
مهدی زارع، عضو هیئت علمی پژوهشگاه زلزله، در گفتوگو با ایکنا، با اشاره به پنجم دیماه سالروز زلزله بم و روز ایمنی در برابر زلزله و کاهش بلایای طبیعی اظهار کرد: زلزله بم تأثیرات زیادی بر جامعه ایران گذاشت چراکه بیشترین تلفات را در یک سانحه طبیعی داشت و این موضوع شُک بزرگی را بر کشور وارد کرد که هنوز اثرات آن نیز بر جای مانده است.
وی افزود: اگرچه زلزله بم تبعات بسیار منفی داشت، اما همزمان اثرات مثبتی مانند همیاری ملی و حضور اجتماعی مردم را نیز تقویت کرد.
زلزله بم؛ آیینه تمام نمای تابآوری در بحران
زارع با بیان اینکه این زلزله یک آیینه به تمام معنا برای تابآوری در برابر سوانح طبیعی بود، گفت: در آن زلزله بیمارستانهای شهر بم، ایستگاههای آتشنشانی و پاسگاههای پلیس و سایر زیرساختهای شهر تقریباً از بین رفتتند و نزدیکترین اماکن امدادی در فاصلههای ۱۲۰ کیلومتری تا ۱۸۰ کیلومتری بم بودند؛ این ضعفها در آن روز خود را نشان داد.
این زلزلهشناس بیان کرد: از موضوعات دیگری که به عنوان نقطه قوت در بحران نشان داده شد، فرودگاه بم بود، که در آن زمان برای ارگ بم و با مشارکت مردمی ساخته شده بود. چه قبل از این زلزله و چه در حال حاضر مباحثی وجود دارد مبنی بر اینکه چرا همه شهرهای ایران باید فرودگاه داشته باشند؟ این موضوع توجیه اقتصادی ندارد. اما وجود آن فرودگاه موجب شد تا با تلاشهای سردار شهید احمد کاظمی که آن زمان فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران بود در طی ۴۸ ساعت بیش از ۱۵ هزار نفر از مجروحین تخلیه شوند. اگر این فرودگاه نبود شاید تعداد تلفات از ۲۶ هزار و ۲۷۰ نفری که آن زمان گزارش شد، فراتر میرفت.
درسهای زلزله بم
عضو فرهنگستان علوم با بیان اینکه زلزله بم تأثیرات مثبتی از جمله تسریع در روند مقاومسازی ساختمانها را نیز به دنبال داشت، گفت: سامانههای آب و فاضلاب شهری در چند شهر مهم مانند تهران، کرمانشاه، تبریز، شیراز، مشهد و قم مقاومسازی شدند.
وی افزود: اگرچه این انتظار میرفت که این زمینلرزه بر مدیریت و برنامهریزیهای درازمدت برای کم کردن آثار سوانح طبیعی اثر بگذارد، اما در عمل چنین نشد، در همان زمان و سالهای بعد نگاهها در توسعه شهری همچنان تمرکزگرا بود، در حالی که بزرگترین درس زلزله بم این بود که برای نخستین بار در تاریخ ایران چنین زلزله پرقدرتی یک شهر و یک جمعیت متمرکز ۱۰۰ هزار نفری را تحت تأثیر قرار داد، این یک زنگ هشدار برای جمعیتهای متمرکز بود، تمرکزهای شهری بالا در این گونه مواقع میتواند خطرناک باشد و منجر به بحران بزرگتری شود.
زارع ادامه داد: از این زلزله درس نگرفتیم و نگاههای توسعه همچنان تمرکزگراست. ایران سالیانه بین یک تا یک و نیم میلیون نفر مهاجرت درون سرزمینی دارد و در این 17 سال گذشته براساس برآورد سازمان آمار، بیش از ۲۰ میلیون نفر مهاجرت درون سرزمینی و حدود ۷۰ درصد این جمعیت از روستاها به شهر مهاجرت کردهاند که بیشترین مقصد این جمعیت تهران و کرج بوده است.
وی ادامه داد: باید به این نکته توجه کنیم اگر زلزلهای مانند زمینلرزه بم در هر یک از این شهرها با تمرکز جمعیتی بالا رخ دهد، مشکل بسیار بزرگی به وجود میآید.
زارع با اشاره به زلزله ۷.۳ ریشتری سرپل ذهاب در سال ۹۶ اظهار کرد: شانس بزرگی که در این زلزله داشتیم این بود که این شهر در پرجمعیتترین حالت بیشتر از ۴۰ هزار نفر در آن ساکن نیستند، در حالی که بم یک شهر ۱۰۰ هزار نفری بود. از سوی دیگر عمق زلزله سرپل ذهاب ۱۸ کیلومتر بود، اما زلزله بم در ۸.۵ کیلومتری عمق زمین رخ داد. اگر چه با عمقی که زلزله سرپل ذهاب داشت و پیشلرزهای که رخ داده بود نباید آن ۶۲۰ کشته را نیز در این زلزله متحمل میشدیم.
وی افزود: عمده تلفات زلزله سرپل ذهاب به دلیل وضعیت بد ساختمانسازی بود، اگرچه زلزله بسیار بزرگتری از زلزله بم بود، اما با توجه به عمق زیاد آن نباید تلفاتی رخ میداد؛ ضمن اینکه در کانون زلزله جمعیت زیادی زندگی نمیکرد. اگر همان زلزله در عمق هشت کیلومتری رخ میداد و در کانون آن جمعیت ۱۰۰ هزار نفری زندگی میکردند، فاجعه بسیار بزرگی رخ میداد.
