کد خبر: 3970880
تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۸:۴۹
حجت‌الاسلام کاملان:

صحیفه سجادیه بیشتر به مردم معرفی شود / اعتبار سندی و متنی صحیفه

استادیار دانشگاه مفید با اشاره به اعتبار سندی و محتوایی صحیفه سجادیه، گفت: در هر دعایی از صحیفه معارف بلندی از دین وجود دارد و لازم است برای ارتباط با حضرت حق بیشتر با این کتاب آشنا شویم.

ارسال/به گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین محمدصادق کاملان، استادیار دانشگاه مفید 21 اردیبهشت‌ماه در نشست علمی «دعا با رویکرد به صحیفه سجادیه» که از سوی پژوهشکده اندیشه دینی معاصر برگزار شد، گفت: همانطور که نهج‌البلاغه کمی به جامعه معرفی شده است، باید صحیفه سجادیه هم بیشتر معرفی شود، زیرا به نظر رسیده که در نهج‌البلاغه مسائل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مورد بحث است که باید در سطح جامعه طرح شود، اما دعا مسئله شخصی انسان با خدا هست و لازم نیست معرفی شود.

وی با بیان اینکه این تصور در حالی وجود دارد که اصل معارف دین به طور عمده بعد از کتاب خدا در صحیفه سجادیه بیان شده است، افزود: در هر دعایی از صحیفه معارف بلندی از دین وجود دارد و لازم است برای ارتباط با حضرت حق بیشتر با این کتاب آشنا شویم.

اعتبار سند صحیفه سجادیه

استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: سند صحیفه در مجموع مورد قبول است و به لحاظ متن هم طوری نیست که به راحتی بتوان در آن تحریف و جعل ایجاد کرد؛ مطالب آن‌قدر بلند است که افرادی غیر از ائمه(ع) قدرت بیان چنین مطالبی را ندارند.  

کاملان با اشاره به تفکر زیدبن علی و تفاوت فکر ایشان با امام باقر(ع) که برادر ایشان است، اظهار کرد: زیدیه شیعه هستند، اما شیعه چهارامام یعنی تا امام سجاد(ع) را پذیرفته‌اند و از آن به بعد شرط امامت را قیام به سیف می‌دانند و چون صادقین(ع) به بعد قائم به سیف نبودند، بنابراین زید و یحیی بن زید ائمه آنها تلقی می‌شوند.

استادیار دانشگاه مفید افزود: متوکل از اصحاب امام صادق(ع) می‌گوید من در راه بازگشت از مکه، یحیی بن زید را ملاقات کردم؛ ایشان از من احوال اقوام را در مدینه پرسید و از او سؤل کردم کجا می‌روید و او گفت عازم خراسان هستم؛ یحیی از من سؤال کرد پسرعموی من(امام صادق) چیزی در مورد من نگفت؛ یحیی اصلا اشاره به امامت امام نکرد؛ متوکل هم گفت من قصد ندارم خاطر شما را مکدر کنم، ولی وقتی با تشر او مواجه شد، گفت که امام فرمودند: شما هم مانند پدرت کشته شده و به دار آویخته می‌شوی؛ یحیی این آیه را قرائت کرد که «یمحوالله ما یشاء و یثبت». یحیی سخن امام را رد نکرد، زیرا می‌دانست او از غیب مطلع است، یعنی معتقد بود به اینکه امام صادق(ع) از لوح محفوظ مطالبی می‌داند، ولی از اینکه خدا چیزهایی را محو و یا اثبات کند، بی‌خبر است.  

استادیار دانشگاه مفید افزود: یحیی به متوکل گفت که متوجه‌ هستی فرق ما با عمو و پسرعموی ما چیست؟ خدا دینش را به واسطه ما که علم و سیف داریم حفظ می‌کند؛ شیعه انقلابی هستیم، ولی (پسرعمو و عموی ما) یعنی صادقین(ع) فقط علم دارند و اهل سیف نیستند. متوکل جواب داد میل مردم به مدینه به امام صادق(ع) بیشتر از پدر شما و شماست؛ جواب یحیی را ببینید؛ او می‌گوید: عمو و پسرعموی من یعنی امام باقر و امام صادق مردم را به زندگی و صلح دعوت می‌کردند و می‌کنند ولی ما مردم را به جنگ و شهادت دعوت می‌کنید و مردم هم راحت‌طلب هستند.

