به گزارش ایکنا، نشست علمی «کلام کاربردی؛ ماهیت و ابعاد» 17 خردادماه با حضور حجتالاسلام والمسلمین مسلم محمدی، عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران؛ حجتالاسلام محمدصفر جبرئیلی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه و محمد جاودان، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و از سوی پردیس فارابی دانشگاه تهران برگزار شد.
حجتالاسلام محمدی در این نشست گفت: ایده کلام کاربردی قبل از آن که آموزشی پژوهش باشد فرهنگی و اجتماعی است و معضل جامعه قبل از آنکه آموزشی و پژوهشی باشد، فرهنگی است. جامعه بحرانهای مختلفی مانند بیکاری، بیکارگی و بیخیالی دارد، چون ما استادان دانشگاه فقط خودمان را موظف میدانیم که رساله و مقاله بنویسیم و ارتقا بگیریم ولی اینکه این مقاله به درد جامعه میخورد یا خیر برای ما مهم نیست. در کل رویکرد استادان دانشگاه حتی در دانشگاههای فنی این طور است.
استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران بیان کرد: چرا کلام ما، که نشاندهنده قدرت و عظمت است و اسلام نیز با دانش به همه مناطق نفوذ کرد، در چند قرن اخیر خنثی شده است؟ چرا نمیتواند تحول ایجاد کند؟ به تعبیر آیتالله مصباح، دین مانند درختی است که ریشه آن کلام و شاخ و برگ آن فقه است ولی چرا فقه نتوانست وارد جامعه شود، چون در کلام ضعف داریم.
محمدی با طرح این سؤال که آیا کلام جدید داریم؟ اظهار کرد: کسانی مانند شبستری میگویند که کلام قدیم و جدید از نظر موضوع متفاوت هستند. نسل دوم حوزه و دانشگاه مانند قراملکی میگویند که در کلام عمدتاً از نظر روش و مسائل و مخاطب تفاوت ایجاد شده است؛ کسانی مانند آیات سبحانی و جوادی آملی معقتدند که کلام جدید وجود ندارد؛ ما متکلمان قدیم و جدید یا مسائل کلامی جدید و قدیم داریم. برخی میگویند دیدگاه این گروه تفریطی و دیدگاه گروه دوم هم افراطی است.
وی اضافه کرد: غربیها برای حل مشکلاتشان کلام جدید درست کردند. حرفمان این است که کلام جدید داریم یا نداریم. بیایید برای رفع مشکلاتمان اقدام کنیم؛ آیات سبحانی و جوادی حرف درستی میزنند ولی ایرادی به آنها وارد است و آن اینکه کلام جدید شاید حرف معناداری برای ما نباشد ولی مشکلات امروز جامعه را چگونه باید حل کنیم؛ یعنی برای حل مشکلات راهکاری ندارند.
محمدی تصریح کرد: اخلاق بیشتر از کلام موفق بوده است و سه دانشگاه پزشکی ما اخلاق دارند؛ چرا کلام مدل و الگویی برای اثربخشی و جهتدهی ندارند و در فضای انتزاعی و تئوری و کتابخانهای باقی مانده است؛ الان در حکومت اسلامی سؤالات زیادی وجود دارد؛ اشکوری که ما حرفهایش را قبول نداریم ولی یک سخن خوبی دارد و آن اینکه امروز دغدغه مردم این نیست که خدا هست یا نیست بلکه میگویند من برای چه آمدهام و جایگاه من کجاست و تکلیف من چه خواهد شد. اینکه بگوییم که اصول دین 5 است، نه ضرورتی دارد و نه معضل جامعه است. امروز اصول دین 5 مورد است ولی اول انسانشناسی و بعد توحید است.
استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران اظهار کرد: انسانی که این همه پایگاه در منابع دینی دارد چرا باید به حاشیه رانده شود؛ مرحوم مطهری چرا میگوید که علم کلام موضوع واحدی ندارد. او فرد عاقلی بود. اولین کسی که به یک کلام جدیدی اشاره کرد ایشان بود؛ شهید مطهری معتقد است که ما به تاییدها و راهکارهای جدیدی نیاز داریم و روش قبل پاسخگو نیست؛ کلام ما حرف و ایده دارد و در گذشته مانند مرتکب کبیره و خوارج کاربردی بوده است ولی باید در دوره معاصر نظمی به آن بدهیم. به همین دلیل بنده وارد این عرصه شدم.
