به گزارش ایکنا؛ به نقل از ادارهکل روابط عمومی و امور بینالملل ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور، دومین نشست از سلسله نشستهای «تجربیات مطالبهگری موفق» امروز، هشتم دیماه با حضور سیدعباس میرهاشمی، مدیرعامل اسبق انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس، حجتالاسلام جلیل محبی، دبیر ستاد امر به معروف و جمعی از معاونین و مدیران این ستاد برگزار شد.
سیدعباس میرهاشمی، مدیرعامل اسبق انجمن عکاسان انقلاب در ابتدای این برنامه درباره نحوه شکلگیری انجمن عکاسان انقلاب گفت: پایههای این انجمن در دهه ۷۰ گذاشته شد و در آن زمان بود که نسبت به چنین تشکلی احساس نیاز پیدا شد. در اواسط دهه هفتاد، کارهای برزمین مانده زیاد بود و با توجه به علاقهمندی خود احساس کردیم که در حوزه عکاسی کاری انجام نشده است. در آن زمان به نگهداری عکسهای مربوط به ایام انقلاب و دفاع مقدس اهتمام نمیشد و نهادها نسبت به عکس و عکاسان بیتوجه بودند و از عکسها استفاده خاصی نمیشد.
وی افزود: با تعدادی از دوستان جمع شدیم و فکر کردیم که باید اتفاقی در این زمینه بیفتد و کاملاً خصوصی شروع کردیم به صحبت کردن راجع به کارکردها و اهداف و اوایل دهه ۸۰ اقدام به ثبت و تأسیس انجمن کردیم. در ادامه نیز با نظر دوستان انجمن، به بنیاد روایت فتح وصل شد و در سال ۸۰ فعالیت خود را آغاز کرد.
میرهاشمی گفت: در ساختار انجمن چند زیر بخش تعریف کردیم که اولین زیربخش جمعآوری عکس بود. شناسایی آرشیوها و عکاسان و لیست کردن آنها در کنار نو کردن ارتباطات بخشی از فعالیت دوستان بود که پس از آن شروع به جمعآوری نگاتیوها کردند. با همت دوستان و هزینههایی که بخشی از آن از طریق همین دوستان تأمین میشد، آثار را اسکن و کدگذاری کردیم.
مدیرعامل اسبق انجمن عکاسان انقلاب در ادامه تأکید کرد: سپس، مجموعه پژوهشی آغاز به کار کرد. عکس زمانی اعتبار دارد که اطلاعات ضمیمه آن باشد، مثل نام عکاس، محل عکاسی، تاریخ عکاسی و .... . در زمان جنگ و انقلاب به این مطالب توجه نداشتند و فقط عکسها را میدیدند و یک فریم را در صفحات روزنامه و مجله کار میکردند و سپس به بایگانی میفرستادند. ما نیاز به یک انسجامبخشی به عکاسان داشتیم؛ عکاسانی که بعد از دهه 50 و 60 هم باید کار میکردند. اینها از کار فاصله گرفته بودند و یک فضای بیاعتمادی بر حوزه عکاسی حاکم بود. عکاس معروفی مثل آقای پرتوی که عکس معروف بیعت همافران با امام خمینی(ره) را گرفته بود، وقتی به روزنامه کیهان مراجعه کرد، از ورود او ممانعت کردند.
وی اظهار کرد: حقوق مادی و معنوی عکسها و عکاسان رعایت نمیشد، اگر چه امروز هم رعایت نمیشود. نه اسم عکاس روی عکسها قید میشد و نه عکاسان تأمین مالی میشدند. اینها عکاسان را دچار پراکندگی مالی کرد و آنها هیچ اعتمادی به سازمانها نداشتند. در آن فضا ما باید این اعتماد را ایجاد کرده و انسجام میان عکاسان را برقرار میکردیم. از طرفی ما یک دینی به عکاسان داشتیم که باید آن را ادا میکردیم، عکاسی که در آزادسازی خرمشهر حضور داشته و عکاسی کرده است.
وی افزود: برای انسجامبخشی، اردوهایی تشکیل دادیم و برای عکاسی دستهجمعی سفر میکردیم. در این سفرها وقتی به مقصد میرسیدیم، پس از اسکان به گروههای چهار تا پنج نفره تقسیم میشدیم که در هر گروه یک نفر پیشکسوت سرپرست بود و معمولاً گروهها ترکیبی از پیشکسوتان و جوانان بودند که پیشکسوتها تجربیات خود را به اشتراک میگذاشتند و جوانان نیز به علم و ابزار روز مجهر بودند. وقتی عکاسی تمام میشد، به تهران بر میگشتیم و به هر عکاس میگفتیم که 10 عکس تحویل بدهد. 10 عکس را تحویل میگرفتیم و کدگذاری میکردیم و روی یک میز بزرگ میچیدیم و مجموعه آن عکاسان را مجدداً دعوت میکردیم تا این عکسها را ببینند. هر کدام از آنها بهترین عکس را انتخاب میکردند و ما از بین این انتخابها به یک نفر جایزه میدادیم که این باعث میشد که آنها فکر کنند که یک حلقه رها شده وجود ندارد و ابتدا تا انتهای مسیر مشخص است.
میرهاشمی ادامه داد: بخشی از این عکسها قابلیت انتشار در گالریها و جاهای دیگر را داشت، اما بخشی از آن هم انعکاس اشکالات در جامعه بود و قابلیت مطالبهگری داشت، یعنی با آنها میشد از کاستیها را مطالبه کرد. ما این عکسها را میبردیم به جاهایی که باید دیده شوند و اینها را ارائه میکردیم. عکسها را میدادیم تا کسانی برای آن کپشنهای خیلی جدی و کار شده بنویسند و در مجلس در قالب نمایشگاه ارائه میکردیم. در آنجا سعی میکردیم نمایندگانی که اهل دغدغه هستند را پای کار بیاوریم و به آنها نشان دهیم که وضعیت شهرها به چه شکل است.
