غایت‌شناسی تربیتی امام حسین(ع) قبل از واقعه عاشورا
کد خبر: 3991244
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۵۸
عباس تقویان در گفت‌وگو با ایکنا تشریح کرد؛

غایت‌شناسی تربیتی امام حسین(ع) قبل از واقعه عاشورا

عضو هیئت‌ علمی دانشگاه امام صادق(ع) به غایت‌شناسی تربیتی امام حسین(ع) قبل از جریان واقعه عاشورا اشاره و اظهار کرد: هدف قیام امام حسین(ع) اصلاح امت بود.

به گزارش ایکنا، در میان‌ همه نهضت‌هایی که در طول تاریخ برای دفاع از اسلام و مبارزه با دشمنان انجام‌ شده، قیام عاشورا مهم‌ترین آن‌هاست. نهضتی که به خاطر خدا و یاری و حمایت از کامل‌ترین دین الهی، یعنی اسلام شکل گرفت. این ویژگی را می‌توان در ماندگاری واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری و اثربخشی آن در عرصه‌های مختلف تاریخ بشریت دانست. از زمان ظهور اسلام تاکنون در برخی از برهه‌های زمانی تاکنون، حوادثی پدید آمده که بعضی از آن‌ها باهدف حمایت از اسلام و نشر و گسترش این دین و سیره عملی اهل‌بیت شکل گرفت، درحالی‌که هیچ‌کدام از آن‌ها قادر نبودند تأثیر عمیق و مؤثری مثل حادثه عاشورا برجای بگذارند.

راز جاودانه شدن قیام امام حسین(ع) در الهی بودن آن، اخلاص و از جان‌گذشتگی، منطبق بودن آن با دستورات خداوند متعال، توجه به امر به‌ معروف و نهی از منکر، خداشناسی، آزادگی، مبارزه با ظلم و ستم و بسیاری فضایل اخلاقی والای انسانی بود. در حقیقت آشنایی با سیره اخلاقی و اجتماعی امام حسین(ع) به‌منزله کشتی نجاتی است که وقتی سعی کنیم مانند ایشان زندگی کنیم و مرز میان حق و باطل را بشناسیم و بر آن پای بند باشیم، در این دنیا با سرافرازی زندگی خواهیم کرد و به خوشبختی حقیقی و آرامش می‌رسیم و هم در آخرت به سعادت پایدار و زندگی حقیقی دست پیدا می‌کنیم.

در همین راستا عباس تقویان، استادیار و عضو هیئت‌علمی دانشگاه امام صادق(ع) در گفت‌وگو با ایکنا؛ درباره غایت‌شناسی تربیتی امام حسین(ع) قبل از جریان واقعه عاشورا اظهار کرد: برای درس گرفتن از سیره معصومین(ع) ابتدا باید شخصیت ایشان را در دو مرحله قبل و بعد از به امامت رسیدنشان را مورد بررسی قرار دهیم. در مورد شناخت شخصیت امام حسین(ع) بیشتر تمرکز بر روی مبحث نهضت حسینی و عاشورا به دلیل ویژگی خاص این واقعه بوده است. حقیقتاً قیام عاشورا یک اتفاق بسیار استثنایی در کل تاریخ بشریت است که در زمان امامت ابی‌عبدالله به وقوع پیوسته که طبیعتاً اذهان عمومی را بیشتر متوجه خود کرده است ولی درست این است که خط سیره معصوم را از آغاز تا انجام مورد توجه قرار دهیم.

تقویان ادامه داد: اگر بخواهیم از این منظر شخصیت والای امام حسین(ع) را مورد بررسی قرار دهیم، قبل از اینکه امامت ابی‌عبدالله آغاز شود، امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع) در رکاب پدر بزرگوارشان قرار داشتند و جانانه از مقام مقدس حضرت علی(ع) در همه مراحل دفاع می‌کردند. امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در دوران حضور امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) در مدینه یعنی در سال سوم و چهارم هجری قمری چشم به جهان گشودند و در دامان پیامبر اکرم(ص) رشد و نمو کردند.