وی اضافه کرد: باید غایات عملی را از طریق کلام اجرا کنیم، بچه مذهبی و هیئتی زیاد داریم ولی آیا غایت و باور مؤمنانه دارند؟، آیا واقعا چراغ قرمز را محترم میشمارند و مزاحم ناموس مردم نمیشوند؟ عقاید باید وارد زندگی مردم شود؛ در برخی بیمارستانهای تهران برخی طلاب حضور دارند و به بالین بیماران سرطانی و کسانی که پزشکان از بهبود آنها نومیدند میروند و به آنها امید میدهند. در آمریکا کشیشهایی را کشیک میگذارند که وقتی پزشک به مرحله نومیدی از درمان رسید بیمار را به آنها ارجاع میدهد.
محمدی ادامه داد: امسال فرصت خوبی فراهم شد تا برای اولین بار در مرکز شهید بهشتی کلاس کلام کاربردی را تشکیل دادیم و تدریس کردیم. یکی از موارد مطرح در کلام کاربردی، قلمرو و گستره مانند حوزه فرهنگی، اجتماعی و ارتباطات انسانی است؛ اینکه نقش کلام در این عرصه چیست و نقش کلام در مباحث اقتصادی چگونه است؟ گفته میشود رزق در ذریه انسان مؤثر است؛ لذا رزقی که با نام و یاد خدا تامین شود باعث تربیت ذریه خوب میشود.
وی با اشاره به بحث ولایت فقیه از منظر کلامی، اضافه کرد: نوع نگاهها به مقوله ولایت فقیه نگاه فقهی بوده است ولی امروزه مسئله ولایت فقیه، کلامی و بعد فقهی است؛ اگر امروز کسی بخواهد ولایت فقهی را بفهمد باید با بعد کلامی توجیه شود؛ مسئله حجاب هم همینطور؛ اینکه صرفا به دختران بگوییم باید حجاب داشته باشید، مسئله را حل نمیکند و باید توجیه کلامی هم برای آن داشته باشیم. مسئله تقلید هم اینگونه است. مگر برخی افراد در دانشگاه همدان سخنرانی نکردند و گفتند مگر ما میمون هستیم که باید تقلید کنیم؟ مرجع تقلید فقط رساله مینویسد و این کلام است که باید پاسخ این سؤالات را بدهد.
در ادامه محمدی به نقد آرا وی پرداخت و گفت: به طور کلی منکر این پروژه نیستم ولی اشکالاتی به آن وارد است؛ کلام در تاریخ اسلام جزء اولین دانشها بوده و موجب عظمت اسلام شده است؛ تحولات عینی جامعه منتهی به طرح مباحث کلامی میشد و دانشی کاملا کاربردی بوده است. از متن جامعه برآمده و از داخل دین پاسخ داده شده است؛ کلام نظری به عنوان دانش ناظر به ساحت باورهاست و باور هم مربوط به امور جوانحی است و معرفت را تولید میکند، بر خلاف فقه و اخلاق که عمدتاً جوارحی است. با وجود اینکه کلام امری نظری است، ولی غالب گزارههای کلامی از توحید، نبوت، معاد و فطرت آثار عینی در جامعه داشته و دارد.
وی اضافه کرد: مسائل و موضوعات و شبهات و پرسشهای جدید در کلام سبب شده تا با نگاه و روش تازهای به سراغ متون برویم. تطور کلامی در دوره جدید بسیار زیاد است ولی ماهیت کلام دگرگون نشده و دانش جدید و متفاوتی از کلام گذشته نداریم. به همین دلیل میتوانیم از آن به مسائل جدید کلامی تعبیر کنیم. کلام جدید امتداد همان کلام گذشته البته با ابعاد و مسائل جدید است؛ بنابراین در ساحت اندیشه و باور اعتقادی است؛ در کلام گذشته یک کلام نظری و یک عملی داریم؛ قرآن کتاب توحید است و آیاتی مستقیما و برخی با واسطه به توحید میپردازد؛ البته در نبوت و امامت هم ابعاد نظری و عملی وجود دارد؛ اینکه مردم و علما چه نسبتی با حکومت زمانه که عمدتاً جور بوده برقرار کنند، ناظر به جنبه عملی است.
