه در نوشته ایشان، حتی در کلام آقای دکتر فیرحی نیز این فضا حاکم بود که این مرز را می‌دانست. برخی اوقات بحث‌های خود را ارائه می‌داد و فرقی نداشت که نظریه ولایت فقیه امام خمینی(ره) را ارائه می‌کند یا تفسیری که آقای مؤمن و یا آقای جوادی از این قضیه دارند. در هر صورت، در مقام توصیف، توصیف می‌کرد و این نیز نکته مهمی برای همه دانشجویان و همکاران است که مرز این دو را حفظ کنیم.

پس از جمله خصوصیت‌های علم‌آموزی ایشان می‌توان به تلاش، عدم خوف در برخورد با اندیشه‌ها و مرزبندی بین هنجار و توصیف بود که اینها ویژگی یک دانشجو است و این تلاش را باید ادامه دهد و به همین دلیل ایشان مصداق واقعی پیوند حوزه و دانشگاه بود. در مورد این پیوند حرف‌های مختلفی زده می‌شود، اما اینکه یک نفر درس حوزه را خوانده باشد و در دانشگاه با لباس روحانیت در میان اندیشمندان حرفی بزند که قابل اعتنا باشد، بسیار مهم است. همچنین در این سال‌ها بحث‌های اجتماعی ایشان زیاد شد و بعضی‌ها نیز خیلی تند شدند، ولی ایشان همچنان آرام پاسخ داد و برخی از منتقدین مقهور شدند و این برای ما درس است. ایشان از جمله روحانیونی بودند که با ورود به دانشگاه منشأ خیرات زیادی شدند و ما باید از این جنبه‌های دکتر فیرحی الگو بگیریم.

انتهای پیام
captcha