چرا نخبگان خوانش تمدنی از تجربه جمهوری اسلامی ارائه نکرده‌اند
کد خبر: 3957562
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۴:۳۹
در نشست «نقش اسلام در تمدن نوین» تبیین شد:

چرا نخبگان خوانش تمدنی از تجربه جمهوری اسلامی ارائه نکرده‌اند

در نشست «نقش اسلام در تمدن نوین» مطرح شد که درباره امتداد تمدنی جمهوری اسلامی ایران می‌توان کار نظری انجام داد، مثلاً درباره وزن تمدنی ولایت فقیه و حکومت اسلامی به تفکر بپردازیم، اما مهم‌تر از آن تجربه‌ای است که جمهوری اسلامی از خود برجای گذاشته و خوانش تمدنی از آن ارائه نشده است؛ چراکه نخبگان ما موضوع تمدن‌سازی را بحثی سیاسی می‌دانند و ورودی به آن نداشتند.

حبیب الله بابایی

به گزارش ایکنا، نشست «نقش اسلام در تمدن نوین» صبح امروز، پنج‌شنبه، 14 اسفندماه، با حضور حجج اسلام داود کمیجانی، رئیس مرکز شیعه‌شناسی امام هادی(ع)؛ سیدمحمد هاشمی، رئیس دفتر نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه خوارزمی؛ حبیب‌الله بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و موسی نجفی، استاد فلسفه سیاسی و رئیس پژوهشکده اندیشه سیاسی و تمدن اسلامی، برگزار شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین حبیب‌الله بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در این همایش به بیان نکاتی درباره نقش جمعیت در تمدن نوین اسلامی پرداخت و اظهار کرد: مسلماً جمعیت در تمدن اهمیت زیادی دارد اما باید توجه داشته باشیم که گاهی اوقات صحبت از جمعیتی می‌کنیم که در قلمرو اعتبار تمدنی شما قرار می‌گیرند. الان ممکن است ایران مشکل جمعیتی داشته باشد اما کسانی‌که در مدل ایران انقلابی فکر می‌کنند جزیی از حوزه تمدنی ما به حساب می‌آیند که ممکن است در آمریکا، آفریقا، شرق آسیای یا جای دیگر باشند. مسئله دیگر این است که باید به کیفیت جمعیت و افراد رشد یافته در آن نیز فکر کنیم.

وی افزود: امروزه کشورهایی بعضاً کوچک مدعی تمدن هستند اما در همه جای دنیا نفوذ کیفی دارند که این حضورها می‌تواند یک موج تمدنی ایجاد کرده و مرام آنها را به آستانه تمدنی برساند. از منظر قرآنی در حوزه جمعیت هر مقدار انسان‌-امت‌ها در قلمرو یک تمدن رشد داشته باشند گاهی با افراد اندکی همانند حضرت امام خمینی(ره) می‌توانیم تحولی در جهان ایجاد کنیم.

حجت‌الاسلام بابایی تصریح کرد: معتقدم درباره امتداد تمدنی جمهوری اسلامی ایران می‌توانیم یک کار نظری انجام دهیم و مثلاً درباره وزن تمدنی ولایت فقیه و حکومت اسلامی به تفکر بپردازیم اما مهم‌تر تجربه‌ای است که جمهوری اسلامی ایران از خود برجای گذاشته ولی از آن خوانش تمدنی نشده است چراکه نخبگان ما موضوع تمدن‌سازی را بحثی سیاسی می‌دانند لذا ورودی به آن نداشته‌اند.

رقابت دیدگاه‌ها برای ساخت تمدن نوین

همچنین حجت‌الاسلام هاشمی در این پنل اظهار کرد: در هر تاریخی، تمدن ساخت ویژه خود را داشته اما اشتراکاتی نیز داشته است. البته بنا نداریم وارد حیطه تعریف تمدن شویم، اما با پیش‌فرض آشنایی مخاطب با مفهوم تمدن و جایگاه فرهنگ، این پنل را برگزار می‌کنیم تا نقش اسلام در تمدن نوین را بررسی کنیم. هر تمدنی که قرار باشد ایجاد شود حتماً باید وجه تمایزاتی با تمدن‌های موجود داشته باشد. این وجه تمایز می‌تواند وابسته به تمدنی در گذشته باشد یا اینکه واقعیت‌هایی به آن افزوده شود تا بتواند در بین ساختارهای جدید جایگاه ویژه‌ای برای خود باز کند.

