به گزارش خبرنگار ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین عالمی، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا(ع) امشب پنجشنبه نهم اردیبهشتماه، در جلسه تفسیر نکات کلیدی جزء شانزدهم قرآن کریم به ایراد سخنرانی پرداخت.
جزء شانزدهم قرآن کریم که امروز توفیق بررسی آن را داریم نصیب من شد و مطالبی را یادآوری میکنم. این جزء شامل بخش پایانی سوره کهف، سوره مریم و قسمت مهمی از سوره مبارکه طه است؛ سه سوره که بسیار مهم و قابل توجه و حاوی مطالب گرانمایه و گرانقدر هستند. در جزء شانزدهم در سوره کهف داستان موسی و خضر و راهنمایی و رهبری این دو با یکدیگر و حقایقی که در این مسیر برای این دو بزرگوار اتفاق میافتد را میخوانیم تا مسائلی که جزو اسرار الهی است برای حضرت موسی روشن شود.
در بخش بعدی داستان ذوالقرنین و ساختن سد آهنین و مسائلی که مفسران درباره این شخص زدهاند را بررسی میکنیم. سوره مریم نیز داستان حضرت مریم و حقایقی در این رابطه از جمله عفت و پاکدامنی حضرت مریم را بازنگو کرده است. این داستان نگاه ما به مقوله معاد را نیز تحت تأثیر قرار میدهد چراکه تصور ما از داستان انسان و خلقت همیشه اینگونه بوده که برای تولد فرزند باید پدر و مادری باشد اما با دقت در این ماجرا قدرت خداوند به گونهای دیگر نیز میتواند تصور شود و زمینه فراهم میشود که اگر قرار است خلقتی شود این عوامل مادی چنانچه ما تصور میکنیم نقشی ندارد.
داستان موسی و فرعون در سوره طه بیان شده است. البته در آیات و سورههای گوناگون نیز به این موضوع اشاره شده است اما در سوره طه قسمت مهمی از مسائل مربوط به این پیامبر الهی نقل شده که از جهات مختلف قابل نقل شدن است. در اینجا به حضرت ادریس و ابراهیم و صدیق و نبی بودن آنها و ارتباطشان با عالم غیب اشاره شده است. در آیه 103 سوره کهف آمده است: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا؛ بگو که آیا میخواهید شما را بر زیانکارترین مردم آگاه سازیم؟» یکی از خطراتی که انسان را در زندگی تهدید میکند و همواره به عنوان یک خطر پابرجا مطرح است این است که انسان تصور کند همیشه را درست را میرود و چه بسا اگر خطای خود را بداند سعی میکند آن را اصلاح کند اما کم نیستند انسانهایی که چنان پرده غرور و جهالت جلوی آنها را میگیرد که تصور نمیکنند آنچه انجام میدهند خطا باشد. قرآن کریم از این دسته افراد با عنوان «الْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًهم» یاد میکند.
زیان به معنای از دست دادن سرمایه است اما از منظر قرآن کریم، گاهی گمراهی از این هم بالاتر میرود و تلاش برخی از افراد سراسر تباهی، بیهودگی و پوچی است و اینها افرادی هستند که در دنیا هیچ چیز نصیبشان نمیشود و این خطر بزرگی است که ممکن است سر راه کمال انسان باشد. گاهی غرور و تعصب بیجا و عوامل دیگری که مانع فهم انسانی میشود بر سر راه کمال انسان قرار میگیرند و انسان را به دام میاندازند.
این افراد گمان میکنند در این دنیا خوب عمل کردهاند و به همین علت هیچگاه درصدد جبران برنمیآیند. قرآن کریم در آیه بعدی فرموده است: « الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا؛ زیانکارترین مردم آنها هستند که عمر و سعیشان در راه دنیای فانی تباه گردید و به خیال باطل میپنداشتند که نیکوکاری میکنند» این افراد تأمل و تعمقی در اندیشه خدا ندارند لذا به کفر روی میآورند و در نتیجه اعمال آنها وزنی ندارد. اینها در واقع افرادی سرتاپا بیارزش هستند. این افراد تکیهگاه فکری و عقیدتی ندارند.