علم غیب ائمه(ع)

کاملان بیان کرد: متوکل ادامه داد که آیا آنها اعلم به قرآن و سنت پیامبر هستند یا شما؛ یحیی سرش را مدتی پایین انداخت و بعد گفت که هم ما  و هم آنها علم دارند ولی علم آنها بیشتر است؛ در عین اینکه امامت آنها را قبول ندارد، ولی قبول دارد که علم صادقین وسیع‌تر از علم او و پدرش هست. یحیی از متوکل درخواست مطلبی از امام می‌کند و متوکل هم صحیفه را به او می‌دهد؛ صحیفه دیگری هم در نزد یحیی بوده است که وقتی مطابقت می‌دهد، می‌بیند محتوای هر دو یکی است.

وی افزود: یحیی می‌گوید: من این کتاب را به صورت امانت به تو می‌دهم و وقتی کشته شدم آن را به فرزندان عبدالله الحسن که محمد و ابراهیم هستند، بده چون آنها امامان بعد از ما هستند؛ متوکل کتاب را گرفت و در مدینه خدمت امام صادق(ع) رسید و ماجرا را تعریف کرد و صحیفه را که به خط امام سجاد(ع) بود بر چشم کشید؛ امام فرمودند: وقتی امام سجاد(ع) مطالب این کتاب را برای پدرم می‌خواند و او یادداشت می‌کرد، من در آن جلسات حاضر بودم و بعد با صحیفه نزد امام صادق تطبیق می‌دهند و می‌بینند یکی است.

کاملان گفت: امام صادق(ع) به متوکل فرمودند که حتماً باید امانت را به دست کسانی که یحیی گفته است، بفرستی، ولی به محمد و ابراهیم پیام دادند که این کتاب را از مدینه خارج نکنند، ولی آنها توجهی نکردند؛ بعد از ماجرای کربلا شیعیان دست به قیام‌هایی زدند، سادات حسنی و زیدی و توابین و ...قائل به سیف شدند؛ امام باقر زیدن بن علی را سفارش کرد که از مدینه خارج نشود، زیرا کشته می‌شود، اما او قبول نکرد؛ همین وصیت را امام به یحیی بن زید هم کرد، ولی او هم کشته شد؛ این نهضت خونخواهی سیدالشهداء در بین شیعه بوده است، ولی مهم جایگاه ائمه(ع) است. 

طلب مغفرت ائمه برای زیدبن علی

استادیار دانشگاه مفید بیان کرد: بعد از کشته شدن زید و یحیی، ائمه تعابیری در تمجید آنها به کار بردند و اینکه برخی آنها را ملعون می‌دانند درست نیست، زیرا ائمه برای آنها طلب مغفرت کردند، گرچه ائمه با اقدامات ایشان موافق نبودند؛ امام کاظم(ع) هم وقتی در مورد فدک با هارون حرف می‌زند، لحن متفاوتی دارند، ولی قیام به سیف نکردند. در نظر ائمه صرف گرفتن حکومت در ظاهر برای آنها ملاک نبوده و به همین دلیل وقتی شرایط را نامناسب دیدند، به کار فرهنگی پرداختند، لذا بیشترین روایات از امام باقر و امام صادق وجود دارد. صادقین معتقد بودند تا رشد فرهنگی و معرفتی در مردم ایجاد نشود، قیام ولو حتی با موفقیت هم ثمر چندانی ندارد.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه صرف انقلابی بودن و تفسیر انقلابی کردن از دین ملاک نیست و باید مصالح جامعه اسلامی در نظر گرفته شود، اظهار کرد: در اینجا بحث جهاد دفاعی و ابتدایی مطرح می‌شود که مجموعه آیات و روایات به نظر می‌رسد بر جهاد دفاعی تأکید دارند و نه ابتدایی؛ برخی به یک آیه تمسک می‌کنند و اطلاق قائل می‌شوند، در حالی که این مسئله درست نیست.

چرایی پذیرش ولایت‌عهدی از سوی امام رضا(ع)

وی اضافه کرد: امام رضا(ع) هم وقتی ولیعهدی را قبول کردند، مورد اعتراض برخی انقلابیون قرار گرفتند، اما امام پاسخ دادند که امام بالاتر است یا پیامبر؟، حضرت فرمودند: مشرک بدتر است یا موحد فاسق؟ و فرد معترض گفت که مشرک؛ امام فرمودند که یوسف(ع) مدت مدیدی وزیر یک فرد مشرک بود و تو به من می‌گویی چرا ولایتعهدی مامون را پذیرفتم؟ تازه به نظر می‌رسد مامون از نظر تفکر کلامی، شیعه است و احتمال مرحوم مطهری درست هم هست.

انتهای پیام
captcha