کد خبر: 3971579
تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۰

نقدی بر رسم کلیات‌نویسی در حوزه مطالعات آکادمیک

وقتی شما به کلیات بپردازید مسائل علمی برای شما ساده می‌شود و یا به تعبیر دیگر با ندیدن جزئیات مسائل را به نادرست ساده می‌بینید. علم در تفصیل است که شکل می‌گیرد و الا مابقی تکرار مکررات است.

به گزارش ایکنا، حسن انصاری، عضو هیئت علمی دانشگاه پرینستون، یادداشتی در نقد کليات‌نويسی در حوزه مطالعات آکادميک به رشته تحریر درآورده که متن آن از نظر می‌گذرد؛

متأسفانه یک رسم تازه‌ای پیدا شده در میان کتاب‌های آکادمیک به زبان انگلیسی در حوزه‌ای که من با آن آشنایم و آن مقدمه‌نویسی و کلیات‌گویی در موضوعات علمی است. درست است که این قبیل کتاب‌ها برای مخاطب عام و یا دانشجویان دوره لیسانس معمولا نوشته می‌شود و از این جهت مفیدند، اما طبعا نبایستی اقبال به این قبیل نوشته‌ها از سوی ناشران و مخاطبان جای نوشته‌های پژوهشی و تحقیقی متن محور را بگیرد.

کتابی را مدتی پیش می‌خواندم درباره تاریخ فرهنگی ایران در عصر جدید. بیشتر به نظرم خلاصه‌ای آمد از چند کتاب و مقاله. درباره اشخاص و جریان‌های زیادی در آن صحبت شده بود، اما در هر مورد تقریبا حدود یک صفحه سخنانی تکراری و ابتدایی و اطلاعاتی عمومی عرضه شده بود. خوب معلوم است که نوشتن در حدود یک صفحه نیاز به تحقیقات متن محور جدید ندارد و شما نیازی هم به ارجاع و رفرنس ندارید.

معمولا در دفاع از این قبیل نوشته‌ها علاوه بر نیاز توجه به مخاطب عام این هم گفته می‌شود که ما نیاز به تحقیقات متن محور جدید درباره این موضوعات نداریم. باید تئوری داشت و داده‌های تاریخی را با تئوری‌های فلسفی و یا علوم اجتماعی خواند و تفسیر کرد.

در اینجا معمولا از دو نکته مهم غفلت می‌شود: در بسیاری از زمینه‌های تاریخی هنوز پژوهش‌های تاریخی مبتنی بر اسناد و متون به اندازه کافی موجود نیست؛ به ویژه در جزئیات مسائل. همین جزئیات است که مهم است و عدم توجه به آن‌ها تحلیل‌های تئوری محور را با مشکل و عدم دقت روبرو می‌کند.

نکته دوم اینکه در غیاب پژوهش‌هایی مستند و جزئی‌نگر معمولا این دست نوشته‌ها در حد کلیات باقی می‌مانند و در تئوری‌پردازی هم صرفا به سطحی از تطبیق نظریه‌ای مشهور در علوم اجتماعی بر یک مورد مطالعاتی محدود فرو می‌کاهند؛ تئوری‌هایی که در اصل با توجه به سنت‌های دیگر پرداخته شده‌اند. این در حالی است که بسیاری از اوقات دقت در جزئیات به ویژه در مورد زمینه‌های متفاوت فرهنگی و تمدنی می‌تواند عدم صلاحیت آن تئوری‌ها را برای توضیح و تفسیر پدیده‌های تاریخی نشان دهد.

یک اصطلاحی در بین اهل مدرسه معمول است که می‌گویند فلانی کلیات ابوالبقا می‌نویسد. منظور این است که تنها به کلیاتی که احتمالا همه جا صدق می‌کند بسنده می‌کند و جزئیات مسائل علمی را نمی‌بیند. خوب. وقتی شما به کلیات بپردازید مسائل علمی برای شما ساده می‌شود و یا به تعبیر دیگر با ندیدن جزئیات مسائل را به نادرست ساده می‌بینید. علم در تفصیل است که شکل می‌گیرد و الا مابقی تکرار مکررات است. متأسفانه در عرصه مطالعات تاریخی در حوزه اسلام و مذهب در طی یکی دو دهه اخیر گاهی کلیات‌نویسی جای دقت در تفاصیل را گرفته است.

 

انتهای پیام
captcha