درحالیکه قرآن کریم برای انسان وزن و ارزش قائل است و انسان هرچقدر از منظر فکری و عقیدتی سنگینتر باشد جایگاه والاتری در نزد خداوند خواهد داشت وگرنه چنان تهی خواهند شد که دیگر نمیتوان جایگاهی برای آنها در نظر گرفت. چنین افرادی حتی پیغمبران الهی را نیز به سخره گرفتند و خوشحال بودند به آنچه که دارند و بیش از آن به چیزی اندیشه نکردند.
در آیه 124 سوره مبارکه طه در این جزء، قرآن کریم به افرادی اشاره میکند که با نام و یاد و ذکر خدا بیگانه هستند. خداوند فرموده است: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ ؛ و هر کس از یاد من اعراض کند همانا (در دنیا) معیشتش تنگ شود و روز قیامتش نابینا محشور کنیم» منظور از تنگی معیشت از نظر مالی نیست چراکه گاهی افرادی به لحاظ مالی در وضعیت مناسبی هستند اما دنیا را بر خود تنگ میبیند چراکه نتوانسته با خود، خدا و طبیعت آشتی کند. این افراد با همه در جنگ هستند لذا دنیا با همه وسعتی که دارد برای آنها تنگ شده است.
قرآن کریم تعبیر میکند که اینها را در روز قیامت به صورت نابینا محشور خواهیم کرد چراکه از یاد خدا غافل بودهاند و خدا هم آنها را فراموش کرده و آیات الهی را پشت گوش انداخته است بنابراین در روز قیامت کسی او را نخواهد دید و وی هم کسی را نمیتواند ببیند. خداوند در آیه 28 سوره رعد فرموده است: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آنها که به خدا ایمان آورده و دلهاشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه شوید که تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست» اگر از یاد خدا غافل شویم ایمان و اطمینان قلبی نخواهیم داشت و اگر یاد خدا به ما آرامش میدهد.
قرآن فرموده است یاد من باشید تا یاد شما باشم لذا امکان ندارد یاد او باشیم اما خدا ما را فراموش کند. اگر لحظهای عنایت خداوند از ما گرفته شود ما هیچ هستیم و کسانیکه خدا را با عمق وجود خود درک کردهاند این سخن را به خوبی میفهمند. کسی هم که چنین تکیهگاهی دارد به تعبیر خود قرآن هیچگاه دچار لغزش نمیشود. در آیه 19 سوره حشر نیز در همین رابطه آمده است: « وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ و مانند آنان نباشید که به کلی خدا را فراموش کردند، خدا هم (حظّ روحانی و بهره ابدی) نفوس آنها را از یادشان برد، آنان به حقیقت بدکاران عالمند» برخی انسانها اگر در زندگی تلاشی دارند برای غیر از خداست بنابراین همه تلاشهای خود را باید به جای بیگانگان در راستای خدمت به خدای متعال قرار دهیم چراکه کار برای بیگانگان در شأن انسان مؤمن نیست.
در تعبیرات مختلف آمده که قلب انسان مؤمن خانه خداست لذا غیر خدا را در این خانه ساکن نکنید. در احادیث به صورتهای مختلف به این موضوع اشاره شده که اگر غیر خدا را در این خانه راه دهید دیگر جایی برای وی نخواهد بود. اگر همه آنچه از همسر، زندگی، خانواده و کار و ... داریم در مسیر خدا باشد هیچ منافاتی با خداوند ندارند وگرنه آنچه در مقابل خدا قد علم کند مزاحم خدا نیز خواهد بود. ما یک قلب بیشتر نداریم لذا باید به سمت خدا باشد. انشاءالله جزیی از کسانی باشیم که از خدای متعال رویگردان نشویم و در این دنیا بصیر بوده و در قیامت به صورت بصیر وارد محشور شویم و از آن دسته افرادی نباشیم که نابینا وارد محشر میشویم.
انتهای پیام