به گزارش (ایکنا)، همزمان با ایامالله دهه فجر انقلاب اسلامی، مجموعه «تا انقلاب» به بررسی برخی از رویدادهای مهمی میپردازد که به پیروزی نهضت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی منجر شد.
پس از وقوع فاجعه مدرسه فیضیه و کشتار مردم بیگناه به ویژه طلاب و از سوی دیگر حرکت رژیم پهلوی به سمت اصلاحات آمریکایی و علنی شدن مبارزه رژیم با روحانیت و مذهبیون، امام خمینی از هر فرصتی برای افشاگری علیه حکومت پهلوی استفاده میکرد.
از دوم فروردین زمان زیادی نگذشته بود و هنوز صحنههای تلخ کشتار فجیع مردم عزادار در مدرسه فیضیه در ذهنها مرور میشد که محرم فرارسید؛ محرم فرصت خوبی برای افشاگری علیه حکومت و آگاهسازی مردم بود. امام خمینی(ره) از این فرصت برای تبیین قیام امام حسین(ع)، معرفی یزید زمان و دعوت مردم به قیام علیه ظلم و جور استفاده کرد.
روز 13 خردادماه، مصادف با روز عاشورا، امام خمینی(ره) نطق تاریخی خود را در مدرسه فیضیه ایراد کردند؛ نطقی که در آن از هشدار تا توصیه به «آقای شاه» به گوش میرسید.
سخنان امام اینگونه آغاز شد: «...گاهی که وقایع روز عاشورا را از نظر میگذرانم، این سؤال برایم پیش میآید که اگر بنی امیه و دستگاه یزید بن معاویه تنها با حسین، سر جنگ داشتند، آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانی چه بود که در روز عاشورا با زنهای بیپناه و اطفال بیگناه مرتکب شدند؟ بچه خردسال چه تقصیر داشت؟ زنها چه تقصیر داشتند؟ نظرم این است آنها با اساس سر و کار داشتند، بنیهاشم را نمیخواستند، بنیامیه با بنیهاشم مخالفت داشتند، نمیخواستند شجره طیبه باشد. همین فکر در ایران [وجود] داشت. اینها با بچههای شانزده - هفده ساله ما چه کار داشتند؟ سید شانزده - هفده ساله به شاه چه کرده بود؟ به دولت چه کرده بود؟ به دستگاههای سفاک چه کرده بود؟ لکن این فکر پیش میآید که اینها با اساس مخالفند، با بچه مخالف نیستند. اینها نمیخواهند که اساس موجود باشد؛ اینها نمیخواهند صغیر و کبیر ما موجود باشد...»
سخنرانی کوبنده امام خمینی(ره) ستونهای سلطنت شاهنشاهی را به لرزه درآورد. شاه که احساس خطر میکرد فرمان دستگیری امام خمینی را صادر کرد.
نخست جمع زیادی از یاران امام خمینی(ره) در شامگاه 14 خرداد دستگیر و ساعت سه نیمه شب، صدها کماندوی اعزامی از مرکز، منزل امام را محاصره کردند و ایشان را در حالی که مشغول اقامه نماز شب بود دستگیر کردند و به تهران بردند. امام ابتدا در بازداشتگاه باشگاه افسران زندانی و غروب آن روز به زندان قصر منتقل شد.
خبر دستگیری امام به سرعت در شهر قم و دیگر شهرها پیچید و مردم به سمت قم و تهران حرکت کردند. مردمی که خود را به قم رسانده بودند شعار «یا مرگ یا خمینی» سر میدادند. مأمورین پلیس مستقر در قم توان رویارویی با سیل خروشان مردم را نداشتند اما با ورود نیروهای کمکی از پادگانهای اطراف قم، صدای رگبار مسلسلها در شعارهای مردم در هم تنیده شد. صدای رگبار هر چه بیشتر میشد، شعارهای مردم کم رمقتر می شد.
بعد از ساعتها کشتار، در خیابانهای قم حمام خون به راه افتاد. کامیونهای نظامی، اجساد شهدا و مجروحان را به سرعت از خیابانها و کوچهها به نقاط نامعلومی بردند.
علاوه بر قم، تهران، مشهد، شیراز و دیگر شهرها نیز خبر دستگیری امام خمینی را دریافت کردند. در این شهرها نیز راهپیمایی های اعتراض آمیزی از سوی مردم شکل گرفت.
مردم ورامین در اقدامی خودجوش و هماهنگ قصد راهپیمایی به سمت تهران را داشتند اما برای مقابله با این حرکت، تانکها و ادوات نظامی در سه راهی ورامین مستقر شده بود. با نزدیک شدن مردم به این نقطه، درگیری آغاز شد و جمع زیادی از مردم ورامین به شهادت رسیدند.
با سرکوب و کشتار وحشیانه مردم معترض، فضای شهرها تا حدودی آرام شد اما این آرامش، آتش زیر خاکستر بود. با گذشت زمان، از گوشه و کنار اعتراضات از سر گرفته شد. علما و روحانیون برجسته نیز با صدور بیانیه خواستار پایان دادن به بازداشت امام خمینی میشوند. شماری از علما و روحانیون برجسته به تهران مهاجرت کردند.
شاه که فشارهای مردمی و روحانیت را رو به فزونی میدید، دستور داد امام خمینی(ره) را تحت کنترل ماموران حکومتی به منزلی واقع در محله قیطریه تهران انتقال دهند. امام خمینی(ره) تا روز آزادی و بازگشت به قم در 15 فروردین سال43 در همین محل اقامت داشتند.
شامگاه 16 فروردین 43 بدون اطلاع قبلی، امام خمینی(ره) آزاد و به قم منتقل میشوند. مردم با شنیدن این خبر جشن باشکوهی در مدرسه فیضیه برپا کردند اما امام در نطقی که داشتند تصریح کردند: «امروز جشن معنی ندارد. تا ملت عمر دارد، غمگین در مصیبت پانزده خرداد است».
15 خرداد را باید شب قدر تقویم انقلاب بدانیم؛ شبی پرالتهاب که مردم انقلابی ایران با جانفشانی و از خودگذشتگی و حمایت از امام و رهبر خود، تقدیر خود را رقم زدند و به سمت تحقق شعار ارزشمند «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» حرکت کردند.
انتهای پیام