جاودان بیان کرد: باید کلام کاربردی را تعریف و نسبت آن را با کلام عملی و نظری و قدیم و جدید بسنجیم؛ ارائهدهنده گفتند که ما میتوانیم به سیاق غرب کلام کاربردی داشته باشیم، بنده مخالف نیستم، ولی مگر در کلام سنتی نیازمحوری و مسئلهمحوری وجود ندارد؟ غایاتانگاری هم رخ داده و باور مؤمنانه هم وجود داشته است. فرمودند: «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» که ارتباط مستقیمی با کلام کاربردی دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان گفت: تعاریف ارائهدهنده از کلام کاربردی اشکالاتی دارد؛ کلام کاربردی را ضروری میدانم ولی برای اینکه کلام کاربردی را نهادینه کنیم نیاز نیست که کلام قدیم را مورد هجمه قرار دهیم. کلام باید خود را با تحولات همراه کند و وضعیت موجود را از طریق جامعهشناسی و مردمشناسی بشناسیم و ببینیم که جامعه مؤمنان چه اعتقادی دارند؟ زمینهها و عوامل تشکیک و تردید در مسائل دینی را بشناسیم. وظیفه ما تفسیر، تبیین و بیان علت است. اگر آسیبهای دینداری مردم را شناختیم، حال جامعه باید به کدام سمت سوق داده شود تا ساحت نظری و عملی باورها اصلاح شود.
سپس حجتالاسلام والمسلمین محمدصفر جبرئیلی در نقد سخنان ارائهدهنده گفت: باید آقای محمدی بحث را مهندسیشده تر ارائه میدادند؛ ما یک دانش کلام داریم و در راستای فلسفههای مضاف یک فلسفه کلام داریم و بعد از فلسفه کلام، کلامهای مضاف داریم. الان دوستان بنده در مورد کلام فرهنگی، کلام وجودی و کلام اجتماعی کار تحقیقی میکنند. بنابراین باید بحث به این شکل مهندسی میشد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: انتظار میرفت که گفته شود کلام کاربردی امتداد کلام در جامعه است؟ سخن رهبری درباره امتداد فلسفه در جامعه سخنی حکیمانه است و در دیداری که داشتیم بر نقش فلسفه حتی در ماشینسازی تأکید کردند. بنابراین باید رابطه کلام کاربردی با مفاهیم مرتبط تبیین میشد. البته انتظار نمیرفت که کلام محقق و موجود و آسیبها گفته شود، زیرا پیشفرض هستند.
در ادامه محمدی گفت: الان کتابی با عنوان جامعهشناسی کاربردی در انتشارات سمت چاپ شده است؛ یعنی جامعهشناسی با اینکه جنبه کاربردی هم دارد، باز بر کاربردی شدن آن تأکید است؛ در فلسفه هم گرایشی به نام فلسفه کاربردی ایجاد شده، در حالی که فلسفه عمدتاً نظری است؛ بنابراین در دوره معاصر نگاه کاربردی به علم ضرورت یافته است. پس کلام کاربردی لازم است و ناقدان محترم بر آن تأکید و انتقاداتی را هم بیان کردند.
وی تصریح کرد: کلام کاربردی صناعت و دستگاه شاخصساز است؛ مثلاً حجتالاسلام قرائتی معمولاً مزاح میکند که در رساله شک بین دو و شش بیان شده، ولی کدام جنی بین دو و شش در نماز شک میکند؟ یا مرحوم شهید مطهری برخی مباحث کلامی مانند رابطه ذات و صفات را جزء مباحث مهم کلامی جامعه نمیداند. در کلام کاربردی به دنبال دستگاه شاخصساز و آسیبشناس هستیم. برخی منبریها بدون حساب و کتاب مطالب را بیان میکنند؛ زیرا شاخصی برای امانتداری در تبلیغ وجود ندارد. برخی مسائل جدید مانند هرمنوتیک، پلورالیسم و تجربه دینی مشکل جامعه ما نیست و روشنفکران ما آثار غرب را به صورت ترجمه به جامعه وارد کردند و شبهه ایجاد شد؛ بنابراین ما نیازمند کلام کاربردی بومی هستیم. یکی از کارهای کلام کاربردی تبدیل مباحث نظری به جنبههای علمی و عینی در زندگی است.
انتهای پیام