به گزارش ایکنا، نهمین نشست هماندیشی با موضوع «طرحی پیشنهادی برای ایجاد شتابدهنده در عرصه مطالعات میانرشتهای قرآن»، روز گذشته، 16 دی با سخنرانی رضا بیدی، متخصص حوزه سیاستگذاری آموزشی، به همت مرکز مطالعات میانرشتهای در سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار شد. این متخصص حوزه سیاستگذاری آموزشی در این نشست به ارائه «طرحی پیشنهادی برای ایجاد شتابدهنده در عرصه مطالعات میانرشتهای قرآن» را میخوانید؛
به نظر بنده برای اینکه به این پاسخ برسیم که آیا ساختار شتابدهنده میتواند به توسعه مطالعات بینرشتهای قرآن کمک کند یا خیر، باید به دو سال پاسخ دهیم؛ یکی اینکه چه کسی میتواند مطالعات میانرشتهای قرآن را انجام دهد و دیگر اینکه، این فرد به چه چیزهایی نیاز دارد. تا جایی که بنده بررسی کردهام، یکی از عوامل و مولفههایی که موجب پیشرفت و رشد علمی در هر حوزهای میشود، بیش از اینکه توسط متخصصانی که در آن حوزه به ابعاد آن اشراف دارند انجام شود، توسط کسانی انجام میشود که به حد کفایت در آن حوزه آشنایی دارند و به حوزههای دیگر هم سَرَک کشیدهاند و با زاویههای نگاه جدیدی که دارند به عرصه علم مورد نظر خود بازگشتند.
برای مثال در پزشکی اینطور است که کسانی که تخصص زیستشناسی داشتهاند، باعث پیشرفت پزشکی شدهاند و تصور من این است که در عرصه مطالعات قرآنی هم، چنین موضوعی وجود دارد. اگر بخواهیم دنبال این باشیم که حرف نو و پیشرفت علمی در این حوزه رقم بخورد، بیش از اینکه این حرفهای نو و پیشرفتها توسط کسانی صورت گیرد که به همه ابعاد و جزئیات در عرصه مطالعات قرآنی ممحض هستند، این پیشرفت توسط کسانی انجام میشود که در حوزههای دیگری هستند و زاویههای نگاه متفاوتی دارند و البته انس و آشنایی اجمالی با قرآن هم دارند. این افراد با توجه به زاویههای نگاه جدید میتوانند دلالتهایی را در قرآن پیجویی کنند که برای دیگران دیدن این دلالتها مهیا نیست.
این زاویه نگاهها وقتی به یک امر بسیط و غنی برخورد میکند بسیار موثر است تا فهمهای جدید صورت گیرد. برای نمونه وقتی تصور کنید که مستند در مورد موجودات دریایی در حال پخش است و سه نفر دارند آن را نگاه میکنند؛ یک دانشآموز، یک دانشجو و یک استاد ادبیات و یا فلسفه و هرکدام هم بسته به زاویه نگاههایی که دارند فهمهایی را از آن مستند و منبع غنی استنباط میکنند که برای دیگری آن برداشتها ممکن نیست. برای دانشآموزی که فهمش اندک است، صرف دیدن اینکه در آن فضا چه موجوداتی هستند، جذاب است. برای دانشجو که با موجودات دریایی آشنایی دارد، جزئیات بیشتری جلوهگر میشود و حتی به زاویه دوربین فیلمبردار و ... هم توجه میکند و استادی که رشتهاش فلسفه است هم دارد به حکمت خدا توجه میکند.
قرآن هم یک منبع غنی و بسیط است و برای اینکه به دلالتهای تازه و نویی از آن برسیم، باید زاویه نگاههای جدید را با این منبع آشنا کنیم. اگر از من بپرسند که چه کسی میتواند حرف نو در حوزه مطالعات قرآنی بزند، میگویم کسی میتواند حرف نو بزند که اتفاقا از یک رشته دیگری است و یکسری زاویه نگاههای جدیدی را دارد و این آدم، آشنایی اجمالی با آیات قرآن را نیز دارد و میتواند حرف نو بزند. باید کاری کنیم که توانمندی او را افزایش دهیم که موضوع شتابدهنده اهمیت پیدا میکند.
