به گزارش خبرنگار ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم، شب گذشته، 27 فروردینماه، در شرح آیات اعتقادی قرآن، به تفسیر آیه 36 سوره اسراء پرداخت و گفت: امروزه با اطلاعات گوناگون در جهان مواجه میشویم و این دنیا، سرشار از دادههای اطلاعاتی و منابع معرفتی گوناگون است. حال سؤال این است که چگونه میتوانیم در بین این همه منابع، درست را از نادرست تشخیص دهیم و کدام منابع، دقیقتر و به واقعیت نزدیکتر است. هر سؤالی که مطرح است در مقابل آن، پاسخهای مختلفی قرار گرفته و برای هر پاسخ، شواهد و ادله گوناگونی ارائه میشود؛ لذا سؤال این است که ما در مقابل استدلالهای مختلف چه باید بکنیم و چه نوع استدلالهایی را باید بپذیریم و اگر تعارضی میان این استدلالها پدید آمد، راهحل آن چیست؟
وی افزود: سؤال دیگر این است که اگر دادهها و اطلاعات در چه درجهای قرار بگیرند میتوانیم به آنها تکیه کنیم؟ آیا میتوانیم به همه حقایق، علم و یقین پیدا کنیم یا راههای دیگری برای رسیدن به این یقین وجود دارد. اینها مجموعه سؤالاتی است که در حوزه معرفت با آنها سروکار داریم؛ لذا سؤال این است که قرآن کریم به این نوع سؤالات چه پاسخی میدهد.
فقط علم معیار و ملاک داوری است
حجتالاسلام سبحانی اظهار کرد: در آیه 36 سوره اسراء آمده است: «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا؛ و (ای انسان) هرگز آنچه را که بدان علم و اطمینان نداری دنبال مکن که چشم و گوش و دل همه مسئولند». قرآن کریم ما را از طریق منابع مختلف به حقیقت راهنمایی میکند. اولین نکتهای که در این آیه شریفه وجود دارد این است که تنها علم میتواند معیار و ملاک داوری قرار گیرد. اگر انسان میخواهد در داوریهای خودش درست داوری کند، باید به این اصل اولیه توجه کند که شناخت در گرو دستیابی به حقیقتی به نام علم است.
وی بیان کرد: در قرآن کریم، علم در مقابل شک و تردید قرار دارد. انسان در معرکهای که دچار شک و تردید میشود، نباید آن را به عنوان شناخت قبول کرده و راضی شود. گاه انسان با احتمال سراغ یک ماجرا میرود، اما احتمال هرگز نمیتواند برای انسان جایگزین حقیقت شود. گمانها و خیالاندیشیهای انسان و نیز گاه تقلید انسان از دیگران، وی را به خطا میبرد. اینها چیزهایی هستند که همگی در قرآن به عنوان روشهای رسیدن به حقیقت نفی شدهاند. انسان نمیتواند بر اساس گمانهای خودش و حدسها و سخنانی که از دیگران گرفته و نسبت به آنها علم و اطلاعی ندارد، راه حقیقتیابی خود را دنبال کند.
رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم افزود: بنابراین اولین اصلی که این آیه شریفه یادآور میشود این است که نباید غیر از علم و دانش دقیق و منطبق با واقع را دنبال کرد. آیه شریفه میگوید: «تو پیروی نکن»، این پیروی، هم در مقام نظر و هم در مقام عمل است. پیروی در مقام نظر این است که انسان بر اساس علم، راهی را تشخیص داده و آن را مبنای خود قرار دهد. در هیچ کدام از حوزه معرفت و عمل، جز علم پسندیده نیست. اصل دومی که در این آیه شریفه به آن اشاره میشود، منابع علم است.
دو دسته منبع معرفت از نگاه دانشمندان امروزی
حجتالاسلام سبحانی تصریح کرد: سؤال این است که چگونه میتوان به علم دست پیدا کرد. بر اساس نگاه امروزیها، به دو دسته منابع معرفت اشاره شده است که یک دسته منابع حسی یا تجربی هستند که انسان از طریق حواسی که خداوند در اختیار وی قرار داده، واقعیتها را میشناسد. شناخت امور حسی از دیدگاه قرآن، جز از طریق احساس ممکن نیست. اگر کسی از من میپرسد آیا فلان مطلب را خودت شنیدی؟ باید شنیده باشم تا به آن اعتماد کنم. اگر اموری مربوط به لامسه است، باید لامسه انسان کمک کند تا به واقعیت برسد، اما حدس هیچ گاه جای حس را نمیگیرد.
