نگاهی نو به اثبات وجود خداوند در فیزیک و فلسفه معاصر
کد خبر: 3971573
تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۱

نگاهی نو به اثبات وجود خداوند در فیزیک و فلسفه معاصر

رابرت اشپیتزر کشیش و فیلسوف مسیحی معتقد است که ادله فلسفی و متافیزیکی برای اثبات وجود خداوند کفایت می‌کند اما اگر کسی بخواهد از مسیر ادله کیهان‌شناختی مسئله وجود خدا را مورد بررسی قرار دهد، شواهد کیهانی و فیزیکی بیشتر به سود وجود خدا و تأییدکننده وجود او هستند تا شاهدی بر عدم وجود خدا.

به گزارش ایکنا، محمدرضا معینی، پژوهشگر مطالعات اسلامی، یادداشتی در معرفی کتاب «نگاهی نو به اثبات وجود خداوند در فیزیک و فلسفه معاصر» اثر رابرت اشپیتزر به رشته تحریر درآورده که متن آن چنین است؛

تحولات عظیم فیزیک جدید در حدود یک سده اخیر، نگاه سنتی و پیشین به کائنات را به چالش کشیده است و درک ما را از جهان پیرامون خود دگرگون ساخته است. به طور خاص برخی از نظریات و یافته‌های فیزیک جدید این توانایی را دارند که برخی از استدلال‌های کیهان‌شناختی بر وجود خالق متعال برای کائنات را به چالش بکشند.

در این نقطه تعارض یا اختلاف میان گزاره‌های دینی و نظریات علمی، طیفی از نظریات مختلف فلسفی شکل گرفته است که یک سر آن گروهی از باورمندان به سازگاری میان علم و دین و سوی دیگر آن ناسازگارباوران قرار می‌گیرند. البته هر دوی این گروه‌ها (سازگارباوران و ناسازگارباوران) در درون خود گرایش‌ها و نظریات متنوعی را شامل می‌شوند.

رابرت اشپیتزر کشیش و فیلسوف مسیحی و نویسنده این کتاب، در طیف سازگارباوران قرار می‌گیرد. او از یک سو به جد معتقد است که ادله فلسفی و متافیزیکی برای اثبات وجود خداوند کفایت می‌کند و «علم نمی‌تواند به شکل معتبری برای اثبات یک ادعای متافیزیکی استفاده شود»، اما اگر کسی بخواهد از مسیر ادله کیهان‌شناختی مساله وجود خدا را مورد بررسی قرار دهد، شواهد کیهانی و فیزیکی بیشتر به سود وجود خدا و تایید کننده وجود او هستند تا شاهدی بر عدم وجود خدا.

اشپیتزر تاکید می‌کند که «بدون استفاده از علم مدرن، مبانی عقلانی کافی برای اثبات وجود آفریننده وجود دارد، اما استدلال‌های فلسفی و متافیزیکی محض و استدلال‌هایی که مبتنی بر یافته‌های دانش نوین هستند، می‌توانند به مثابه مکمل و تاییدکننده یکدیگر دیده شوند». از این جهت اشپیتزر نقطه نظری بسیار بدیع و جالب دارد.

میثم توکلی بینا، عضو هیئت علمی انجمن مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ترجمه‌ای بسیار روان و ساده از کتاب به دست داده است، اگرچه بخش‌هایی از کتاب، خصوصا بخش اول آن که ادبیاتی علمی و فنی دارد، سخت‌خوان و دیر فهم است، اما ترجمه کتاب در فهم آن دشواری بیشتری نیفزوده و مسیر خوانش و فهم متن را تسهیل کرده است.

انتهای پیام
captcha