وی با بیان اینکه بزرگترین کانون جمعیتی در زمان زلزله، به لحاظ تاریخی بم بوده است، گفت: اگر جمعیتهای بزرگ شهری در معرض چنین اتفاقی قرار گیرند، این تهدید وجود دارد که تبدیل به یک بحران بسیار بزرگ شوند. تهران از همه نقاط شهری دیگر در این رابطه خطرناکتر است. پس از آن شهرهای تبریز، مشهد، کرج، قم و به ترتیب دیگر شهرهای زلزلهخیز بالای ۱۰۰ هزار نفر هستند. تقریباً همه این شهرها در تاریخ خود زلزلههای بزرگی را تجربه کردهاند اما در زمان وقوع این زلزلهها جمعیت زیادی نداشتهاند.
اهمیت کنترل روانی در زمان بحران
زارع در ادامه به موضوع کنترل و حمایت روانی از شهروندان در زمان وقوع زلزله پرداخت و گفت: موضوع حمایت روانی در زمان بحران در ایران بسیار جدید است و از سال ۹۲ و ۹۳ این تیمهای حمایت روانی شکل گرفته و به مداخلات سلامت روان در این زمان میپردازند که بسیار لازم است اما در زمان زلزله بم چنین تیمهایی وجود نداشت و مردم رها بودند.
وی ادامه داد: هنوز هم اگر زلزلهای در جمعیت بالای ۱۰۰ نفری رخ دهد این رهاشدگی وجود دارد. مثلاً در زلزله ۵.۳ ریشتری سال ۹۶ ملارد که تهران و البرز را تحت تأثیر قرار داد حدود ۲۰ درصد جمعیت ۱۷ میلیونی این دو استان که حدود ۳.۵ میلیون نفر بودند، کاملاً میتوانستند آسیبپذیر باشند. اگر ۱۰ درصد این ۳.۵ میلیون نفر انسان که حدود ۳۵۰ هزار نفر میشوند در یک وضعیت خاص بحرانی قرار گیرند، نیازمند کمکهای پزشکی و روانپزشکی هستند و باید تا سه هفته براساس پروتکلهای ویژه وزارت بهداشت بستههای خدمات روان دریافت کنند که عملاً چنین اتفاقی به سختی ممکن است.
این زلزلهشناس بیان کرد: اگر چنین اتفاقی در جمعیتهای بالا رخ دهد همچنان این آسیبپذیری را داریم و متأسفانه بعد از ۱۷ سال هنوز مهمترین آسیبی که شهروندان بمی را اذیت میکند آسیبهای روانی ناشی از زلزله است.
سوانح طبیعی در زمان بیماریهای همهگیر
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به شیوع بیماری کرونا، در رابطه با کاهش آثار بلایای طبیعی در زمان شیوع بیماریهای همهگیر، گفت: اگر زلزلهای رخ دهد باید مردم را در کمپها کنار یکدیگر اسکان داد در حالی که در زمان بیماریهای همهگیر باید از تجمع افراد جلوگیری کرد. امسال تحقیقاتی در این رابطه انجام شد که نتایج یکی از آنها حاکی از این بود که اگر برآورد این باشد که در صورت عدم جمع کردن مردم آسیب بیشتر میشود حتی با وجود بیماری مانند کرونا باید مردم را جمعآوری و در کمپها اسکان داد تا امدادرسانی به صورت مجتمع انجام شود اما اگر سطح حادثه زیاد بزرگ نباشد و میتوان افراد را در محلهای دور از هم اسکان داد بهتر است پروتکلهای بیماری را رعایت کرد.
قرآن و ایمنی در سوانح طبیعی
عضو فرهنگستان علوم در ادامه با بیان اینکه قرآن کریم توصیههای زیادی برای ایمنی در برابر سوانح طبیعی دارد، گفت: من مفسر قرآن نیستم، اما به عنوان یک پژوهشگر زلزله از سورهای مانند زلزال قرائتی مرتبط با رشتهام دارم. خداوند در آیات ۱ تا ۵ این سوره به خود واقعه زلزله میپردازد و میفرماید: «هنگامی که زلزله رخ میدهد و زمین بارهای سنگین خود را بیرون میافکند و انسان میپرسد چه شده است و زمین اخبار و رازهایی را که خداوند بدان وحی کرده است میگوید.»، اما آیات ۶ تا ۸ از نظر من زلزلهشناس نکات بسیار برجستهای دارد آنجا که میفرماید: «آن روز مردم به حال پراکنده برآیند تا نتیجه کارهایشان به آنان نشان داده شود. پس هر کس هموزن ذرهاى نیکى کند نتیجه آن را خواهد دید و هر کس هموزن ذرهاى بدى کند نتیجه آن را خواهد دید.»
زارع بیان کرد: مصداق این آیات را میتوان کاملاً در زلزله بم، سرپل ذهاب و زلزله فوکویامای ژاپن دید، مثلاً محله فولادی در سرپل ذهاب را با مصالح بیکیفیت و بدون امنیت ساخته بودند، یا شهرک رزمندگان بم که بدون توجه به شناژ ساختمانها مجوز گرفته بودند، نتیجه این بیتوجهیها بوده است که به کشته شدن تعداد بسیار زیادی انسان انجامید. در واقع اینها مصداق آیه «وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ» است.
وی یادآور شد: در زلزله هموماتو در فوکویامای ژاپن که قدرت آن ۷.۱ ریشتر و در یک جمعیت ۷۰۰ هزار نفری رخ داد، به لحاظ کانون زلزله در زیر شهر و عمق آن مشابه بم بود، فقط ۵۰ نفر کشته شدند؛ این مصداق آیه «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ» است چراکه اصول ایمنی کاملاً رعایت شده بود و انسانها نتیجه کار نیک خود را با حداقل تلفات دیدند.
انتهای پیام