به گزارش ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی مهدویراد، استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران، شامگاه 19 اردیبهشت در نشست «تجربیات پژوهشی استادان و صاحبنظران»، گفت: از 1348 وارد حوزه مشهد شدم و وجود آیتالله میلانی برای من تحفهای ارزشمند و مدرسه ایشان عجیب بود، زیرا در دهه 40 مدرسهای بسار منظم و دقیق ایجاد کرده بودند و تفسیر جزء دروس اصلی این مدرسه بود و اگر طلبهای انگیزه داشت، یک ساعت از وقتش هم از بین نمیرفت.
مهدویراد ادامه داد: آیتالله میلانی به ما توصیه میکردند که وقتی استاد و معلم شدید، سعی کنید که «شاگردشکاری» کنید و برای آنها وقت بگذارید. برای اولین بار اسم رساله حقوق امام سجاد را از ایشان شنیدم و این جمله که «متعلم امانت خدا در دست معلم است». ایشان توصیه فرمود که به اشکالات شاگردانتان توجه کنید، ولی مطمئن باشید از یک کلاس 20 تا 30 نفری فقط چند نفر مستعدند و همه وقتتان را صرف رشد و پیشرفت آنها کنید تا از شما هم جلوتر بروند.
وی گفت: من بین خود و خدایم عهد کردم تا به جملهای که ایشان میفرمود به هنگام منبر رفتن وفادار بمانم؛ ایشان می فرمود که اگر منبر رفتید و یک ساعت صحبت کردید، بدانید اگر 100 مخاطب دارید، صد ساعت وقت مردم را گرفتهاید و در این مدت میتوان اینقدر جاده آسفالت و کشاورزی کرد. بنابراین در هیچ کجا بدون برنامه حرف نزنید. ایشان منطق را بر روی تخته درس میداد که قبل از آنکه از آقای قرائتی بینم در این مدرسه دیدم؛ لذا بنده بر عهد خودم وفادار ماندم. کار دیگری که این مدرسه به ما یاد داد درست نوشتن بود؛ مدرسه استادی داشت که سال اول به ما انشاء میگفت؛ سال دوم مقالهنویسی و کتب ادبی را معرفی میکرد و میگفت مطلب بنویسید، این باعث شد تا من به خط خوب نوشتن مجبور شوم و ادیبانه نامه بنویسم.
مهدویراد با بیان اینکه زیاد خواندن آثار ادبی رمانی داستانی و غیرداستانی کمک زیادی به بنده کرد، گفت: مقام معظم رهبری هم خیلی به ما توصیه میکردند که شعر بخوانیم و شکستن شعر در ضمن نثر زیرا نثر را باشکوه میکند. در زمان ریاستجمهوری مصاحبههای مفصلی با ایشان داشتیم و سؤال کردم چرا نثر شما اینقدر زیباست، فرمودند که من سخت مینویسم. همچنین فرمودند که هزار رمان خواندهاند و کتاب تاریخی ترجمه شده و غیرترجمهای به دردبخوری نیست که آن را نخوانده باشند.
علت رواج اختلاف قرائات از دیدگاه محمدتقی شریعتی
وی افزود: همچنین خیلی نزد استاد محمدتقی شریعتی میرفتم و ایشان خیلی بنده را تشویق میکردند و میگفتند گاهی یک ساعت نشستن در محضر استاد از یکسال مطالعه مفیدتر است؛ ایشان یک روز به بنده فرمودند که اختلاف قرائات در قرآن زائیده مکتب دمشق است؛ زیرا اگر قرآن به درستی تفسیر میشد مولا و خاندانش از دل قرآن بیرون میآمدند مردم را به قرائتها مشغول کردند و وقتی برخی قرائات را میبینیم خندهمان میگیرد که یک صحابی عرب زبان اینگونه قرآن را قرائت کرده باشد. بعدها بنده با خواندن تحقیقی متوجه شدم که اندیشمندی کتابی نوشته است که نشان داده تا اول قرن سوم در دمشق یک مفسر وجود ندارد ولی دهها قاری و دارالقرائة وجود دارد. ایشان میفرمود: سعی کن آثار فارسی علمای پیشین را بخوانی مثلا آنجا که قلم خود شیخ عباس است و نه ترجمه خیلی خوب نوشته است؛ توصیه میکرد بوستان و گلستان و تاریخ بیهقی را بخوان تا نثر استوار و قوی داشته باشی.
