به گزارش ایکنا از خوزستان، دوم فروردین، سالروز عملیات فتحالمبین است. این عملیات در چنین روزی در سال 61 با رمز مبارک «یا زهرا» آغاز شد. به باور برخی، این عملیات نقطه عطف جنگ ایران و عراق بود که منجر به بیرون راندن نیروهای عراقی از بخش بزرگی از خاک خوزستان شد. یکی از شهدای این عملیات، جوانی 17 ساله به نام «حسین بیدخ» است؛ شهیدی که با کمترین جستجو درباره او، میتوان نگاه متفاوت و زیبای او را در لابه لای کلماتی که از او باقی مانده است، به خوبی مشاهده کرد.
وصیتنامه شهید حسین بیدخ یکی از زیباترین وصیتنامههای دوران دفاع مقدس شناخته شده است. از این شهید دست نوشتههایی نیز وجود دارد که مقام معنوی این شهید را نشان میدهد.
درباره این شهید کتابی به نام فروردین 61 نیز به رشته تحریر در آمده است. این اثر به قلم نجمه فرهادنژاد تألیف شده و حاوی خاطرات خانواده و دوستان شهید است که با تلاش گروه روایتگران دزفول و توسط انتشارات سرزمین نور چاپ و منتشر شده است.
متن زیر ویژگیهای شهید حسین بیدخ است که محمدرضا سنگری، عاشوراپژوه در مقدمه خود بر این کتاب به خوبی آنها را تبیین کرده است:
«هفده سال شگفت و شگرفی این شهید، چلچراغی است فراراه راهپویان حقیقت، تا بدانند اگر سر پرواز دارند و اندیشه رهایی از خاک، چگونه باید زندگی کنند تا چنین لیاقت و شایستگی، زیور و زینت سلوک و صعودشان باشد.
آنچه سازهها و عناصر شخصیت شهید بیدخ است در ساحتهای زیر قابل بررسی است:
خانواده مذهبی و مهذّب:
حسین پرورده مادری است که پاک دامنی و عفاف و سادهزیستی را در مکتب فاطمه(س) آموخته است و پدری که با مسجد و نماز و رزق حلال و صداقت، اُنس و الفت تمام دارد. پدر و مادری که عشق به اهل بیت (ع) مثل خون در آوندهایشان جاری است و ارادت و شیفتگی به عاشورا و کربلا در تاروپودشان تنیده شده است. چنین پدر و مادری بذر محبت و معرفت در جان مستعد حسین افشاندند و او را برای صعود بر قلّه شهادت آماده کردند.
حضور در مسجد و جلسات قرآن:
پیامبر، زیست مؤمنانه در مسجد را همچون زیستن و پیوند ماهی با آب دانستهاند و منافق را در مسجد چون پرندهای در قفس انگاشتهاند. «المؤمن فی المسجد کالسمکَ فی الماء و المنافقُ فی المسجدِ کالطَیرِ فی القَفَصِ.» شهید بیدخ در فضای معنوی مسجد بالید و شکوفا شد و خود در مسجد مدیریت جلسه قرآن را عهدهدار شد و با سخنرانیهای روشنگرانه و نغز، هدایت کودکان و نوجوانان را به عهده گرفت. زمزمههای عارفانه در مسجد، حضور مستمر در جماعت و همنشینی با اهل عبادت و زهد و تقوا، از حسین شخصیتی ساخت که محبوب و نافذ و محور توجه دیگران قرار گرفت. حسین از موّاجگاه مسجد و نماز و قرآن، به آفتابیترین افقهای معرفت و محبت پرکشید و آسمانی شد.
مطالعات ژرف و مستمر:
شهید حسین بیدخ، تشنهکام و عطشزده فهمیدن بود. به کتاب که میرسید، همچون پرندهای که به وسعت فراخ و بیکران آسمان رسیده باشد، سبک و رها بال و پر میگشود، میخواند و یادداشت میکرد و آموختهها و اندوختهها را سخاوتمندانه به دیگران میبخشید. رهآورد مطالعه و تأمل و نوشتن، سخنانی بود که جانها را میربود و قلبها را در مدار خویش قرار میداد؛ میخواند و میگفت و مینوشت و زیستی از این جنس، او را بارور و فرازمند و والا ساخته بود.
نظم در مطالعه از دیگر ویژگیهای شهید بیدخ بود. مطالعه، جزئی از زندگی او بود و در همه حال انس با کتاب را از دست نمیداد. در درسهای مدرسهای نیز هماره پیشتاز بود و به همین سبب معلم خوبی برای دوستان و همکلاسیها و مسجدیها شده بود. شهید بیدخ با سن کم، در حد فردی صاحبنظر در مسائل دینی و اعتقادی نشان داده میشد. جز مطالعات دینی، در حوزههای هنری، علمی، سیاسی و تربیتی نیز صاحب مطالعات دقیق و عمیق بود.
ذوق و استعداد سرشار:
شهید حسین، استعداد هنری و ادبی فوقالعادهای داشت، ذهن پویا و خلاق او بهترین متنها، تصویرها و نقاشیها و خطها را رقم میزد. نمونههایی از این زایایی و پویایی ذهنی او را از زبان دوستان و خانوادهاش در این کتاب(فروردین 61) میتوان یافت. شهید بیدخ تمام استعداد هنری خویش را در جهت نشر و تعمیق ارزشهای دینی و انقلابی به کار گرفت. او در تئاتر، شعر، غرّاخوانی و تصویرگری و خطاطی نمونه بود.
هنر بزرگ شهید بیدخ، بهرهگیری و باروری این استعدادها بود. چه بسیارند که توانمندیهای خویش را تباه یارها میسازند، اما شهید بیدخ به تعبیر مولا علی: «لتثیروا دفائن العقول» را دریافت و گنجهای پنهان وجودش را کشف و از آنها به درستی و شایستگی استفاده کرد.
تعامل و ارتباط گسترده:
پیوند و گرهخوردگی با دوستان شایسته، استفاده از محضر صاحب نظران و اندیشهوران، از ویژگیهای رفتاری شهیدحسین بیدخ بود. خاضعانه و متواضعانه هرجا و از هرکس امکان استفاده بود دریغ نمیکرد. گوشی بود همه نیوش و جانی تشنه در پی بانگ نوشا نوش. داشتن دوستان مخلص، صادق، متعهد و متعبد و استفاضه از پرتو وجود دانشوران و نکتهدانان از شهید بیدخ چهرهای ساخت که در کوتاهمدت، نردبان کمال را طی کرد و به کمال و اوجی شگفتآور رسید.
این همه گوشهای از فضایل این شهید پاک و پاکباز و وارسته بود. او گلی بود که از شاخسار دنیا باید چیده میشد، چرا که رهایی و زهد و سادهزیستی علیرغم امکان داشتن شرایط رفاه و متنعم، او را آشنا و محرم جهان دیگر ساختهبود. شهید بیدخ را باید در آیینه وصیتنامهاش یافت و شناخت که یکی از زیباترین وصیتنگاشتههای دفاع مقدس است. روحش شاد و همنشینی اولیا و اوصیا و شهدا ارمغان این زیستن زیبا و شهیدانه باد.
انتهای پیام