اسلامی: عقل خودبنیاد دینی با قرآن سازگار نیست / بیابانی: عقل خودبنیاد دینی مخصوص مؤمنان نیست
کد خبر: 3958296
تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۷:۰۸
در کرسی نقد عقل دینی مطرح شد؛

اسلامی: عقل خودبنیاد دینی با قرآن سازگار نیست / بیابانی: عقل خودبنیاد دینی مخصوص مؤمنان نیست

در کرسی نقد عقل دینی حجت‌الاسلام اسلامی عقل خودبنیاد مکتب تفکیک را مورد نقد قرار داد و حجت‌الاسلام محمد بیابانی تأکید کرد که تعقل مدنظر تفکیک گرچه با عقل مدنظر قرآن تفاوت دارد، ولی این طور نیست که فقط اختصاص به مؤمنین داشته باشد.

عقل خودبنیاد دینی با قرآن سازگار نیست/به گزارش ایکنا، کرسی نقد عقل دینی دوشنبه، 18 اسفندماه، با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن اسلامی، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب و محمد بیابانی، پژوهشگر فلسفه حوزه و دانشگاه در مؤسسه فهیم، برگزار شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین کاظم تقوی، استاد حوزه و دبیر جلسه، در ابتدای این کرسی با بیان اینکه مکتب تفکیک که به لحاظ طرح این عنوان از مشارب جدیدالولاده است که خود را متمایز از نگاه فلاسفه معرفی می‌کند، گفت: مشخصاً این عنوان را استاد محمدرضا حکیمی بیان کرده و عقل در مکتب تفکیک و تفکیکیان به تصریح آنان عقل خودبنیاد دینی است.

در ادامه حجت‌الاسلام سیدحسن اسلامی گفت: متأسفانه ما عادت داریم، تمام اندیشه‌های موجود در یک مکتب را یک‌جا رد و یا بپذیریم، در حالی که در مکتب تفکیک ده‌ها ادعا وجود دارد که برخی از آنها قابل دفاع، فهم و همدلی است و برخی از آنها قابل فهم و پذیرش نیست. براین اساس آنچه مدعی شدم، این بود که مکتب تفکیک می‌گوید که عقل خودبنیاد دینی و مستقل در میان دینداران داریم؛ لذا نباید کاسه گدایی در برابر دستگاه عقلانی و فلسفی دیگران دراز کنیم.

وی افزود: اینکه باید به روایات و آیات رجوع و امام صادق(ع) را با ارسطو مقایسه نکنیم درست است، ولی ایده‌محوری بنده که سال‌هاست دنبال می‌کنم، مفهوم عقل خودبنیاد دینی و تصوری است که از آن داریم. باید نسبت آن با عقل خطاپذیر بشری از سوی معتقدان به آن مدلل شود.

اسلامی با بیان اینکه مقصود از عقل چیست؟ اظهار کرد: معتقدم اگر عقل را حذف کنیم خطاب خدا به انسان کار لغوی خواهد بود؛ همچنین با انکار عقل بشری و خطاپذیر اثبات گزاره‌های دینی ناممکن است و اگر کسی ملتزم به عقل خودبنیاد دینی باشد، امکان استدلال با کسی که دین و مبنای دیگری دارد، منتفی خواهد بود.

عقل خودبنیاد دینی با قرآن سازگار نیست

وی تأکید کرد: مشخصاً قرآن و روایات وقتی بحث می‌کنند خطاب آنها با عقل بشری است و در هیچ کجای قرآن چیزی به نام عقل خودبنیاد دینی نداریم، به همین دلیل هر جا قرآن و روایات با همین عقل ناقص ما مغایرت داشته باشد یا تأویل و یا نادیده گرفته می‌شود و این کار هم از سوی مکتب تفکیک و هم ظاهرگرایان صورت می‌گیرد؛ ضمن اینکه اگر عقل خود بنیاد دینی را بپذیریم هر گروه محق خواهد بود و امکان استدلال به سوی گروه دیگر وجود ندارد.

استاد حوزه علمیه تصریح کرد: اصحاب تفکیک آثارشان دو جهت دارد؛ گاهی به جدال با فلاسفه می‌پردازند. در این رویکرد، در بدیهیات هم تشکیک می‌کنند، ولی وقتی روی سخن آنها با فلاسفه نیست، دقیقاً رویکرد فلسفی را دنبال می‌کنند و صغری و کبری می‌آورند.

اسلامی با اشاره به فرمایشات علامه طباطبایی تصریح کرد: ایشان در مورد نحوه تفکری که قرآن به آن دعوت می‌کند بحث کرده و فرموده‌اند که هرگاه ما برای استنتاج نتایج جدید به مقدمات بدیهی و تجربی و معقول روآوریم، همان عقل فلسفی است، این عقل برهانی است و خود قرآن هم پذیرفته است؛ قرآن از سه نوع تفکر جدل، موعظه حسنه و برهان نام برده است، ضمن اینکه عقل را قدرت استدلال بیان فرموده است؛ عقل به این معنا پدیده بشری است و انسان‌ها هرقدر از این روش استفاده کنند، از بربریت دور می‌شوند.

