مروری بر تاریخچه موسسه حکمت و فلسفه؛ از آستانه تعطیلی تا استقلال
کد خبر: 3945464
تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱۳۹۹ - ۲۱:۵۳

مروری بر تاریخچه موسسه حکمت و فلسفه؛ از آستانه تعطیلی تا استقلال

شهرام پازوکی با اشاره به تاریخچه موسسه حکمت و فلسفه ایران بیان کرد: پس از انقلاب، برخی خواهان تعطیلی این موسسه بودند و حتی پیشنهاد داده بودند که اینجا تبدیل به مهد کودک یا خوابگاه دانشگاه شود، اما موسسه به همت علاقه‌مندان مستقل شد و از سال 1380 به بعد به استقلال رسید.

به گزارش ایکنا، شب چهل و هفتمین سالگرد تأسیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، امشب، 14 دی‌ماه با سخنرانی سیدحسین نصر، استاد دانشگاه جرج واشنگتن، شهرام پازوکی، عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، غلامرضا ذکیانی، رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و غلامرضا اعوانی، چهره ماندگار فلسفه و رئیس اسبق موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به صورت مجازی برگزار شد. در ادامه متن سخنان شهرام پازوکی را می‌خوانید؛

فکر می‌کنم الآن قدیمی‌ترین عضو موسسه هستم. از این حیث، وقتی از من خواسته شد در مورد تاریخچه انجمن صحبت کنم، چیزی که خودم دیدم، شنیدم و خواندم را ادغام کرده و بیان می‌کنم. من از سال 1361 به عنوان کسی که باید کار پژوهشگری انجام دهد، وارد موسسه شدم. من دانشجوی فلسفه بودم که اولین‌بار اسم انجمن را شنیدم و طبعاً علاقه داشتم بدانم در آنجا چه خبر است. همیشه ابهت اینجا من را مبهوت می‌کرد، برای اینکه نوع رفت‌وآمدها برای من جالب بود و بزرگانی مانند کربن اینجا بودند و هیبت و شهرت آنها باعث می‌شد با احتیاط وارد شوم، طوری که کسی من را اینجا نبیند. همان زمان با آقای دکتر نصر، دو درس هم در دانشگاه داشتیم که معمولاً ایشان نیز به دلیل اشتغال‌های زیاد، کمتر سر جلسه درس می‌آمدند و گاهی اوقات نیز مرحوم جهانگیری به نیابت از ایشان می‌آمدند.

موسسه حکمت و فلسفه همچنان در منطقه یگانه است

آن چیزی که در جریان تأسیس انجمن شنیده بودم، این بود که انجمن یگانه‌ای در آن زمان بود و شاید الآن نیز در منطقه ما یگانه باشد و آدم اسامی را می‌شنید که مشتاق بود لااقل آنها را ببیند و اینجا می‌توانستم آنها را ببینم. این را هم باید بگویم که شخصیت دکتر نصر پس از انقلاب مورد بحث قرار گرفت و زمانی که قرار بود ترجمه کتاب مصور «علم و تمدن در اسلام» منتشر شود، اسم دکتر نصر روی جلد نبود و همه متعجب بودیم. قضاوت در مورد این شخصیت‌ها نباید سیاه و سفید باشد. کاری که ایشان انجام داد، بی‌نظیر بود و تفکری که دکتر نصر در این مورد داشت یا آن چیزی که منشأ اثر شد را کار دارم و با اینکه در زندگی خصوصی چه کار کرده است را کاری ندارم و ممکن است در زندگی خصوصی همه ما، از دید دیگران اشکالاتی وجود داشته باشد و بهتر این است که ببینیم اشخاص چقدر منشأ اثر خیر قرار گرفتند.

دکتر نصر را با کتاب‌هایی که در غرب منتشر کرده و با احیای آثار حکما و عرفای مسلمان و با مدیریت فرهنگی که داشته، می‌شناسم و در این هم تردیدی ندارم که تأسیس انجمن فلسفه با اینکه عنوان شاهنشاهی را نیز داشت، اما ایشان اهداف فکری سیاسی نداشتند. ممکن است علایق شخصی داشته باشند و نمی‌توانم قضاوت کنم که چرا عنوان را سلطنتی کردند، اما انجمن هیچ وقت مرکز تبلیغ و توسعه افکار سیاسی خاصی نبود و به نظر من، مهم است کسی که می‌خواهد از طریق ترویج حکمت و فلسفه و عرفان ما را متذکر به اسلام و ایران کند، کارش مغتنم است.

