کد خبر: 3958988
تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۱:۱۸
اولیایی مطرح کرد؛

قرآن، فرهنگ را خادم انسان می‌داند، نه مخدوم او / جهان فرهنگی قرآن

پژوهشگر فرهنگ و ارتباطات ضمن تبیین جهان فرهنگی قرآن، گفت: هدفمندی فرهنگی، غایت‌گرایی، اختیار فرهنگی و به رسمیت شناختن تکثر فرهنگی در عین وحدت براصول، از جمله مؤلفه‌های جهان فرهنگی قرآن کریم است.

به گزارقرآن، فرهنگ را خادم انسان می‌داند نه مخدوم او/ جهان فرهنگی قرآنش ایکنا؛ احمد اولیایی، دکترای فرهنگ و ارتباطات و دانش‌آموخته حوزه علمیه، 20 اسفندماه در نشست علمی «مرجعیت قرآن در مطالعه فرهنگ»، گفت: مطالعات فرهنگ یکی از علومی است که در ذیل مجموعه علوم انسانی در مرجعیت علمی قرآن نادیده گرفته شده است، بنابراین یکی از دلایل حضور بنده در این نشست همین است.

وی با بیان اینکه در بحث مرجعیت قرآن در مطالعه فرهنگ نیازمند روش هستیم، افزود: اولین بحث و پیش‌فرض، تأکید بر جامعیت قرآن کریم است که با آیاتی چون؛ «وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا»؛ «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ» و «وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ» در باب جامعیت وجود دارد و آن را تأیید می‌کند.

وی افزود: البته این جامعیت‌ قرآن، بحث روایات و پشتوانه روایی را انکار نمی‌کند، زیرا وظیفه تبیینی بر عهده رسول‌‌الله است و آیات متعددی داریم که تبیین للناس و تعلیم مردم را جزء وظایف ایشان برشمرده است، ضمن اینکه روایت هم داریم هیچ چیزی نیست که در قرآن وجود نداشته باشد. البته برخی دیدگاه حداقلی در بحث جامعیت و برخی دیدگاه حداکثری مانند برخی اندیشمندان مصری دارند و کسانی مانند علامه طباطبایی و فخررازی به دیدگاه اعتدالی معتقدند؛ علامه جامعیت را در قلمرو هدایت و تربیت و فخررازی در قلمرو شرع می‌داند. سیدقطب در فی ظلال القرآن هم در مورد جامعیت قرآن بیان کرده که قرآن کتاب کاملی در موضوع خودش یعنی انسان است و انسان باید علوم را از قرآن کشف کند.

اولیایی تصریح کرد: بحث ما در اینجا خود فرهنگ نیست، بلکه مطالعه فرهنگ به مثابه یک علم است و می‌خواهیم بدانیم که یک فرهنگ‌پژوه اگر بخواهد قرآن را سریان بدهد، چه پیش فرضی دارد که به نظر ما اولین آن جامعیت است؛ دومین پیش‌فرض پاسخگویی قرآن به نیازهای جامعه معاصر است؛ فرهنگ به عنوان پیچیده‌ترین عرصه مملو از نیاز شناخته می‌شود و این پیچیدگی مشهور در میان اندیشمندان عرصه فرهنگ است؛ لذا گفته‌اند فرهنگ در سطح توصیفی و هم در سطح تبیینی دچار ابهام است و 250 تا 400 تعریف از فرهنگ ارائه شده است.

اولیایی تصریح کرد: در عرصه فرهنگ با دوگانگی‌های زیادی مانند پلورالیسم فرهنگی و خرده فرهنگ‌ها، سلایق فرهنگی و تأخر فرهنگی، فیلترینگ و اینترنت نسل چهارم و ... مواجهیم که سبب شده تا ندانیم موضع اسلام در برابر آن چیست؟. حدیث‌شناسی فرهنگ هم باب بدیع و جدیدی است که کسی وارد آن نشده است تا ببینیم روایات برای ما چه آورده‌های فرهنگی دارند.