وی گفت: در یکی از همین نمایشگاهها که یکی از نمایندگان مشغول بازدید از عکسها بود بعد از دیدن سه عکس من را صدا کرد و گفت شما سیاهنمایی کردید. گفتم عکاس جنگ دنبال سیاهنمایی نیست، ما به این مناطق رفتیم و عکاسی کردیم تا شماها ببینید. ما این عکسها را فقط در جاهایی نمایش میدادیم که مشکل مردم را حل کنند و درخواستهای انتشار عمومی را رد میکردیم. یکی از مواردی که به سراغ آن رفتیم، مینهایی بود که در کردستان خنثی نشده بود و سالانه جان بسیاری از مردم آن منطقه را میگرفت، اینها را نمایش دادیم و بعد وزارت کشور تماس گرفت و گله کرد که چرا بدون هماهنگی ما اقدام کردید و ما میتوانستیم کمک کنیم که بعد هم اعتبار خوبی برای رفع این مشکل اختصاص داده شد.
میرهاشمی در پایان تأکید کرد: ما این کار را در جاهای مختلف مثل ایلام و خوزستان و کردستان و ... ادامه دادیم، اما متأسفانه همه اینها راه به مجلس پیدا نکردند. خیلی از نمایندهها به سراغ ما آمدند تا برویم در مناطق آنها این کار را انجام دهیم چون فکر میکردند که مؤثر است. این بخشی از کارهایی است که در انجمن انجام شد و با تأمین مالی میشود کارهای دیگری هم انجام داد.
خطر سفیدنمایی از سیاهنمایی بیشتر است
در ادامه، حجتالاسلام محبی، دبیر ستاد امر به معروف گفت: حقیقتاً من تحت تأثیر قرار گرفتم از کارهایی که شما انجام دادید. عکاسی اولا امر به معروف است و ثانیاً یک امر به معروف جذاب است. چه ایده خلاقانهای است که با عکس میتواند امر به معروف کند و این خیلی جای کار دارد. برای ما که رهبری در روز تأسیس ستاد دستور دادهاند که باید با کارهای خلاقانه امر به معروف را زنده کنیم. کار شما یکی از خلاقانهترین کارهایی است که میتوان در حوزه امر به معروف و نهی از منکر انجام داد.
وی افزود: اینکه آن نماینده مجلس به شما گفت که سیاهنمایی کردید، این رویکرد مسئولین جمهوری اسلامی است و برخی از اینها خود را معصوم میدانند. خطر سفیدنمایی از سیاهنمایی بیشتر است؛ یعنی سیاهنمایی ممکن است یک خطر باشد، خصوصا آنجایی که دشمن پای کار بیاید. اما کارهایی که شما کردید آن هم با آن احتیاط که فقط برای مسئولین نمایش میدادید، این سیاهنمایی نیست، نشان دادن هدفهای محقق نشده انقلاب است که مطالبه کردید. لذا خطر سفیدنمایی خیلی بیشتر از سیاهنمایی است.
زمین نگذاشتن کار؛ الگوی شرافتمند
هادی محمودی، مدیرکل آموزش ستاد امر به معروف نیز در این نشست گفت: پیگیری کار و زمین نگذاشت آن در تجربیات شما یک الگوی شرافتمند است. خصلت امر به معروف و نهی از منکر کشف و نشر و مطالبه تا تحقق مصالح عمومی است و این عمومیت مصالح مهمترین ویژگی است. اینکه کسی روی مین رفته و چشمهایش را از دست داده، میتواند یک مسئله شخصی باشد، اما شما جنبه عمومی آن را بررسی کردید که یک وضع عمومی برای مملکت ایران پیش آمده و حکومت مسئولیتی در قبال افراد داشته و این مسئولیت را زمین گذاشته که حاصلش این اتفاق شده است. یعنی شما از حیث محتوا دست روی جنبه عمومی مسئله گذاشتهاید؛ پس کار شما امر به معروف و نهی از منکر است.
وی افزود: از حیث فرم نیز همینطور است؛ یعنی هنر به هر مسئله شخصیای هم ورود کند، میخواهد آن را عمومی کند. پرترهای که یک نقاش از یک پادشاه مشخص در یک تاریخ مشخص ترسیم میکند هم یک تابلوی عمومی است، پس کار شما از این حیث هم جنبه امر به معروف و نهی از منکر دارد، یه خصوص که شما به نحو سازمان یافته و نهادی این کار را انجام می دهید. کار شما از این حیث با ژورنالیسم تحقیقی متفاوت است، زیرا آن مسئول اعصاب دریافت دردش مختل شده و کار شما اعصاب اهل سیاست را بیدار میکند و این اتفاقی است که اثرش بزرگتر و ماندگارتر از ژورنالیسم تحقیقی است.
محموی در ادامه تأکید کرد: در مباحث فلسفه مطرح میشود که ما در جنگ با مرگ رو به روییم، اما در شهر با زندگی و مستی زندگی رو به روییم. برای اینکه بتوانیم در شهر زندگی کنیم، نه تنها نباید بترسیم، بلکه باید نخوابیم. کسی که میخواهد شهر را اداره کند، باید بتواند که نخوابد، آیا میتوان تجربهای که به عنوان هنرمند در جنگ داریم را به صحنه شهر بیاوریم؟ این به نظر کاری است که شما انجام میدهید و باید صورتبندی شود و به نظر کار سنتمندی نیز است.
انتهای پیام