به خاطر دارم پس از انقلاب و پس از هیاهوها و آشوب‌هایی که چاره‌ای هم از آنها نیست، اولین‌بار با آقای چهل‌تنی در اینجا آشنا شدم که از طرف مرحوم بازرگان، مأمور به سامان‌دهی اینجا شده بودند. آقای چهل‌تنی عنوان اینجا را به تبع انقلاب، به انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران تبدیل کردند؛ یعنی در دوره جدید پس از انقلاب، اولین کار تبدیل انجمن شاهنشاهی فلسفه به این نام بود که در این نام‌گذاری، دکتر فردید نیز دخالت داشت و از ایشان نیز نظرخواهی کرده بودند. این دوره، ادامه دوره برزخی بعد از انقلاب و استقرار نسبی بود و طولی نکشید که انجمن در موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی ادغام شد.

موسسه‌ای از سیزده مرکز و موسسه فرهنگی قبل از انقلاب تشکیل شده بود که تبدیل به موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی شد و هرکدام از موسساتی که در ذیل این عنوان بود، وقتی کارنامه‌شان را بخوانیم، تعجب می‌کنیم که چه خدماتی داشتند. مرکز ایرانی مطالعه فرهنگ‌ها که دکتر شایگان مدرسش بود یا فرهنگستان ادب و ... هرکدام منشأ بسیاری از آثار و عناوین بودند و وقتی این انجمن ادغام شد، شروعی بر یک نوع تزلزل در انجمن بود، زیرا جزو اولین کارها این بود که می‌خواستند اینجا را تعطیل کنند. یک مدتی خوب بود، اما یک معاون پژوهشی داشتیم که بسیار مُصر بود که اینجا یا باید تبدیل به یک کتابخانه عمومی شود، یا تبدیل به یک مهد کودک برای دانشگاه شود و خوابگاه برای دانشجویان باشد.

می‌خواستند موسسه را تعطیل کنند

آن خانم خیلی علائق انقلابی شدیدی داشت و به دکتر شریعتی هم علاقه‌مند بود و می‌گفت فلسفه ملاصدرا به چه درد ما می‌خورد و این سوال قدیمی است که فلسفه به چه درد می‌خورد که واردش نمی‌شوم، اما نکته جالب که برای من خیلی خنده‌دار بود، اینکه می‌گفتیم اگر اینطور بخواهید جلو بروید که کل اهداف فرهنگی انقلاب زیر سوال می‌رود و به خاطر دارم که بنده، آقای دکتر صانعی و خانم دکتر اعوانی که کار پژوهشی می‌کردیم، به ستاد انقلاب فرهنگی آن زمان و به دیدار دکتر احمدی رفتیم و گفتیم قضیه از این قرار است که ایشان نیز عصبانی شدند. به تبع تصمیم‌های ایشان، بنده و آقای صانعی را به محل موسسه فرستادند که الآن پژوهشگاه علوم انسانی است و اولین کتابی که این موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی منتشر کرد، عنوانش همیشه سمبلیک است و جزو اولین کتاب‌ها است که به نام «نرم‌تنان خلیج فارس» منتشر شد و من خنده‌ام گرفت که بعد از 50 کتاب حکمت اسلامی که مرحوم آشتیانی و ... چاپ کردند، پس از انقلاب اولین کتاب این موسسه، نرم‌تنان خلیج فارس بود که هم سمبلیک بود و هم خنده‌دار.

بنده و آقای دکتر صانعی را به موسسه تبعید کردند و آنجا معاون دیگری هم داشت و وقتی بحث بررسی افکار دکتر شریعتی را مطرح کردند، این معاون معتقد بود که افکار دکتر شریعتی خروج از اسلام است و یکی از دلایل اصلی‌اش این بود که ایشان کراوات می‌زد. جالب بود که یکی کراوات زدن را خروج از اسلام و دیگری انقلاب را مدیون دکتر شریعتی می‌دانست. پس از چند ماه، دوباره موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تغییر شکل داد و تبدیل به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی شد و ما را نیز از تبعید آوردند و گفتند به سمت انجمن برگردید و ما پژوهشکده حکمت و ادیان شدیم که جزئی از پژوهشگاه علوم انسانی بود.

در این دوره، دکتر اعوانی ریاست اینجا را به عهده گرفتند که در سال 1364 بود و آقای دکتر اعوانی با اینکه خودشان به جریان خاص فکری گرایش داشتند، اما سعه صدر فلسفی داشتند و من می‌دیدم که چطور عنوان فلسفه برایشان محترم است و چطور سعی می‌کردند که این انجمن را تجدید حیات کنند و تا حد ممکن به سابقه اولیه برگردانند. گروه‌های علمی دیگری نیز تشکیل شد و اساتیدی را استخدام کردند که اصلاً موافق افکار دکتر اعوانی نبودند، اما احترام به فلسفه برای ایشان بسیار جایگاه خاصی داشت. آخرین دوره انجمن دوره استقلال انجمن است که حدود سال 1380 با لطف چند نفر از علاقه‌مندان، اینجا تبدیل به یک موسسه مستقل شد که تابع وزارت علوم است.

انتهای پیام
captcha