این پژوهشگر با اشاره به پیش فرض دیگر یعنی نقش تجربه بشری در مطالعه قرآن، بیان کرد: تجربه بشر در مطالعه قرآنی سودمند است و بین مطالعه قرآن و فرهنگ نوعی رابطه دوطرفی وجود دارد که دائما باید رخ دهد. این رابطه از نوع هگل و مارکس نیست. در اینجا بحث‌های طولانی در معنا و فهم و فهم معنا وجود دارد. برخی نظریات مؤلف‌محور است یعنی فقط می‌خواهند ببینند قصد مؤلف چیست، ولی متن‌گراها معتقدند که ما متن را برای فهم معنا واکاوی می‌کنیم و گروه دیگر هم مفسرمحور هستند؛ یعنی معتقدند ظرفیت‌های عظیمی در تنوع و برداشت معنا در خواننده وجود دارد.

وی افزود: قرآن کریم با تأکید بر بحث تعقل و تدبر به نقش خواننده و مخاطب یعنی مفسرمحوری اهمیت زیادی داده است؛ آنچه امام علی هم فرمودند: «یسیروا لهم دفائن العقول» ناظر به این بحث است که اجمالا نظریه مفسرمحوری را از نظر قرآن مهم جلوه می‌دهد؛ از طرفی مؤلف و متن نظریات مؤلف و متن محور را هم تایید می‌کند. بنابراین در مطالعات فرهنگ با پیچیدگی و چند بعد روبرو هستیم؛ یعنی ما عاملیت خداوند را می‌پذیریم، اما عاملیت مخاطب را هم در حد خود به عنوان مفسر می‌پذیریم.

لزوم تدوین مفاد مرجعیت خاص قرآن در فرهنگ

ارسال// قرآن، فرهنگ را خادم انسان می‌داند نه مخدوم او/ جهان فرهنگی قرآن

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفی مقدم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم گفت: این مواردی که برشمرده شد، مبانی عام مرجعیت علمی قرآن کریم است که برای هر موضوعی مانند نظام فرهنگی و سیاسی و اقتصادی قابل استفاده است ولی سؤال این است که آیا مبانی ویژه و خاصی هم در این عرصه وجود دارد؟.

وی افزود: همچنین در بحث استفاده از تجربه بشری قطعاً نمی‌توان این موضوع را در فهم قرآن نادیده گرفت، اما مسئله مهم روشمندی است تا دچار تفسیر به رأی نشویم و از طرف دیگر استفاده لازم را از تجربه بشری داشته باشیم.

تفاوت برداشت انسان گذشته با امروز از قرآن

اولیایی در سخنان مجدد اظهار کرد: فرهنگ به مثابه عرصه دائما پویا و متحول از منظر خواننده و مفسر قرآن چنان حاکم می‌شود که در این تعامل این حق را به دریافت‌کننده متن و مفسر و مخاطب قرآن می‌دهیم که با عینک فرهنگی خود این متن را مطالعه کند؛ لذا تفسیر انسان فرهنگی سده چهارم با چهاردهم متفاوت است. 

این پژوهشگر بیان کرد: در عرصه فرهنگی پرسش‌هایی داریم که همه جوامع آن را دارند و ما باید به قرآن عرضه کنیم و جواب بگیریم؛ مهمترین پرسش ماهیت فرهنگ است، اینکه آیا فرهنگ ذات دارد یا تماما برساخته بشریت است؟؛ در اینجا باید سهم هر کدام روشن شود؛ بحث خادمیت و مخدومیت فرهنگ پرسش دیگری است که آیا فرهنگ باید انسان را به سمتی بکشاند یا انسان باید آن را بسازد و بحث دیگر هم کنترل‌پذیری فرهنگ است.

