به گزارش خبرنگار ایکنا، وبینار «معرفت دینی و مواجهه با بحرانها» امروز پنجشنبه، 20 آذرماه از سوی دانشگاه علامه طباطبایی به مناسبت هفته پژوهش با سخنرانی اسماعیل اثباتی، مهدی اخوان، محمود تقیزاده داوری، صالح حسنزاده، سعید طاوسی مسرور، علی کربلاییپازوکی و محمدجواد یاوری برگزار شد. متن سخنان حجت الاسلام والمسلمین محمود نقیزادهداوری، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با موضوع «بحرانهای فرهنگی در آثار ابونصر فارابی» در ادامه میآید:
در آثار فارابی بحرانهای فرهنگی نداریم بلکه باید ارزیابی راهکارهای مواجهه با بحرانهای فرهنگی مدینه فاضله از منظر فارابی موضوع بحث ما باشد. خود فارابی میگوید: چنین بحرانهایی امکانپذیر است، لذا باید راههایی که وی برای مواجهه با بحرانهای فرهنگی مدینه فاضله بیان میکند، بحث کنیم اما سؤال این است که فارابی که متعلق به قرن چهارم است برای امروز ما چه کاربردی دارد؟ امروزه در جمهوری اسلامی ایران به عنوان ام القرای جهان اسلام شاهد مشکلات فرهنگی ناپسندی همانند آرایش نامعقول مردان، روابط آزاد جنسی، سگ گردانی خانوادهها و جوانان، توجه به حیوانات به جای انسانها و... هستیم و این امر به معنای تغییر بافت فرهنگی جمهوری اسلامی فاضله ما به فرهنگ جاهله است.
مدینه فاضلهای که با تلاش شهدا و مجاهدان ایجاد شد در کمال تأسف چنین اقداماتی در آن رواج پیدا کرد است. در این وضعیت چه باید کرد و دانشمندان اسلامی ما باید چه اقداماتی انجام دهند. در این راستا سراغ فارابی رفتیم، فارابی لفظ مدینه فاضله را از افلاطون گرفت که وی نیز از سقراط اقتباس کرده است، اما مدینه فاضله افلاطون یکدست است و هیچ وقت استحاله و تبدیل به غیر خود نمیشود، بنابر این آن چند هزار نفری که در این مدینه ساکن هستند کم یاد زیاد نمیشوند و تغییر پیدا نمیکنند، اما مدینه فاضله فارابی اینچنین نیست.
فارابی لفظ مدینه فاضله را از افلاطون گرفت، اما ساختار آن را تغییر داد. بحث مربوط به مدینه فاضله را فارابی در سه کتاب خود مطرح کرده است ولی بحثی که امروز دنبال بیان میکنیم یعنی اگر مدینه دچار بحران شد چه باید بکنیم را در آخرین دستنوشته یعنی «السیاسه المدینه» شرح داده است. فارابی مدینه فاضله را با آرای اهل آن مدینه نقل میکند، بنابر این مدینه فاضله با نظام معاملاتی یا ساختار سیاسی آن توصیف نمیشود، بلکه ماهیت فرهنگی دارد. در عین حال، فارابی کار دیگری کرد که افلاطون انجام نداد و آنکه تیپهای متضاد با مدینه فاضله را معرفی کرد که از جمله آنها مدینه جاهله، ضاله یا فاسقه است.
کار دیگری که وی انجام داد این بود که میگوید در این مدینه افرادی زندگی میکنند که باورها و شعائر مدینه فاضله را ندارند و اسم آنها را «نوابت» میگذارد که به معنای بوتههای هرز و خودرویی است که کنار بوتههای گندم و برنج و امثال آن میروید. وی میگوید در مدینه فاضله، این افراد عقاید جاهله و سنتهای ضاله دارند و از راه و رسم غیرفاضله پیروی میکنند. فارابی در مدینه فاضله خود انعطاف ایجاد میکند و به همین دلیل قابل استحاله است؛ یعنی ممکن است روزی این مدینه فاضله تبدیل به مدینه جاهله یا ضاله شود.