مهدویراد با تاکید بر اینکه بزرگان دانشگاهها باید تجربیات اساتید را در معرض شاگردان بگذارند، تصریح کرد: ایشان به ما میفرمود به لحاظ قواعد چه در عربی و چه در فارسی زحمت نکشید ولی کار مهم خواندن نثرهای کهن است تا ذهنتان پر از واژه شود و بتوانید از بین آنها گزینش کنید و نثر فارسی خوب را به قدری بخوانید که اگر متنی را به دست شما دادند اشکالات آن را بگیرید. ایشان به ما گفت من 9 بار تاریخ بیهقی را خواندهام.
حضور در جلسات تفسیر
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: یکی از تجارب بسیار خوب من در مشهد انس با ثقل اصغر و اکبر بود؛ آن زمان در مشهد سه تفسیر منظم بود؛ تفسیر میرزاجواد تهرانی، جلسه تفسیر مقام معظم رهبری و مرحوم عزالدین زنجانی که در واژهشناسی غوغا بود؛ این جلسات تفسیر عام بود و طلاب و غیرطلاب میآمدند و بنده در این جلسات حضور داشتم. همچنین حدیثخوانی یکی از کارهای معمول بخی از علمای مشهد بود و ما از آیتالله گنجی دعوت میکردیم و ایشان برای ما حدیث میخواندند و شرح میکردند که خیلی در من اثر گذاشت و مرا تشویق کرد تا به حدیث و تفسیر علاقه پیدا کنم.
وی افزود: به استادان میگویم که یکی از معضلات ما حتی در مرحله دکتری این است که وقتی موضوع را به دانشجو میدهیم بر موضوع تسلط ندارد. برخی برای رفع این معضل توصیه میکنند که مدتی مطالعه عمومی در شاخههای مختلف داشته باشیم تا به قدری آگاهی پراکنده داشته باشید که ذهن انسان گزیده و به موضوعات حساس شود.
کرامتی از امام عسکری(ع)
مهدویراد اظهار کرد: یکی از مهمترین مراحل تحقیق این است که ذهن انسان چندلایه باشد؛ شیخ عباس قمی در منتهی الآمال در باب کرامات امام عسکری آورده است که یک روزی یکی از گزمههای حکومت وقتی به در زندان امام عسکری رسیدند طوفانی ایجاد شد و به قدری عجیب بود که او جایی را نمیدید؛ وقتی طوفان تمام شد امام فرمود فلانی بیا و او خدمت امام رسید و دیدم زیرسجاده امام جای یک شمشیر بود؛ شیخ عباس این مسئله را جزء کراما امام عسکری نقل کرده که در جایی خشک قدرتنمایی امام نشان داده شده است. بزرگواری در سیره امام عسکری(ع) آورده که امام در پادگان زندانی بود ولی این امام در همان پادگان با تمام جهان اسلام که شیعه در آنجا بود ارتباط داشت و وقتی فردی خود را با زحمت به امام رسانده بود امام فرمودند در منطقه شما وکیل ما وجود دارد و به او رجوع کنید. امام با ولایت میتوانستند با شیعیان مرتبط شوند.
وی تصریح کرد: ائمه(ع) در سیره اجتماعی و سیاسی به شدت مشغول تعلیم و ترویج بودند؛ ارتباط امام با همه دنیا برقرار بود. همچنین امام در هر موقعیتی باید مسئول باشد. بسیاری از محققان و عالمان موردی مطالعه میکنند. اینکه ما تاریخی مطالعه کنیم مهم است تا کشف کنیم که یک عالم کدام اثر را چه زمانی نوشت، زیرا گاهی دیدگاه یک عالم نافی دیدگاه دیگر اوست.