به گزارش ایکنا، شامگاه دوشنبه، 17 خرداد با حضور محمدحسن زورق، شاعر و نویسنده؛ محسن پرویز، معاون اسبق وزارت فرهنگ و ارشاد و مهدی کاموس، نویسنده، از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
زورق در این نشست با بیان اینکه باید در دولت آینده به فرهنگ و انتقال آن توجه کنیم، زیرا بار اصلی آن را ادبیات و هنر بر دوش میکشد، گفت: در قرن 19 نظریه سیستمها مطرح شد و طبق آن هرگاه 4 ویژگی بین مجموعهای از اجزا ایجاد شود، سیستم درست خواهد شد که شامل تناسب، ارتباط، تعامل و هدفمندی اجزاست. با این نگرش باید ببینیم که در نظام ملی ما چه بخشهایی وجود دارد؛ بخش اقتصاد، فرهنگ، سیاست و مسائل اجتماعی و ادبیات هم بخش مهمی از فرهنگ است که باید میان آنها تناسب وجود داشته باشد؛ یعنی اگر میخواهیم در اقتصاد و سیاست و فرهنگ موفق شویم، باید نگاه سیستمی داشته باشیم.
این شاعر و نویسنده با ذکر اینکه در برخی عرصهها از جمله سیاست و مسائل نظامی پیشرفت کردهایم، تصریح کرد: دشمنان از ابتدای پیروزی انقلاب، جنگ روانی، اقتصادی، تروریستی، اجتماعی و ساختاری را به راه انداختند و از 31 شهریور 59 جنگ نظامی هم بر آن افزوده شد و پیشبینی نمیکردند که انقلاب دوام بیاورد.
زورق بیان کرد: در جبهه سیاسی حقانیت جمهوری اسلامی به همه شناسانده شده است؛ در جبهه اقتصادی همین که هستیم معجزه است ولی در بحث تهاجم فرهنگی و وضعیت فرهنگی کجاییم؟ چگونه برخی از درون به ارزشهای انقلابی ضربه میزنند و ادبیات ما تا چه اندازه ایدئولوژیمان را پشتیبانی میکند؟ مشکل اصلی این است که اهل فرهنگ نگاه سیاسی ندارند و بیشتر اهل سیاست، فرهنگ را نمیشناسند و اهل اقتصاد با هر دو بیگانه هستند.
وی اضافه کرد: در حالی که کشور نیاز به نخبگانی دارد که در فرهنگ به صورت سیستمی فکر کنند. وقتی در عرصه نظامی کسانی چون سردار سلیمانی تربیت شدند، چرا در عرصه فرهنگ اینگونه نباشیم؟ ما سردار سلیمانی را قدر مینهیم، چون میدانیم اگر نبود تروریستها در تهران با ما میجنگیدند ولی چقدر قدرشناس چهرههای فرهنگی انقلاب هستیم. چقدر آثار حمید سبزواری، پدر شعر و سرود انقلاب، در کتب درسی وجود دارد؟ چرا جبهه فرهنگی ما عقب افتاده است؟ سرودههایش چقدر پخش میشود؟ چرا به دانشآموزان فرصت داده نمیشود تا شعرا و آهنگسازان انقلاب و سرودسرایانی مانند سپیده کاشانی را بشناسند.
زورق تصریح کرد: آیا کسانی که خاطرات رزمندگان را به صورت رمان منتشر کردهاند در کتب درسی معرفی میشوند؟ منتقدان و رسانهها نگهبان ادبیات ما هستند؟ باید برای دولت آینده برنامه جامعی فراتر از آموزش و پرورش و آموزش عالی داشته باشیم. وزارت ارشاد باید فضای مجازی و رسانهای سالمی را فراهم کند. همه از ترس کرونا ماسک زدهایم ولی آیا از ویروسهایی که فرهنگ ما را میبلعند میترسیم؟ کتب ما پر از تئوریهای غربی شده است و دانشجویانمان کانت را بیشتر از امام صادق(ع) میشناسند. چرا وزارت علوم استفاده از قرآن، احادیث، آثار دانشمندان مسلمان و آثار غربیان را بخشنامه نمیکند.