ما مدینه فاضلهای در ابتدای انقلاب ایجاد کردیم که ارزشها، آداب و هنجارهای اسلامی و کاملاً دلچسب و پسندیده داشت، اما به تدریج نسلهای بعدی به سمت آداب و رسوم جاهلی رفتند و در واقع نوابتی که در جمهوری اسلامی وجود داشت توانست خود را گسترش دهد و به همین دلیل فارابی میگوید وظیفه رئیس مدینه فاضله است که جلوی گسترش عقاید جاهلی را بگیرد، چراکه اگر این عقاید رواج پیدا کند تبدیل به مدینه جاهلی میشود و هنگامیکه سنتها و نوامیس جاهلی در مدینه فاضله رواج پیدا میکند و اهالی آن شروع به ممارست در آن آداب و اعمال میکنند مدینه فاضله تغییر ماهیت میدهد و تبدیل به مدینه جاهله میشود.
فارابی در کتاب «سیاست مدینه» میگوید راه مقابله با این علفهای هرز این است که مانند جانواران وحشی با آنها برخورد کنید و اگر لازم بود آنها را در جای محصور نگه دارید و حتی در صورت نیاز آنها را بکشید. دیدگاه وی در این زمینه بسیار تند است و موعظه و نصیحت در صحبتهای وی نیست. به نظرم راه حل فارابی برای اصلاح نوابت جامعه و افراد جاهلی، چاره کار ما نیست، چراکه مسائل فرهنگی با روند جریانات سیاسی و اقتصادی متفاوت است، لذا نمیتوان همان راه حلی که در عرصه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مطرح است را در عرصه فرهنگی هم اجرایی کنیم. خشونت در عرصه فرهنگ جواب نمیدهد لذا معتقدم این راه حل کارایی ندارد و مشکلات را اضافه میکند.
برای اینکه این نظر را به فرمایشی از حضرت امیرالمؤمنین(ع) مستند کنم به دو متن اشاره میکنم که یکی خطبه 95 و دیگری 104 نهجالبلاغه است. حضرت علی(ع) در خطبه 104 میفرمایند آنچه بر امام واجب است این است که اوامر الهی را بر جامعه ابلاغ کند. دوم اینکه در خطبه 95 میفرماید: خداوند پیامبر(ص) را مبعوث کرد در حالیکه مردم گمراه بودند و در فتنه ضلالت و گمراهی میسوختند، هواهای نفسانی تمام وجود آنها را فرا گرفته، خودبزرگ بینی آنها را سست کرده بود و جاهلیتی کور و عامیانه، آنها را خفیف و پست کرده بود لذا در وضعیت خود متحیر و مبتلا به جهالت بودند. در اینجا پیامبر در نصیحت مبالغه و دائماً آنها را بر سیره حسنه خود راهنمایی میکرد.
اگر در حوزه سیاسی کسی شورش کند یا در اقتصاد اختلاسی انجام دهد با وی برخورد شدید میشود، اما در حوزه فرهنگی باید نصیحت صورت گیرد و مثلاً به جوانان گفته شود سگبازی در فرهنگ ما نیست، لذا این آداب جاهلی را در فرهنگ خودمان رواج ندهیم. در این زمینه نیازمند اجتهاد یعنی پیگیری و پشتکار هستیم.
همچنین سعید طاوسیمسرور، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست به ارائه سخنرانی با موضوع «جایگاه و اهمیت عبرتپژوهی تاریخی در مواجهه با بحرانها» پرداخت که متن سخنان وی در ادامه میآید:
در زمینه اصطلاح عبرتپژوهشی تاریخی باید بگویم در سال 90 تیمی بودیم و سایتی را به نام «پیشینه» تاسیس کردیم و غرض اصلی ما این بود که تاریخ، کاربردی و راهبری شود، چراکه وقتی کاربردی شود برای سیاستگذاری میتوان از آن استفاده کرد و در مواجه با بحران و هر مسئله دیگری قابل استفاده است. آن موقع جزوهای با عنوان مفهوم شناسی عبرت پژوهشی تاریخی تهیه کردیم و مطالب متعددی از قبیل مصاحبه، یادداشت و ترجمه در اختیار مخاطبان قرار دادیم که برای دستیابی به آن در این سایت کافی است کلید واژه عبرت پژوهی سرچ شود.