وی گفت: طبق فرمایشات مقام معظم رهبری بناست انقلاب اسلامی در تمدن نوین اسلامی نقش‌آفرینی کند. رقابت‌هایی که امروز بین دیدگاه‌های سکولار، لیبرال، توحیدی و ... وجود دارد، به این خاطر است که این تمدن متعلق به آنها باشد و زیربنای آن را بگذارند. در این راستا ترویج فرهنگ خودی و خلع ید رقبا از فرهنگ اصیل خودشان به معنای یک جنگ تمدنی است؛ لذا عاقلانه نیست اگر به این رقابت اعتقاد نداشته باشیم. در این راستا اگر قرار باشد در جریان تمدن نوین، اسلام را جاری کنیم ویژگی‌های اسلامی که می‌تواند تمدن‌ساز باشد را باید بررسی کنیم تا روشن شود چه میزان به بازسازی و چه میزان به بازگشت نیاز داریم.

هاشمی افزود: باید بحث معنویت و تمدن و مظاهر مادی را به صورت یک بسته واحد نگاه کنیم. مظاهر تمدن امروزی متفاوت است؛ لذا اگر بخواهیم مظاهر تمدن امروز را چه از نظر فرهنگی و معنوی و چه مادی رصد کرده و جایگاه اسلام را در تمدن نوین تطبیق دهیم، اسلام از منظر عقل و هنر و همگرایی چه مزایایی دارد که بخواهیم به وسیله آن شرایط جدیدی را شروع کنیم؟

رئیس دفتر نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه خوارزمی گفت: مدرنیته در هر زمانی نسبت به دوران پیشین خود مطرح می‌شود. این یک سیر طبیعی است که همواره ادامه خواهد داشت؛ لذا پسامدرن و پساپسامدرن هم اتفاق خواهد افتاد، لذا اگر بخواهیم درباره تاثر اسلام در تمدن نوین بحث کنیم، این سؤال نیز مطرح می‌شود. نگاه مقام معظم رهبری نیز این است که در تمدن نوین اسلامی باید فراتر از مذهب و در واقع بر اساس آموزه‌های قرآنی عمل کنیم.

دستاورد ملت‌ها به نام هویت جمعی

حجت‌الاسلام کمیجانی، رییس مرکز شیعه شناسی امام هادی(ع) در ادامه اظهار کرد: دستاورد ملت‌ها در طول تاریخ به دو قسمت ملموس و مادی که به آن تمدن می‌گوییم و غیرملموس و معنوی همانند آرمان‌ها و هنجارها و هویت یک ملت تقسیم می‌شوند که به آن فرهنگ می‌گوییم. در بخش تمدن حتی شیوه‌ها و ابزار غذا پختن هم اهمیت دارد. مجموع این‌ها به ملت یک دستاورد به نام هویت ملی یا جمعی می‌دهد. تصور کنید کشوری همانند ایران در میان چین و ماجین و هند و یونان، یکی از قدیمی‌ترین تمدن‌هاست. در شش هزار سال پیش در شهر سوخته عمل جراحی چشم صورت گرفته است و در شهر جیرفت در پنج هزار سال قبل اقدامات عظیمی انجام شده که شاید در دوران صفویه نیز وجود داشته است.