مخاطب شتابدهندهها هم کسانی هستند که تخصصی غیر از قرآن هم دارند، اما به فهمهای خاصی از قرآن هم رسیدهاند و اگر مورد حمایت باشند، میتوانند فهم خود را دقیقتر کرده و به عنوان یک محصول پژوهشی ارائه کنند. این شتابدهنده باید چیزهایی که در این عرصه پژوهش برای آن شخص نیاز را فراهم کند؛ مثلا برای او مربی روش تحقیق بگذارند و یا کسی باشد که بتواند او را با منابع اصلی علوم قرآنی آشنا کند.
در خروجیها برای اینکه این اثر پژوهشی به ثمر برسد، نیاز است که با یکسری از مجلات تعامل شود که وقتی کار پژوهشی او به نقطهای برسد، بتواند پژوهش خود را در آن مجلات و منابع منتشر کند. از طرف دیگر این شتابدهنده غیر از اینکه برای یک غیر علوم قرآنی حمایتهایی داشته باشد، برای کسی که رشتهاش مطالعات قرآنی است میتواند در حوزه رشتههای دیگر هم کمک کند.
آیه «لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» بارها در قرآن آمده است. وقتی به تفاوت ساختار ترس و حزن در این آیه دقت کردم، دیدم خوف را به صورت اسم و همراه با لای نفی و غم را به صورت فعل آورده است. به ذهنم رسید که گویی ترس متغیر اصلی و متغیر وابسته حزن است و گویی رنج انسان، خوف و ترسش است که یک جایی او را غمگین میکند و یا اتفاقات دیگری را رقم میزند. برای مطالعات بینرشتهای نیاز داشتم که در مورد ابعاد مختلف ترس بیشتر بدانم. دسترسیهایی به استادان داشتم، اما خیلی چیز زیادی دستگیر من نشد.
ولی اگر مرکزی وجود داشته باشد که وقتی به جرقه جدیدی در فهم قرآن رسیدم، بتوانم آن را مطرح کنم و افرادی نیز بتوانند به من کمک کنند تا آگاهیهای خود را بیشتر کنم، کمک میشود که ما پژوهشهای میانرشتهای قرآنی را رقم بزنیم و در فرایند آن سرعت ببخشیم. ما میتوانیم ساختارهایی که در حوزه کسب و کارهای نوآور وجود دارد را در اینجا شبیهسازی کنیم که آنها هرچه نیاز است را در شتابدهنده خلاصه میکنند. مثلاً به یکسری از بازارها نیاز دارند و یا نیاز به سرمایههای بذری دارند و شتابدهنده همه را فراهم میکند تا یک کسبوکار شکل بگیرد. در اینجا نیز کار این شتابدهنده باید این باشد که این زمینه را فراهم کند و باید این شتابدهنده برود و ببیند چه جاهایی حمایتهایی صورت میگیرد.
وزارت علوم آییننامهای دارد که از پایاننامههای بینرشتهای حمایت میکند و میتوانیم به سراغ آنها برویم و آنها را پای کار بیاوریم و حمایت بذری را تأمین کنیم، یا در حوزه خروجیها میتوان به سراغ مجلات رفت و تسهیلگری انجام داد که این مقالات و پژوهشها در یک مجلهای چاپ شود و یا برای این پژوهشها مشتری فراهم شود و سازمانهایی که مسائل و سوالات این چنینی دارند و برای آنها میتوانند طرح پژوهشی تعریف کنند، از این امکانات بهرهمند شوند.
حدوداً در تحصیلات تکمیلی علوم انسانی دویست هزار نفر دانشجو داریم و اگر یک هزارم آنها با قرآن آشنایی داشته باشند، میشود دویست نفر که میتوانند در رویدادهای ما حضور داشته باشند و ایده خو را به صورت ساختاریافتهتر ارائه دهند. در مورد اینکه برنامه این شتابدهنده چه باشد نیز میتوانیم همه را از کارهایی که شتابدهندهها در استارتآپها انجام میدهند الگوبرداری کنیم.
انتهای پیام