عبرت مهمترین فایده قرآنی و روایی تاریخ است. معنای آن که با عبور هم خانواده است نشان میدهد باید به گذشته برویم و برداشتی از گذشته برای امروز داشته باشیم؛ یعنی در گذشته نمانیم، بلکه عبور کنیم و به امروز برسیم و به وسیله آن مشکلات امروزی را حل کنیم. متاسفانه تاکنون سرگرم برخی تطبیقهای ظاهری شدهایم؛ مثلا میگوییم فلانی شمر زمان یا عمار زمان است. اینها شاید به جای خودش در مقام مثال قابل طرح باشد اما اشکالات و آسیبهایی هم میتواند در پی داشته باشد.
گاهی به جای اینکه از تاریخ درسی برای امروز بگیریم برعکس به تاریخ مراجعه کرده و فهم امروز خود را به تاریخ تحمیل کرده و تاریخ را تفسیر به رای میکنیم اما باید از تاریخ درس گرفته و استفاده کنیم بدون اینکه مسائل امروزی تاثیر منفی یا فهم غلط در تاریخ ایجاد کند. جنبه منفی عبرت به میزان بیشتری مد نظر است مثلاً اینکه از عاقبت ظالمان عبرت گرفته شود، اما این موضوع جنبه مثبت هم دارد که از آن به الگو گرفتن و کلمه قرآنی اسوه تعبیر میکنیم.
بشر در طول تاریخ با بحرانهای زیادی رو به رو شده است. همین صد سال پیش آنفولانزای اسپانیایی دو سال طول کشید و میلیونها نفر را کشت. بنابراین این مسائل همانند کرونا که امروز مواجه هستیم همیشه رخ داده است و اگر در گذشته تامل کنیم راهکارهای بهتری برای مواجهه با آنها پیدا خواهیم کرد. یکی از انواع عبرت در فلسفه یونان «کاتارسیس» است که انسان در درون خود میگوید کاش چنین نمیشد. ما از این نوع عبرت هم معمولاً غفلت میکنیم لذا از طریق فیلمهای سینمایی و امثالهم میتوانیم چنین مسائلی را در جامعه رواج دهیم.
اگر به فرهنگ معین رجوع کنیم، بحران مربوط به شرایط بیماری و مریضی است و بعدا به مسائل اجتماعی و فرهنگی تعمیم داده شده است. در واقع بحران به منزله شرایطی است که اوضاع از حالت طبیعی خارج شده است. بحران چیز جدیدی در زندگی بشر نیست. از منظر مواجه حکومت باید به تاریخ سیاسی و از منظر مواجهه مردم باید به تاریخ اجتماعی و واکنشهای مردم مراجعه کنیم که در منابع ثبت و ضبط است؛ مثلا وقتی سیلی رخ داده است چه اتفاقی در زندگی مردم در حین و بعد از سیل رخ داده است. در دوره بلا، مفاسد اقتصادی نیز رشد میکند و در همین ایام کرونا در جامعه خودمان دیده شد که چه مفاسدی شکل گرفت بنابر این نباید در عبرت گیری از تاریخ فقط به تاریخ سیاسی اکتفا کنیم، بلکه باید به تاریخ اجتماعی به میزان بیشتری رجوع کنیم.
در زمان بحران وقت انجام پژوهش تاریخی نیست بلکه باید این پژوهشها را جمعآوری کنیم که به محض پدید آمدن بحران، از آن استفاده کنیم. در واقع عبرتپژوهی تاریخی باعث میشود مطالعه تاریخی ما به راهبرد برسد و چون راهبرد به دست آمده است به کاربرد هم میرسد. البته در این زمینه تعامل اهل تاریخ و سیاستگذاران و همه اقشار موثر در کنترل بحران اهمیت دارد.
انتهای پیام