قیام و صیام
کد خبر: 3965835
تاریخ انتشار : ۳۱ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۱
از پروا تا پرواز / 7

قیام و صیام

باید به هادی مضلین چنگ زد و از او مدد خواست؛ آنگاه که همه چیز در گرو این ذکر است و ما در معرض فراموشی.

قیام و صیام

در دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان آمده است:

بِسمِ ‌ِاللّهِ الرَّحمنِ الرِّحیم

اَللّهمَّ اَعِنّی فیهِ على صِیامِهِ و قیامِه؛
خدایا! یارى كن مرا در این روز بر روزه ‎گرفتن و قیام در آن
وَ جَنِّبنی فیهِ مِن هَفَواتِهِ وآثامِه؛
و بركنارم دار در آن از لغزش‌ها و گناهان
وَ ارْزُقْنی فیهِ ذِكْرَكَ بِدَوامِه؛
و روزی‎‌ام كن یادت را براى همیشه
بِتوفیقِكَ یا هادِیَ المُضِلّین؛
به توفیق خودت اى راهنماى گمراهان

هفته قبل که این ماه آغاز شد و در آغاز این ماه، روزه‌ روزه‌داران و قیام قائمین را طلب کرده بودیم و اینک باز پس از یک هفته، بر همان عهد، طلب یاری می‌کنیم و قیام در دل شب و برخاستن از سرِ خویش و رهایی از عادت‌ها و جبرهایی که ما را بسته‌اند، را از او می‌طلبیم.

در دعای این روز، قیام از بستر عادت‌ها و تحمیل‌های جامعه و تاریخ و خانواده و تربیت و نفس و... را از خدا می‌خواهیم. قیامی که باید در کنار این صیام بیاید تا آن را کامل کند و به هدف برساند. و از خداوند می‌خواهیم که ما را از لغزش‌ها و گناهان این روز برکنار دارد. اگر تا دیروز از جرم و سفاهت و اشتباه‌کاری و عصیان و نافرمانی خویش، طلب بخشش کرده و بیزاری می‌جستیم، امروز حتی لغزش‌ها را هم به حساب می‌آوریم. اگر آنها سقوط و افتادن بود، اینک مقدمه آن، که لغزش و سُرخوردن (هفوات) است را هم برنمی‌تابیم و از او می‌خواهیم که ما را از آن هم برکنار دارد.

این سیری است که آغاز شده و می‌رود تا همه کژی‌ها و ناراستی‌هایمان را و همچنین اثم و گناهان‌مان را که به دنبال این لغزش‌ها می‌آیند پاک کند. آثام پس از هفوات آمده است. سقوط پس از لغزیدن رخ می‌دهد و این اثم چیزی است متفاوت با ذنب یا معصیت یا سیئه و خطیئه که اینها هر کدام تعاریفی دارند و محدوده‌ای.

عصیان و معصیت که دیروز به آن پرداختیم و ان‌شاءالله که به آن نپرداخته! بلکه خویش را از آن پرداخته باشیم! در مقابل طاعت است و به معنای نافرمانی. اصل آن از معنای چوب آمده است؛ عصا. گویی معصیت‌کار چون چوبی خشک و بی‌انعطاف (نشانه خصلت‌های روانی و درونی وی) در مقابل حق ایستاده است و نافرمانی می‌کند. گویی هیچ انعطافی نمی‌پذیرد و فرمانی نمی‌گیرد.

ذنب، از واژه ذَنَب به معنای ذنب، دُم و دنباله است یعنی گناهی که در دنباله‌اش عذاب قرار دارد؛ مانند حیوانی که در دنباله‌اش دم او قرار گرفته و این دنباله و عذاب از او جدا نیست و جدا هم نمی‌شود.

خطیئه از ریشه خطا و در مقابل صواب است و می‌تواند در حکم یا کار یا تعیین مصداق و موضوع باشد؛ عمدی یا سهوی؛ در نیت یا عمل. سیئه هر عمل بد و قبیح است که بدآور و محزون‌کننده است و هر چیزی است که بدی در آن ثابت و متصف به آن است.

اما اثم آن است که از خیر بازمی‌دارد و ضرر به‌دنبال می‌آورد. گناهی است که وبال و ضرر آن مستمر است و این است که برای پرهیز از این لغزش‌ها که منجر به این آثام می‌شوند و گاه در ناهشیاری و در یک آن رخ می‌دهند و معمولاً به‌دنبال بی‌توجهی به خویش و جایگاه و موقعیت‌هایمان و در وقت غلبه احساسات یا طغیان تمنیات و تمایلات و... اتفاق می‌افتند، باید ضریب هوشیاری و توجه خود را افزایش دهیم.

خودآگاهی و حضور آگاهانه در عرصه عقلانی، راه چاره حفظ از این لغزش‌هاست و بهترین راه آن، ذکر است در معنای درست آن؛ ذکری مدام؛ ذکر به خود و جایگاه خود و راهی که در پیش داریم و مخاطرات آن و ذکر به هدف و غایت این راه طولانی و زمان کوتاه در دسترس‌مان ... .

این یادآوری‌ها بر بستر مفاهیمی شکل می‌گیرند که پیش از آن با معیارهای سنجش و ترازوی عقل سنجیده شده‌اند. بنابراین توجه مدام به آنها همواره ما را در ساحت عقلانی نگاه داشته، مانع لغزش‌های پیش‌گفته خواهد شد و این کارکرد ذکر است و برای این همه، توفیق از جانب او نیاز است که همان ابتدا یاری او را طلب کرده‌ایم، زیرا عوامل فراموشی و جاذبه‌های خودفراموشی بسیارند.

در انتهای این دعا او را با نام هدایت‌کننده گمراهان می‌خوانیم. آیا در این خواندن نیز پیامی هست؟ و ارتباطش با آنچه در بالا گفتیم چیست؟ اشاره به آیات ۳۶ و ۳۷ سوره زخرف می‌تواند نوری بر این بحث بتاباند؛ آنجا که می‌فرماید: «وَ مَن یَعشُ عَن ذِكرِ الرَّحمنِ نُقَیِّض لَهُ شَیطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ / وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبیلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ» (زخرف/۳۶ و ۳۷).

و هر کس از یاد خدا روی‌گردان شود، شیطان را به سراغ او می‌فرستیم؛ پس همواره قرین اوست و آن شیاطین همیشه آن مردم از خدا غافل را از راه خدا بازدارند (و به ضلالت درافکنند) و پندارند که هدایت یافته‌اند.

طبیعی است که در نبود توجه و در عدم یادآوری مداوم مقصد و منازل راه و موقعیت خود در این بین (ذکر)، امکان گم‌شدگی بسیار است و با حضور چشم‌بندان و راهزنانی شیطانی، این امکان قطعی است.

این است ارتباط عدم ذکر و یاد خداوند با راه گم‌کردگی و اضلال؛ و همین است که باید به هادی مضلین چنگ زد و از او مدد خواست؛ آنگاه که همه چیز در گرو این ذکر است و ما در معرض فراموشی.

یادداشت از زنده‌یاد داریوش اسماعیلی

انتهای پیام
captcha