وی گفت: در کنار سمع و بصر، عقل یکی دیگر از منابع شناخت است. ما بسیاری از امور را از طریق احساس نمیتوانیم درک کنیم، بلکه نیازمند استفاده از عقل هستیم تا بتوانیم به داوری بپردازیم. بسیاری از تجربهگرایان این خطا را میکنند که در اموری که مربوط به استدلالهای عقلی هستند به احساس پناه میبرند. بنابراین آیه شریفه میفرماید: اگر قرار است به معرفت حقیقی دست پیدا کنیم، باید علم را طریق رسیدن به حقیقت بدانیم و از سوی دیگر باید به منابع دستیابی به آن علم توجه کنیم. برای رسیدن به هر علم خاص هم نیازمند استفاده از منابع خاص هستیم که باید به آنها مراجعه کنیم.
رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم بیان کرد: نسبت به همه این ابزارهای شناخت، از انسان سؤال میشود. مباحث عقلی هم باید به صورت دقیق پیگیری شود، چراکه از عقل هم سؤال میشود و عقل باید نشان دهد آن چیزی که ثابت کرده است، بر اساس روشهای صحیح عقلی بوده است. در این آیه شریفه، نکات مهمی یادآور شده که تبعاً برای فهم دقیقتر آنها باید به سایر آیات مراجعه کرد. در این آیه باید سمع، بصر و فؤاد مورد تحلیل دقیق قرار گیرد که منظور از آنها چیست. ما از سمع و بصر، گوش و چشم را استنباط میکنیم اما سؤال این است که چرا از سایر حواس سخن گفته نشده است. پاسخ مفسران این است که سمع و بصر در میان حواس انسان بیشترین دادههای اطلاعاتی را به انسان میدهد.
وی افزود: اما سؤال این است که فؤاد در اینجا به چه معناست. در قرآن کریم فؤاد به میزان زیادی به کار برده شده است که البته عقل و قلب نیز برای آن به کار برده شده است که همگی به یک معناست. نباید وقتی به واژههایی همانند عقل یا قلب در قرآن برخورد میکنیم، آنها را به معانی اصطلاحی امروزی تفسیر کنیم. خود قرآن کریم آنها را معنا کرده است. به عنوان مثال نباید چنین اندیشید که معنای فؤاد همان عقلی است که در منطق با آن سر و کار داریم. البته تمام آنها در دایره تفکر و تدبر قرآنی قرار میگیرند، اما معنای فؤاد بسیار بیشتر است.
حجتالاسلام سبحانی بیان کرد: نکته دیگر این است که گاه سؤال میشود آیا دانشها و علوم انسانی منحصر به این منابع است یا منابع دیگر نیز وجود دارد. در آیه دیگری از قرآن کریم به صورت صریح گفته شده است که انسانها وقتی به دنیا میآیند، علم و دانش را به این صورت که از طریق حواس و عقل به دست میآوریم، دارا نیستند. قرآن کریم در همین رابطه فرموده است: «وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛ و خدا شما را از بطن مادران بیرون آورد در حالی که هیچ نمیدانستید و به شما گوش و چشم و قلب اعطا کرد، تا مگر دانا شوید و شکر این نعمتها به جای آرید» (نحل/ 78). در این دنیاست که خداوند برای شما حواس قرار داده تا علم پیدا کنیم. قرآن فرموده انسانها وقتی به دنیا میآیند، دانشهایی از سنخ دانشهای عقلی را ندارند و با این ابزارست که به علوم دست پیدا میکند.
رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم در پایان گفت: البته این نکته وجود دارد که آیا انسان از معرفتهایی از سنخ دیگر نیز برخوردار است یا خیر؟ این بحثی است که انشاءالله در جلسه آینده دنبال خواهیم کرد.
انتهای پیام