وی اظهار کرد: چه کسی باید این خواستهها را مطرح کند؟ افراد دست به قلم واقعیات را بگویند و سردار سلیمانی را الگو قرار دهند. اگر در پی سیاستگذاری هستیم، باید آرمانهای شهدا را در انقلاب فرهنگی پیاده و با شجاعت و منطق از انقلاب مظلوم دفاع کنیم.
در ادامه این نشست مهدی کاموس نیز گفت: سیاستگذاری ادبیات تابع سیاستگذاریهای کلان فرهنگی است و باید به نقش دولت در سیاستهای بالادستی توجه کنیم. سیاستهای بالادستی برخاسته از قانون اساسی، سخنان امام و رهبری، شورای عالی صدا و سیما، شورای گسترش ادبیات فارسی و شورای عالی انقلاب فرهنگی است. بدنه کارشناسی در آموزش عالی و آموزش و پرورش باتجربه است. سیاستگذاریهای فرهنگی تا دهه 70 متمرکز بود و سپس به سیاستهای نیمه متمرکز تبدیل شد؛ یعنی اگر قرار است تئاتری اجرا شود، به نهادهای غیردولتی مراجعه شود تا از آن حمایت کنند.
کاموس بیان کرد: بنابراین باید به جایگاه دولت در سیاستگذاریها توجه کنیم. دولت دوازدهم به سمت سیاست نیمهمتمرکز رفت، ولی دولت سیزدهم باید به اصلاح وضع موجود توجه کند. صرفاً با قانونمحوری این کار پیش نمیرود. قانون معرفی ادیبان و شعرای انقلاب وجود دارد ولی در محیطهای دانشگاهی این کار را پیش نبردهایم. از این رو در درجه اول باید به فلسفه ادبیات توجه کنیم.
این نویسنده دفاع مقدس اظهار کرد: در غیر این صورت هویتسازی، انسان انقلابی و انسان تمدن نوین اسلامی تبیین درستی نخواهد داشت؛ دولت آینده باید به سمت آثاری برود که درباره تمدن نوین اسلامی و انسان تراز این تمدن است. نکته دیگر تسهیل در تولیدات فرهنگی است. سیاستها به سمت خصوصی شدن پیش رفته است ولی به تعبیر رهبری، موانع باید برداشته شود تا اگر چند نفر خواستند درباره دفاع مقدس خاطره بنویسند و دست به خلاقیت بزنند مورد حمایت قرار بگیرند.
کاموس گفت: توجه به این عرصه برعهده آموزش و پرورش و آموزش عالی است تا معلمان نویسنده و اساتید دست به قلم معرفی شوند. بهترین شاعران و داستاننویسان ما از آموزش و پرورش برخاستهاند. اما امروز آموزش و پرورش نویسنده، شاعر و داستاننویس برجسته معرفی نمیکند؟ برای جشنوارههای ادبی چه اتفاقی افتاده است؟ باید نظام ارزیابی در این حوزه اصلاح شود. جشنوارهها فرمالیستی و ساختاری به ارزیابی ادبیات پرداختهاند و از جنبههای اندیشه و هویتی اثر غفلت کردهاند. در دهه 60 ناشرمحور بودیم و در دهه 70 نویسندهمحور شدیم و اکنون مخاطبمحوریم. دولت سیزدهم باید به دنبال تعادل در حمایت از ناشران و نویسندگان و مخاطبان باشد. چنین نباشد که ناشری در سراسر کشور و خارج از ایران شعبه داشته باشد ولی نویسندگان در فقر به سر ببرند. باید جشنوارههای بهارانه برگزار شود. دولت سیزدهم آخرین فرصت در عرصه فرهنگی است و باید متوجه باشد که ادبیات انقلاب جریان اصلی باشد.
کاموس اظهار کرد: چرا ادبیات عامهپسند به جریانی اصلی تبدیل شده است؟ دولت آینده باید تحولاتی را ایجاد کند. به دنبال تبدیل جریان جهادی و انسان انقلابی به جریان اصلی ادبیات و فرهنگ باشد و راه آن سودآوری و حمایت است، زیرا متاسفانه ادبیات ما در اثر ترجمه و تقلید کمرنگ شده است.
انتهای پیام