جهان فرهنگی قرآن

وی با بیان اینکه در هستی‌شناسی فرهنگی قرآن‌محور، دنبال مرجعیت قرآن هستیم؛ اظهار کرد: در آنجا باید ببینیم جهان فرهنگی قرآن چه جهانی است؛ در آیه 32 سوره انعام «وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» فرموده من قائل به فرهنگ دوجهانی هستم و نه فرهنگ تک بعدی؛ قرآن قائل به نظم فرهنگی است و آیاتی چون 39 سوره فصلت، 20 روم، 22 روم، 64 بقره و روایات اتقان صنع ما را به سمت نظم فرهنگی پیش می‌برد و اینها جریان مرجعیت قرآن در فرهنگ را نشان می‌دهد.

وی افزود: همچنین بحث هدفدار بودن خلقت از منظر قرآن در مباحث هدف فرهنگی به کار می‌آید؛ ضمن اینکه آیه «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» بحث اختیار فرهنگی و پیامد فرهنگی را به دنبال دارد؛ قرآن قائل به این است که هر قومی سرنوشت خود را تغییر می‌دهد، در اینجا خدا به ما اختیار فرهنگی یاد داده است همچنین این مسئله اصل پیامد فرهنگی را به دنبال دارد؛ یعنی هیچ کنش فرهنگی بدون پیامد نیست.

اولیایی اظهار کرد: اگر بخواهیم بدانیم فرهنگ کنترل‌پذیر هست یا خیر باید معرفت‌شناسی فرهنگی قرآن را بدانیم؛ قرآن معتقد است که انسان فقر ریشه‌ای فرهنگی دارد، به همین دلیل فرموده که «ای مردم شما فقیر هستید» یعنی بشر تو در فهم فرهنگ مطلوب خیلی دارای حق نیستی همچنین خداوند به تو می‌گوید فرهنگ مطلوب چیست. در اینجا رفتن به سمت ذات فرهنگی مطرح است که بحث نیاز به حی پیدا می‌شود.

وی با بیان اینکه خیر فرهنگی چیست؟ افزود: قرآن قائل به خیر فرهنگی است، نه آن خیری که بشر برای خود تدوین کند؛ خیر قرآن در صابروا و رابطوا و بشارت به بهشت و نجات از عذاب الیم متجلی است. همچنین قائل به غایت‌گرایی است. پس در اینجا هم برای تبیین خیر فرهنگی از مرجعیت قرآن استفاده می‌شود. پس همه سیاست‌های فرهنگی ما هم باید منجر به خیری شود که قرآن ترسیم کرده و این خیر هم عینی است، زیرا حاکی از یک ذات است. این یعنی سرمنشأ فرهنگ همه از خزانه غیب و ذات الهی است.

وی با بیان اینکه اصالت فرد و جامعه از مباحث مهم در قرآن است، تصریح کرد: ما با مشکل تزاحم فرهنگ فردی و اجتماعی و آزادی‌های فرهنگی روبرو هستیم و نظریات مختلفی در اینجا از جمله فردگرایی شکل می‌گیرد، اما برای قرآن، خیر جمعی مهم است، همچنین بحث تنوع فرهنگی هم از موضوعات بسیار مهم است که قرآن در آیه 13 حجرات، 118 هود، تنوع فرهنگی و تفاوت شاکله‌ها را به عنوان حکمت الهی پذیرفته است، ولی چون قائل به ذات برای فرهنگ است، این تفاوت‌ها باید به وحدت فرهنگی منجر شود و رویکرد وحدت در عین تکثر ایجاد شود.

همچنین یوسفی مقدم در سخنان پایانی خود گفت: ما براساس همان مواضعی که در برساخته بودن یا ذات داشتن فرهنگ و کثرت در عین وحدت تعیین می‌کنیم، می‌توانیم مبانی خاص قرآنی را در عرصه فرهنگ مدنظر قرار دهیم و از اینجا کلید نظام فرهنگی زده خواهد شد.

انتهای پیام
captcha