چرا نخبگان از تجربه جمهوری اسلامی خوانش تمدنی ارائه نکرده‌اند

وی ادامه داد: اسلام در هزار و چهارصد سال پیش وارد ایران شده و قبل از ان یهودیان و زرتشتیان و مسیحیان نیز در ایران بوده‌اند و این تنوع باورها و اعتقادات نشان می‌دهد حجم عظیمی از گنجینه‌های تمدنی و دستاوردهای تمدنی در ایران داشته‌ایم. حال سؤال این است که اسلام وقتی وارد ایران شد چه دستاوردهایی داشت؟ طبیعی است وقتی اسلام وارد شد قسمتی از دستاوردهای تمدنی همانند مردسالاری، روابط بین زن و شوهر، روابط بین اعضای خانواده و عهد و پیمان که مبتنی بر فطرت است را تأیید می‌کند.

حجت‌الاسلام کمیجانی افزود: اسلام برخی احکام ارشادی هم دارد و لذا به ایرانیان بیان کرد اگر مثلاً ازدواج به فلان شکل و عقد باشد بهتر است. اسلام همچنین احکام تاسیسی همانند حج و نماز و روزه داشت لذا دین در اینجا هم عامل ارشاد و ترمیم و هم عامل ارتقا بود و در مجموع دستاوردهای فرهنگی ما را تقویت کرد و اگر دشمنان اجازه دهند می‌توانیم به سرعت به ارتقای باارزش‌تر تمدنی دست پیدا کنیم.

وی ادامه داد: دوازده آیه در قرآن داریم که به موجودات فضایی اشاره دارد. خود خداوند در قرآن کریم تأکید کرده که انسان این توانایی را دارد که بر زمین و آب و فضا مسلط شود. این نشانه‌هایی است که می‌توان درباره اشاره قرآن به تمدن تأمل کرد. در مسائل اجتماعی به اصل تعاون در اسلام اشاره شده است که منجر به تعامل اجتماعی و زندگی بهتر و مدارا و مماشات و در نهایت استقلال ملی می‌شود. همچنین در اسلام اوقات شرعی برای نماز و روزه وجود دارد که ما را ترغیب می‌کند به فیزیک و مظاهر مادی دنیا توجه کنیم که البته اینها هم ریشه معنوی دارد. همه اینها در راستای تمدن‌سازی است.

ارسالی//چرا نخبگان از تجربه جمهوری اسلامی خوانش تمدنی ارائه نکرده‌اند

رئیس مرکز شیعه‌شناسی امام هادی(ع) بیان کرد: همچنین خداوند در قرآن کریم فرموده است: «وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا؛ و خدای یکتا را پرستید و هیچ چیزی را شریک وی نگیرید و نسبت به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و همسایه دور و نزدیک و دوستان موافق و رهگذران و بندگان که زیردست تصرف شمایند نیکی کنید، که خدا مردم متکبّر خودپسند را دوست ندارد»(نساء/ 36) خداوند این ارتباط و آشنایی‌ها را در عصر جدید برای ما تبیین کرده و ما را تشویق می‌کند که عوامل اجتماعی را در راستای تمدن‌سازی مورد توجه قرار دهیم. اینها مواردی هستند که در هیچ مجموعه دینی به آنها اشاره نشده است. اگر همه این موارد را به زبان روز ترجمه کنیم به ساختارهایی در عرصه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست پیدا می‌کنیم که نقشی تعیین کننده در تمدن‌سازی نوین اسلامی دارد.

اجزای تمدن اسلامی

موسی نجفی در این پنل به بیان دیدگاه‌های خود پرداخت و گفت:‌ تمدن دارای سه جزء اخلاقی، عقلانی و ابزاری است. درباره نسبت فرهنگ و تمدن باید به تعبیر استاد مطهری اشاره کنم که جنبه مادی فرهنگ را تمدن و جنبه مادی تمدن را فرهنگ می‌دانند. خیلی از ملت‌ها فرهنگ دارند اما تمدن ندارند ولی هر جا تمدن باشد حتما فرهنگ هست چراکه همه فرهنگ‌ها این قدرت را ندارند که این فرهنگ را وارد عرصه اجتماعی و زندگی دیگران کنند. فرهنگ غرب توانسته تمدن غربی ایجاد کند و اخلاق و عقلانیت مختص خود همانند سکولاریسم و فلسفه را داشته و بحران‌های خاص خود را هم دارند.

