واکاوی هدف خلقت انسان در قرآن کریم در بیان محمدعلی انصاری
کد خبر: 3963742
تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۷:۵۲

واکاوی هدف خلقت انسان در قرآن کریم در بیان محمدعلی انصاری

محمدعلی انصاری ضمن اشاره به معنای «رجوع الی الله» در قرآن کریم، از عبودیت به عنوان هدف خلقت انسان در قرآن یاد کرد.

به گزارش ایکنا؛ برنامه‌ویژه استقبال ماه مبارک رمضان با سخنرانی محمدعلی انصاری، مدرس دانشگاه روز گذشته 21 فروردین‌ماه از سوی انجمن مسلمانان شیعه دانشگاه نورث‌وسترن برگزار شد. مقدمه بحث از نظر می‌گذرد؛

از پیچیده‌ترین سوالاتی که همواره ذهن آدمیان را به خود مشغول کرده است، چرایی حضور انسان در زمین است. گروهی از انسان‌ها به دلیل دشواری این سوال برای پاسخگویی، صورت مسئله را حذف کردند و از این سوال اجتناب کردند. گفتند ما برای این سوال پاسخی نداریم، پس همان بهتر که این سوال مطرح نشود. جماعتی قائل به لاادری‌گری شدند و در این باب سکوت اختیار کردند. گروهی طرح این سوال را عامل به هم خوردن شیرینی زندگی دانستند، لذا از آن منصرف شدند.

در عین حال جماعت بسیاری از انسان‌ها در طول تاریخ بر آن برآمدند که پاسخی برای این پرسش فراهم کنند، لذا در این باب سخنان متعددی را شاهد هستیم. گاهی مسئله را به لحاظ غایت خلقت که بازگشت آن به فاعل است، مطرح کردند، مثلاً برخی قائل شدند بحث استمرار فیض در مورد خالق مطرح است یا گروهی از عارفان بحث حب ذاتی خدا را مطرح کردند. در این باب از این جنس مطالب فراوانی داریم که در متون فلسفی و عرفانی رد آن فراوان است. در مورد بازگشت غایت به خود انسان هم بحث علم و یقین و معرفت مطرح می‌شود.

با توجه به جایگاهی که بنده از آن سخن می‌گویم، ترجیحم این است که به قرآن مراجعه کنم و پاسخ این سوال را از لابلای آیات الهی بررسی کنم؛ ببینم خداوند در این مطلب چه فرموده است. هنگامی که به آیات قرآن مراجعه می‌کنیم، ابتدا قرآن یک تصویر کلی بیان می‌کند که مجموعه عالم را فرامی‌گیرد، البته لبه تیز سخن متوجه انسان است. آن آیه این است: «انا لله و انا الیه راجعون»، «ان الی ربک المنتهی» و ... که خدا غایت نهایی انسان را رجوع به حضرت خویش معرفی می‌کند.

در این آیه شریفه سخن از پیدایش و فرجام است؛ یعنی به تعبیر فلسفی، سخن از سیر نزول یعنی قوس نزول انسان و قوس صعود آدمیان است. بدیهی است در این آغاز و انجام هر پدیده‌ای در بهره‌ای از وجود به سعه وجودی خودش از این فعل الاهی و از این خلق الاهی و اعاده و انجام بهره می‌برد، یعنی استعداد هر پدیده‌ای اقتضا می‌کند در این نزول و صعود، سهمش مشخص باشد و بدیهی است با توجه به ظواهر آیات قرآن تبعاً سهم انسان در این رجوع به سوی خدا بیشترین سهم است؛ یعنی انسان بالاترین سطح رجوع را دارد.

منظور از این رجوع چیست؟ همین ابتدا عرض می‌کنم ناب‌ترین سخن در این جهت این است که مراد از «رجوع الی الله» از آنی که ما تصور می‌کنیم تا آنجا که ذهن می‌رود نیست، مگر رجوع به اسما و صفات الاهی. انسان در حال رجوع به خداوند است، ولی رجوع به اسما و صفات الهی است. انسان بیشترین سهم و بهره را از اتصاف به اسما و صفات الاهی می‌برد. انسان موجودی است که می‌تواند به علم و قدرت و عزت و رحمت و بقیه اسما و صفات انسان برسد. می‌شود گفت خود این معنا به پهنای همه معارف الاهی است و اگر گفته شود به اخلاق الهی متخلق شوید، منظور همین است. اگر خداوند فرمود من می‌خواهم در زمین خلیفه‌ای قرار دهم، منظور همین است. خلیفه کسی است که نائب مناب مقام الاهی در اسما و صفات الاهی است.

بعد از این عنوان کلی در قرآن، شش‌گانه‌ای را می‌بینیم که قاعدتاً با تعبیر و حروفی که بیانگر فرجام و غایت است، مطرح می‌شود. این شش‌گانه به عنوان چرایی خلقت انسان در قرآن مطرح می‌شود: علم؛ عشق؛ عقل؛ رحمت؛ ابتلا؛ امتحان و در نهایت عبودیت. اگر این ششگانه را نگاه کنیم، پیوند آنها با هم بسیار مهم و عمیق است. بدیهی است آنچه به عنوان رجوع الی الله مطرح می‌شود، معادل با واژه عبودیت است؛ یعنی در یک کلمه، قرآن هدف از خلقت انسان را عبودیت مطرح می‌کند. ساده‌ترین معنای عبودیت این است که انسان به ظرفیتی می‌رسد که از خود تهی و از پروردگار سرشار و مملو خواهد شد. این ساده‌ترین تعبیر برای عبودیت است. عبد کسی است که تمام وجود خود را به معبود داده است.

پس عبودیت خودباختگی در مقابل حضرت جانان و لبریز شدن از صفات و اسمای الاهی است. عبودیت آن است که تمام وجود در پیشگاه حضرت جانان تسلیم شود. اینکه در تعابیر روایی ما تعبیر شگفتی می‌بینیم مبنی بر اینکه اگر کسی که به مقام عبودیت برسد، خدا هم از اطاعت او می‌کند، بیانگر همین موضوع است. این نکته خیلی سنگین است.

انتهای پیام
captcha