به گزارش ایکنا، نشست «کارآمدی و آینده همکاری علمی حوزه و دانشگاه»، امروز ۲۵ آذرماه، به همت پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و به صورت مجازی و با سخنرانی غلامرضا بهروزی لک، استاد تمام دانشگاه باقرالعلوم(ع) و عضو شورای علمی گروه آیندهپژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه؛ غلامرضا صدیق اورعی، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و همکاری علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه؛ حجتالاسلام والمسلمین سیدسجاد ایزدهی، مدیر گروه فقه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ سید علیرضا واسعی، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و همکاری علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و محمد شجاعیان، مدیر گروه علوم سیاسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد.
در ادامه متن صحبتهای حجتالاسلام غلامرضا بهروزیلک را میخوانید که با موضوع «سناریوی همکاری حوزه و دانشگاه در راستای بازسازی علوم انسانی» ایراد شده است؛
بحث آیندهپژوهی همکاری حوزه و دانشگاه از دو زاویه قابل طرح است؛ اولی اینکه آینده چطور خواهد شد و دوم اینکه چطور باید باشد و دو رویکرد اکتشافی و تجویزی وجود دارد که میتوانیم به این موضوع ورود کنیم و تحلیلهای خود را ارائه دهیم. آیندهپژوهی برخلاف پیشگوییها و یا رویکردهای شهودی است و مبتنی بر شواهد و قرائن موجود سعی میکند مطالعه آینده را داشته باشد. اگر این تعریف را قبول کنیم به این نتیجه میرسیم که آیندهپژوهی سعی دارد به قرائن موجود تمسک کند و رویکرد شهودی و علوم غریبه و ... نیز کنار میرود و رویکرد وحیانی نیز در اینجا مراد نیست.
آیندهپژوهی دو رویکرد اکتشافی و تجویزی دارد. در خصوص همکاری حوزه و دانشگاه نیز از این دو زاویه میتوانیم بحث کنیم که چه خواهد شد(اکتشاف) و چه باید باشد(تجویز). مسئله سناریوها و یا بحث روششناسی سناریو نیز یک بحث است. برنامهریزی یا سناریو اصطلاحی است که یکی از رویکردهای آیندهپژوهی است و میتواند در امر حوزه و دانشگاه مورد توجه باشد. سناریوها عبارت از پیشبینی در مورد آیندههای پیشرو قابل طرح است. انسان حالت آیندههای بدیل را مدنظر قرار میدهد، یعنی فکر میکند که کدام گزینه را باید انتخاب کند، از اینرو برخی از دانشمندان میگویند انسانِ صاحب خرد، حیوانی سناریونویس است.
«پیتر شوارتز» یکی از پیشگامان رویکرد شهودی در آیندهپژوهی است. وی میگوید که سناریو یعنی ابزار نظمبخشیدن به ادراکات فرد، از محیطهای آینده که در آن تصمیم فرد میتواند اجرا شود. بنابراین، سناریوها عبارت از حالتهای بدیل پیشرو هستند. سناریوی پیشبینی آینده، جبری نیست بلکه توصیف احتمالات است، اما چند رویکرد هم برای سناریو داریم که رویکرد کهنالگوها و یا الگوهای تیپ، یکی از شیوههایی است که در طراحی سناریو مطرح شده است. در این روش، همه احتمالات ریز لحاظ نمیشود و براساس الگوی بستهای که آینده بهتر، عادی، بد و ضعیف میتوان داشت، یک الگوی بسته را مطرح میکنند.
الگوی شهودی نیز میتواند گزینههای متعددی داشته باشد و در این الگو تحلیل تأثیر بر روند، باز است و شناسایی پیشرانها را میتوان مدنظر قرار داد. اگر گزینههای اثرگذار بر آینده زیاد باشد، میشود بیش از چند هزار حالت را از ترکیب اینها لحاظ کرد. با یک روش ساده کهنالگوها میتوانیم همکاریهای حوزه و دانشگاه را در چند حالت پیشرو در آینده مدنظر قرار دهیم.
سناریوی اول، معجزه ادغام است که دیگر اینها را نداشته باشیم و یک ساختار و نظام واحدی باشند و از چیزی به نام حوزه و دانشگاه یاد نکنیم که یک حالت رویایی است و صرفاً ممکن است معجزه و شگفتی این کار را ایجاد کند. پیشرانهایی در هر سناریو وجود دارند و از جمله پیشرانهایی که برای این حالت وجود اینکه در نظام ولایت فقیه زندگی میکنیم که ساختار فکری ما یکسان است و سیاستهای کلانی از جانب نهاد ولایت فقیه مطرح میشود، بعلاوه همکاری نهادهای حوزوی و دانشگاهی، حالتی را ایجاد میکند که یک نهاد علمی داشته باشیم.