وی ادامه داد: حال اگر بخواهیم تمدن نوین اسلامی و غربی را مقایسه کنیم ابتدا باید بررسی کنیم تمدن اسلامی از چه اجزایی تشکل شده است. ما باید تمدن اسلامی را با دو نگاه بررسی کنیم که یکی نگاه تاریخی و سیری است که طی کرده و امروزه نیز تکاملی شده است و دیگری ماهیت آن است. یک تجربه اسلامی در زمینه تمدن داریم که یک نوع تجدید عهد دینی است که ما آن را اسلام حداکثری می‌نامیم. ما ایرانیان دو تجربه تاریخی بزرگ شامل تجربه قرون اولیه اسلام داریم که مرحوم مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران به آن اشاره کرده‌اند و در قرون اول در علوم و صنایع و شهرسازی و ... خود را نشان داده است. تجربه دوم ما یک تجربه شیعی است که از قرن نهم و دهم به وجود آمده و در عصر صفویه اوج گرفته و شاید در جاهایی از مورد اولی پیشرفته‌تر بود، چراکه نظام سیاسی آن قدرت بیشتری از خلافت داشت.

انقلاب سنتی پسامدرن

استاد فلسفه سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار کرد: اما ایرانیان یک تجربه نسبتاً مفصلی در صد تا صد و پنجاه سال قبل از تمدن غربی دارند که همان تجددگرایی یا مدرنیسم است که می‌توان به تجربیات تاریخی تمدنی اضافه کرد. وقتی از سه جزء تمدنی عقلانیت، اخلاق و ابزار صحبت می‌کنیم در تمدن غربی هم این موارد وجود دارد. حال اینجا یک اتفاق حادث شده که اتفاق مهمی است و توانسته دو جزء سنت گذشته ما را به تجدد پیوند دهد که همان انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب سنتی پسامدرن است. تفاوت تمدن نوین اسلامی با تمدن گذشته در همین تجربه مدرنیته است.

نجفی افزود: تمدن گذشته، تجربه مدرنیته را ندارد اما تمدن نوین اسلامی باید تکلیف خود را با مدرنیته و تجدد مشخص کند. انقلاب اسلامی یک انقلاب سنتی در عصر مدرن است و طبیعی است که هم عناصر سنت و هم تجدد را دارد اما در اینجا موضوع نسبت به سنت و مدرنیته مهم است. در اینجا وقتی از بحث تمدن صحبت می‌کنیم منظورمان یک کلان روایت حداکثری است که از فرهنگ، اجتماع، سیاست و ... تشکیل می‌شود بنابراین تمدن نوین اسلامی که به وسیله انقلاب اسلامی تشکیل می‌شود قرار است سنت و مدرنیته را اما در یک نسبت جدید پیوند دهد.

ارسالی//چرا نخبگان از تجربه جمهوری اسلامی خوانش تمدنی ارائه نکرده‌اند

وی ادامه داد: برخی از جریانات در جهان اسلام شروع شد اما نهایتاً به کام جهان غرب شد؛ لذا باید به گونه‌ای عمل کنیم که دیگر آن اتفاق نیفتد و در این راستا مواردی همانند بومی‌سازی علم، علوم انسانی اسلامی، سبک زندگی اسلامی، اقتصاد مقاومتی، الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت، از مواردی هستند که باید در زندگی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ما پیاده شود.

نجفی تأکید کرد: البته مدرنیته‌ای که گفتم به معنای جدید نیست بلکه بحث فلسفی دارد. تمدن اسلامی هم تجدد دارد، اما مدرنیته مجموعه‌ای از فلسفه مدرن و اتفاقاتی است که در غرب بعد از رنسانس و عصر روشنگری رخ داده است و عالم وارد وضعیتی شد که بشر نسبت جدیدی با خداوند پیدا کرد، اما وقتی می‌گوییم انقلاب اسلامی یک امر پسامدرن است، منظورمان این است که بعد از مدرنیته فلسفی رخ داده است.

انتهای پیام
captcha