کد خبر: 3952840
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۲

دو اصطلاح «فیلولوژی» و «خوانش بین خطوط» در مطالعات شیعی

«فیلولوژی» یعنی چه؟ یعنی ما سعی کنیم بفهمیم که واژه‌ها و متون، در زمان و کمی بعد از نگارششان چه معنایی می‌دادند. یعنی افرادی که در قرن دوم و سوم این کتاب‌ها را می‌خواندند چگونه می‌فهمیدند، نه اینکه من چطور می‌فهمم.

به گزارش ایکنا، کانال تلگرامی محمدعلی امیرمعزی، استاد مدرسه مطالعات عالی دانشگاه سوربن، در جدیدترین مطلب خود به بیان پرسش و پاسخی درباره اصطلاح فیلولوژی(واژه‌شناسی) و خوانش بین خطوط در مطالعات شیعی پرداخته است که متن آن از نظر می‌گذرد؛

«پرسش‌گر: سؤالی که در مورد روش تحقیق شما می‌شود، در مورد شکل خوانش متون است. در مقدمه همه کارهایتان، چند بحث را مرتب به عنوان مبانی روشی تکرار کرده‌اید. یکی باطن‌گرایی است، یکی تفاوت ظاهر و باطن است، یکی خود چهره امام است و یک نکته دیگر، شیوه خوانش متون قدیم است. معتقدید که نباید متون قدیمی را به شکل مدرن خواند. از لئو اشتراوس کمک می‌گیرم که در کتاب «هنر نگارش و تعقیب و آزار» خود می‌گوید به دو علت، یکی آزار و تعقیب، یکی هم علم نهفته در متن‌هاست که باید «خوانش بین خطوط» داشت.

یعنی مؤلفین برای فرار از آزار تعقیب حاکمان یا دوری از تنش درجامعه‌ای که در آن زندگی می‌کردند و همچنین برای پنهان کردن علمی که در اختیار داشتند، متون خود را به شیوه‌هایی می‌نوشتند که جز خواص، کسی به آن دسترسی نداشته باشد. تنها کسانی که آموزش صحیح دیده باشند، با بهره‌گیری از روش‌های خاصی قادر به فهمیدن فحوای متون هستند که به آن «هنر خوانش بین متون» می‌گفتند. البته خود اشتراوس می‌گوید که این را از فیلسوفان مسلمان و یهودی گرفته است. می‌خواهم بدانم که آیا شما هم با متن‌های قدیم اینگونه برخورد می‌کنید و فکر می‌کنید که آنها با یک هنر خاصی نگارش شده‌اند و برای فهمشان باید خوانش بین خطوط داشت؟

امیرمعزی: کاملاً. «خوانش بین خطوط متون» و «خوانش همه متون». به نوعی که در متون حدیثی شیعه، به تعبیر من «تبدید علم» یا پخش کردن مطلب بکار رفته. بنابراین برای اینکه شما علم را پیدا کنید، باید قسمت‌های مختلفش را مثل بازی‌های پازل جمع کنید تا یک چیزی ساخته شود. پس موضوع این نیست که ما فقط بین خطوط را بخوانیم، باید همه خطوط را بخوانیم و سعی کنیم پیدا کنیم که انسجامشان در چیست. تشیع، دینی است که بیش از ۱۴۰۰ سال است که وجود دارد و اگر قرار بود یک چیز بی‌انسجامی باشد، نمی‌ماند. به دلیل استحکام ساختاری‌اش است که مانده. این استحکام هم بخاطر انسجامی است که در خودش دارد. منتها این انسجام، در کتب حدیثی بصورت جسته گریخته ارائه شده. چیزی که شما می‌گویید، آموزش «فیلولوژیکی» است که من بخصوص با اساتیدی که در آلمان داشتم، دیده‌ام.

«فیلولوژی» یعنی چه؟ یعنی ما سعی کنیم بفهمیم که واژه‌ها و متون، در زمان و کمی بعد از نگارششان چه معنایی می‌دادند. یعنی افرادی که در قرن دوم و سوم این کتاب‌ها را می‌خواندند چگونه می‌فهمیدند، نه اینکه من چطور می‌فهمم. برای همین من خیلی بر «تاریخ اندیشه» و «تاریخ واژه‌ها» اصرار دارم. همانطور که از همان کتاب اولم می‌بینید، مثلاً درباره واژه «عقل» و «علم» صحبت کرده‌ام.»

یادآور می‌شود، محمدعلی امیرمعزی مدیر مطالعات در مدرسه عملی پژوهش‌های عالی و دارای کرسی تفسیر و الهیات اسلام شیعه است که ویراستاری قاموس قرآن انتشارات روبر لافون (۲۰۰۷) سرویراستاری و نویسندگی قرآنِ تاریخ‌نگاران (۲۰۱۹) را بر عهده داشته است.

انتهای پیام
captcha