البته این کار، موانعی نیز دارد؛ از جمله اینکه هویتهای مستقلی است که این دو نهاد در تاریخ به ویژه در تاریخ معاصر داشتهاند که این روند ادامه دارد و ساختار و قانونمندیهای این دو نهاد نیز نکته بعدی است. در دانشگاهها سیطره دانشهای غربی وجود دارد و ارادهای هم برای این مسئله یعنی وحدت وجود ندارد؛ لذا این سناریو، حالت رؤیاپردازانهای دارد.
سناریوی دوم، سناریوی حرکت رو به جلو و تعمیق همکاریهاست که در ساختار موجودِ این دو نهاد، این کار را عمق ببخشیم. از جمله پیشرانهایی که میتوان برای این سناریو مطرح کرد، سیاستهای کلان علمی است که از جانب مقام معظم رهبری نیز ارائه میشود و در این سیاستهای کلانی که ارائه میشود، الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت وجود دارد که برای 50 سال آینده ایران در حال طراحی است. همچنین پیدایش نهادهای مشترک مانند پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و کارگروههای تخصصی و حضور شخصیتها و نخبگان از جانب هردو نهاد در کمیسیونهای تخصصی میتوانند به تعمیق همکاریها بینجامد. همچنین چهار دهه همکاری هم وجود داشته که میتواند عامل پیشران در زمینه تعمیق همکاریها باشد.
یکی دیگر از چیزهایی که میتواند به عنوان پیشران مطرح شود، بحران و افول در دانشهای مدرن غربی و رویگردانی از آنها و بازگشت به دانشهای بومی است. یکی دیگر از پیشرانها هم همین امر بحران در دانش غرب و افول غرب است که ممکن است در آینده شکل بگیرد و موجب شود همکاریهای بین حوزه و دانشگاه بیشتر شود.
اما محدودیتهایی نیز وجود دارد؛ یکی از آنها فقدان یک برنامه راهبردی مشخص است. هردو طرف از همکاری صحبت میکنند، اما آیا چشمانداز حوزه و دانشگاه در سطح ملی تدبیر شده است؟ خیر. نقشه جامع علمی کشور مطرح شده، اما آیا تبدیل به برنامههای عملی هم شده است؟ خیر. هویتهای مستقل تاریخی که در دویست سال اخیر شکل گرفتهاند و همچنین قانونمندیهای دو نهاد نیز از جمله محدودیتها هستند. در مقطع سطح چهار حوزه که مشابه دکتری دانشگاه است، شیوه طراحی سرفصلها و میزان دروس متفاوت است و وجود نهادهای سنتی در حوزه و جریانهای رادیکال در دانشگاه نیز میتوانند بخشی از موانع باشند.
سناریوی سوم را میتوان تداوم همکاری به شکل ضعیف تصور کرد. پیشران اصلی این کار، غلبه شعارزدگی در همکاری، فقدان یک برنامه عملی و دستاوردهای ضعیف همکاری هستند که میتوانند عامل این سناریو باشد که تداوم همکاری ضعیف را رقم بزنند. در این زمینه، مشکلاتی نیز وجود دارد که باعث میشود این تداوم ضعیف امتداد پیدا کند. سناریوهای دیگر عبارت از تباین، تضاد و تقابل هستند که احتمال ایجاد آنها ضعیف است و نمیتوانیم بگوییم حوزه و دانشگاهی که شکل گرفتهاند، به جدایی برسند و یا کارشان به تقابل و تضاد برسد.
اگر به این چند سناریو برگردیم، دو سناریوی تعمیق همکاری و تداوم ضعیف همکاریها میتوانند برجسته باشند. از بین این دو نیز به نظر میرسد که سناریوی تعمیق همکاری از گزینههای بهتری برخوردار باشد. یکی از نکات مهم در این زمینه، بحث مدیریتی است که از طریق سیاستهای کلان نظام اعمال میشود و مقام معظم رهبری نیز پیگیر این قضیه هستند و میتوانند تعمیق را ارتقا دهند. میتوانیم از آیندهپژوهی اکتشافی به سمت آیندهپژوهی تجویزی حرکت کنیم و همچنین میتوانیم بحث الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت را جدیتر بگیریم.
البته، در تدابیر پنجاهونه گانهای که در حال بحث و گفتوگوست، ندیدم که یک تدبیر معینی برای همکاری و تعامل حوزه و دانشگاه وجود داشته باشد. متولیان امر نیز باید این مسئله را جدیتر بگیرند. به نظر میرسد باید از اکتشاف به سمت تجویز رفت و آینده را بهتر ساخت و چشمانداز بهتری را شکل داد که بتوان تعمیق همکاریها را رقم زد.
انتهای پیام