عقل خودبنیاد دینی با قرآن سازگار نیست/

اسلامی تصریح کرد: در صربستان درگیری پیش آمد، چون تعقل وجود نداشت؛ تعقل یعنی اینکه ما برای اقناع کسی از قدرت عقلانی و برهانی استفاده کنیم. بنابراین از آقای بیابانی (مدافع عقل خودبنیاد دینی) می‌خواهم به این بپردازند که اساساً چیزی به نام عقل خودبنیاد دینی داریم یا خیر؟

عقل خودبنیاد دینی در همه انسان‌ها مشترک است

در ادامه این کرسی محمد بیابانی گفت: آقای اسلامی بیشتر به لفظ تأکید دارند تا به معنایی که در نوشته‌های مدعیان عقل خودبنیاد دینی مانند استاد حکیمی وجود دارد؛ عقل خودبنیاد دینی عقل درون‌دینی نیست که فقط دینداران آن را دارند و غیردینداران از آن بی‌بهره باشند؛ هیچ‌گاه عقل از منظر تفکیکیان این نیست که بی‌دینان از آن بی‌بهره هستند، بلکه همان عقلی است که همه متوجه می‌شوند و همان عقلی است که بچه ندارد، ولی به تدریج آن را کسب می‌کند. البته بحث این است که اگر بچه به حال خود رها شود این عقل برای او فایده نخواهد داشت. اگر او را در جنگل رها کنیم، نخواهد دانست استدلال و برهان چیست.

وی افزود: بحث دیگر این است که چه کسانی باید این بچه را تربیت کنند، طبیعتاً در درجه اول رشد عقلانی انسان با تعالیم انبیاء با واسطه و بی‌واسطه صورت می‌گیرد؛ حال اگر کسی به این مرتبه از تعقل رسید می‌توان با او گفت‌وگو کرد و اگر تربیت عقلانی نداشت باید از ابتدا با او شروع کرد. بنابراین عقل برون دینی و درون دینی در تفکیک وجود ندارد و خود آقای اسلامی از ناحیه خودشان این نسبت را می‌دهند. پس عقل همان عقل مشترک در مؤمن و کافر است که البته در اثر تربیت رشد می‌کند و این رشد هم در پرتو تعالیم الهی است؛ لذا کافر خود را از آن بی‌بهره کرده است، به همین دلیل پیامبر(ص) فقط برای مؤمنان نیامده بلکه برای مشرکینی که از عقل خداداده بهره دارند، هم آمده است.

بیابانی تصریح کرد: در مباحث فلسفی بحث از وجود خارجی عینی برای عقل وجود ندارد، بلکه استدلالات ذهنی و گزاره‌های کلی هستند؛ کار عقل این نیست که جزئیات خارجی را درک کند، بلکه مدرِک کلیات است؛ در اینجا مهمترین مشکل ما بحث گفت‌وگو در مورد خداست؛ زیرا پیامبر(ص) از مردم می‌خواهد به خدا ایمان بیاورند، ولی عقلی که مدرک کلیات است، این خدایی را که مورد دعوت انبیاء است درک نمی‌کند؛ بنابراین فضای بحث فضای عقلی است که در فلسفه و استدلال وجود دارد.

وی افزود: استاد مصباح بحثی را در مورد معرفت فطری حضوری و معرفت استدلالی در شناخت خدا دارند، وی در ذیل آیه ذر گفته خداشناسی فطری حضوری آن است که دل انسان ارتباط عمیقی با آفریننده خود دارد و وقتی به عمق دل توجه کند، این رابطه را درک می‌کند، ولی اگر اکثر مردم چون سرگرم دنیا هستند توجه به این رابطه قلبی  ندارند. وی در تفاوت این مسئله با خداشناسی و معرفت استدلالی بیان کرده که معرفتی که در آیه «ذر» آمده شخصی است و نه شناختی کلی که از راه عناوین عقلی حاصل شود و معرفت شخصی در مورد خدا جز از راه علمی و شهودی ممکن نیست.

بیابانی اظهار کرد: تفکیکیان معتقدند که معرفت‌های حضوری، استدلالی نیست؛ مثلاً در تاریخ کسی استدلال نمی‌کند، بلکه نقلی است، ملاصدرا هم در بحث معاد آورده که اگر خواستی آن را عقل خودت اثبات کنی، مانند آن است که با گوش، دیدنی‌ها را ببینی؛ پس بحث از تعقل توجه کردن به وقایعی است که رخ می‌دهد، نه اینکه فقط در ذهن استدلال کرده و چیزهایی را که به ذهن نمی‌آید وارد ذهن کنیم.

وی تأکید کرد: پس تفاوت در تعقل مدنظر تفکیک و مکاتب مشاء و متعالیه با تعقلی که در قرآن بیان شده وجود دارد و این تفاوت اصولی و ریشه‌ای است و نمی‌توان آن را با شعاردادن و بحث اینکه عقل حجت است، آن را تمام کنیم.

عقل خودبنیاد دینی یعنی چه؟

حجت‌الاسلام اسلامی در ادامه در سخنانی بیان کرد: استاد حکیمی تأکید می‌کند که عقل خود بنیاد دینی عقل محمدی، رضوی و علوی است و نه عقل ارسطویی، افلاطونی و مرتاضان دوهزار سال قبل؛ بنابراین اینها معتقدند که ما در اسلام دستگاه عقلانی مستقل داریم، تصریح دارد که زیر بار این ننگ تربیتی نمی‌رویم که عقل خودبنیاد و عقلانیت مستقل دینی ندارد. در حالی که علامه می‌گوید ما عقل مستقلی نداریم و همان عقل همه انسان‌ها مدنظر است.

وی تأکید کرد: این همه تأکید بر عقل خودبنیاد دینی یعنی چه؟ اگر این مراد است که دین عقل انسان را تربیت می‌کند می‌پذیرم؛ زیرا موانعی برای شکوفایی این عقل وجود دارد؛ یعنی برخی موانع مانند غرور، حب، بغض، جهل، تعصب و نفرت مانع رشد عقل وجود دارند که باید برطرف شوند؛ دین می‌آید و این عوامل را شناسایی و به ما نشان می‌دهد تا از همین عقل استفاده کنیم نه اینکه عقل متمایزی به ما بدهد.

انتهای پیام
captcha