به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی نصیری، استاد سطح خارج حوزه علمیه، امروز، 16 اسفندماه، در ادامه نقد مباحث سها، گفت: وی مدعی شده است که میان قرآن و علم تضاد و تناقض وجود دارد؛ در پاسخ باید گفت که وقتی میگوییم میان قرآن و علم تناقض و تضاد است، باید دو مطلب اثبات شود؛ نخست اینکه دستاورد علمی بشر صددرصد قطعی باشد مانند اینکه زمین سیاره و حرکت آن کروی است، بنابراین اگر علم به تئوری مسلم و قطعی نرسیده باشد، سخن از تعارض بیفایده و غیرمنطقی است.
وی با بیان اینکه دانشمندان میگویند ما سه درصد از عالَم را توانستهایم بشناسیم، بیان کرد: مثلاً خورشید ما یکی از صدمیلیارد خورشیدی است که میدرخشد و کهکشان راه شیری در قیاس با میلیونها کهکشان دیگر قابل قیاس نیست و یا فاصله ما با کهکشانها آن قدر زیاد است که این فاصله را نمیتوان روی کاغذ نوشت.
نصیری اضافه کرد: تلسکوپ هابل تا 60 میلیارد سال نوری را توانسته ثبت کند، ولی قطعاً آن قدر اسرار آفرینش فراتر از این حرفهاست که بشر در گام اولِ کشف آن است؛ یا هنوز علم در بحث بینایی و عملکرد چشم تحلیل جامعی ندارد و در مباحثی مانند روح هم که ما سرتاسر بیچارهایم و به تعبیر قرآن علم اندکی از آن به بشر داده شده است.
وی با بیان اینکه ما بر خلاف سروش به نسبیگرایی همه دستاوردهای بشر معتقد نیستیم، زیرا برخی از گزارههای علمی، یقینی است، اظهار کرد: مطلب دومی هم که باید اثبات شود، نسبت به قرآن کریم و اسلام است؛ یعنی شرط تعارض آن است که دلالت آیه مورد ادعا کاملاً صریح و قطعی باشد، لذا نمیتوان گفت همه گزارههای قرآن، نسبی است؛ مثلاً وجود خداوند و اینکه بسیط است و اینکه قیامت و برزخ وجود دارد، گرچه در برخی موارد هم این برداشتها قطعی نیست.
استاد سطح خارج حوزه علمیه اضافه کرد: مثلاً در بحث آسمانهای هفتگانه که خدا مکرراً در این مورد سخن گفته بحث وجود دارد؛ اینکه عدد هفت عدد حقیقی است یا خیر؛ مادی است یا غیرمادی؛ هویت آن چیست و طولی هستند یا عرضی و ...؟ مکان آن کجاست و اینکه اجنه به آسمان اول میروند، ولی بعد از بعثت اجازه ورود به آنها داده نشده چه ماهیتی دارد یا اینکه عیسی (ع) در آسمان چهارم است منظور چیست؟ و شهابی که مدنظر قرآن است آیا همین شهاب سنگهایی است که وارد اتمسفر میشوند؟ یا آیا هی دخان را میتوان با نظریه بیگبنگ تطبیق داد و اساساً این نظریه نهایی است؟.
استاد سطح خارج حوزه علمیه گفت: حقیقت آن است که ما از چندجانب هجمههایی به قرآن داریم؛ جبهه الحاد و مکاتب مادی، جبهه یهود و نصارا که درصدد اسقاط اعتبار قرآن هستند و جبهه روشنفکرانی مانند سروش، ولی باز در هیچ محیط و دانشگاه معتبر علمی و از سوی هیچ اندیشمند علمی و صاحبنظر ادعا نشده است که قرآن گزاره و آموزهای دارد که با علم قطعی در تنافی و تضاد است، البته تضاد در ظواهر ادعا شده است، ولی این ملاک نیست.
نصیری اظهار کرد: از بس قرآن معتبر و متقن است که خود آنها معترف هستند که قرآن همراه علم بلکه از آن پیشگامتر است؛ لذا در کنفرانسهای علمی هم تشکیل میدهند، بر این موضوع تأکید میشود، در انگلیس کنفرانسی با عنوان نقش قرآن در علوم معاصر برگزار شد که خود عنوان گویای اتقان قرآن است یا در کنیا کنفرانسی برگزار شد که عمدتاً محور آن مباحث علمی قرآن بود و به نقش قرآن در تحول جنبههای علمی و اخلاقی بشر میپرداخت، همچنین مواردی که خود سها از روی غرض و جهل مطرح کرده است، در برخی از این کنفرانسها به عنوان اعجاز مطرح است.
بنیانگذار مؤسسه معارف وحی و خرد تصریح کرد: صاحبان اندیشه و قلم ابداً مدعی تنافی قرآن و علم نمیشوند، در حالی که این مسئله در مورد کتاب مقدس کاملاً برعکس است و خود غربیها هم به این تضاد معترف هستند. در مقدمه کتاب «فیزیک، فلسفه و الهیات» که ترجمه همایون همتی است؛ مطلبی به قلم ژان پل دوم آمده که جالب است، او از فیزیکدانان و منجمان استمداد طلبیده است؛ وی بهترین اندیشمندان این رشتهها را در کنفرانسی جمع کرد و از آنها استمداد خواست که بررسی و تلاش کنند تا نشان دهند که کتاب مقدس با علم تضادی ندارد.
وی افزود: وقتی رهبر کاتولیکهای جهان برای نجات کتاب مقدس دست به دامان دانشمندان میشود؛ آیا سراغ داریم که رهبر شیعیان و یا اهل تسنن از دانشمندان مسلمان در رشتههای مختلف بخواهند که جمع شوید و به داد قرآن برسید؟؛ این نشان میدهد قرآن واقعاً سخن خداست و اعتبار آن، درونی و از سنخی متفاوت از کتب دیگر است و قرآن سخن بیپایهای نیست که کسی بتواند به درون آن رخنه کند.
نصیری گفت: در سوره مبارکه فصلت فرمود: «وَ إِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿۴۱﴾ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» این تعبیر پرونده تغییر و تحریف را برای همیشه بسته است؛ یعنی خدای حکیم و عزیز اجازه نمیدهد رخنهای در قرآن رخ دهد. بنابراین معتقدیم مواردی که آن را متناقض با علم میدانند یا دستاورد علمی و یا برداشت از قرآن یا هر دو قطعی نیست و باید در آنها تجدیدنظر شود.
نصیری تأکید کرد: میان کسی مانند سها که در کتب گمنام بی صاحب مدعی این تناقض میشوند، فرق زیادی با این دارد که دانشگاه «مک کیل»، «هاروارد» و ...مدعی این تناقض شوند؛ اینها با قرآن و مسلمین مشکل دارند و این قدر تفرقه ایجاد کردهاند؛ بعد از فروپاشی عثمانی در تقسیم کشورهای اسلامی طوری مناطق را تقسیم کردند که اختلاف بین کشورهای اسلامی باشد که نمونه آن بخش کردنشین در سه کشور ایران، عراق و ترکیه است، بنابراین اگر تاکنون توانسته بودند با قرآن مبارزه و تحدی کنند، انجام میدادند.
خبرنگار: علی فرج زاده
انتهای پیام