همزمانی دوران کودکی امام حسین(ع) با خانه‌نشینی امام علی(ع)

عضو هیئت‌علمی دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه اشاره‌ای به دوران کودکی ابی‌عبدالله کرد و گفت: طبیعتاً دوران کودکی امام حسین(ع) در زمان خانه‌نشینی امیرالمؤمنین علی(ع) که مظلومانه از خلافت کنار گذاشته شدند، سپری شد و طبیعتاً این دوره اگرچه قابل‌ مطالعه است ولی قطعاً کمتر در مورد این دوره صحبت شده و دوره کودکی این دو بزرگوار مخصوصاً امام حسین(ع) همراه با اتفاقات و وقایع قابل‌ مطالعه‌ای است. در این دوران رسول اکرم(ص) نه‌تنها به وجود امام حسین(ع) به‌شدت عشق می‌ورزید؛ بلکه به کودکانی هم که با آن حضرت بازی می‌کردند و مهر و علاقه به امام حسین(ع) نشان می‌دادند، محبت می‌کردند و آن‌ها را نیز گرامی می‌داشتند.

دوران کودکی امام حسین(ع) در زمان خانه‌نشینی امیرالمؤمنین علی(ع) که مظلومانه از خلافت کنار گذاشته شده بودند، سپری شد

تقویان افزود: روزی رسول خدا(ص) همراه جمعی از یاران خود به عیادت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) آمدند که بیمار شده بودند. رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمودند: «خوب است برای شفای فرزندانت نذر کنی.» این پیشنهاد با استقبال خاندان علی(ع) روبه‌رو شد. حضرت علی(ع) و فاطمه(س) و فضه نذر کردند که اگر آن دو بزرگوار از بیماری شفا یابند، سه روز، روزه‌ بگیرند. سپس آن دو بزرگوار شفا یافتند. روزی که روزه گرفته بودند در خانه ایشان، طعام مناسبی یافت نشد. به دلیل همین امام علی(ع)، سه صاع جو قرض کرد، حضرت فاطمه(س) جوها را آرد کرد و از آن آرد، پنج قرص نان برای خود، حضرت علی(ع)، بچه‌ها و فضه پخت. هنگام افطار، همگی خواستند افطار کنند که در این هنگام، سائلی بر در خانه آمد و گفت: «درود بر شما ای خاندان محمد! من مسکینی از مسکینان مسلمانانم. غذایی به من بدهید. خدای تعالی از غذاهای بهشتی به شما ارزانی بدارد.»

وی ادامه داد: آنان، شخص مسکین را بر خود مقدم داشتند و نان خودشان را به او دادند و آن شب را با آب، افطار کردند. روز بعد نیز روزه گرفتند. چون هنگام افطار شد، مانند روز گذشته، غذا حاضر کردند که افطار کنند. یتیمی بر در خانه آمد. آن‌ها آن یتیم را بر خود مقدم داشتند و غذای خود را به او دادند و به همین ترتیب، روز سوم هم اسیری آمد. دوباره مانند دو روز گذشته، غذای خود را به اسیر دادند.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه افزود: روز بعد، حضرت علی(ع) دست حسن و حسین(ع) را گرفت و نزد رسول خدا(ص) آورد. همین‌که چشم رسول خدا(ص) به آن دو افتاد، مشاهده کرد آن دو کودک از شدت گرسنگی می‌لرزند. سپس فرمود: «چقدر این منظره و این حالتی که در شما دیدم بر من ناگوار است.» آنگاه پیامبر(ص) برخاست و همراه ایشان به خانه امام علی(ع) آمد و فاطمه(س) را دید که در محراب به عبادت ایستاده و از گرسنگی لاغر شده و دیدگانش به کاسه سر فرو رفته است. مشاهده آن وضع، پیامبر(ص) را ناراحت کرد. در همین لحظه که عترت پیامبر(ص) از سخت‌ترین و زیباترین امتحان الهی سربلند بیرون آمده بودند، حضرت جبرئیل نازل شد و این آیات را برای آن حضرت تلاوت فرمود: «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْماً کَانَ شَرُّهُ مَسْتَطِیراً وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَاَسِیراً اِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُوراً» آنان به نذر خود وفا می‌کنند و از روزی که شر و عذابش گسترده است، می‌ترسند و غذای خود را با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند به مسکین و یتیم و اسیر می‌دهند و می‌گویند ما شما را به خاطر خدا طعام می‌دهیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی‌خواهیم. جبرئیل بعد از تلاوت این آیات از سورۀ «انسان» به حضرت محمد(ص) گفت: «خُذْهَا یَا مُحَمَّدُ هَنَّاکَ اللهُ فِی اَهْلِ بَیتِکَ» ای محمد! این آیات را تحویل بگیر و داشتن این خاندان ایثارگر و باعظمت بر تو مبارک باد.

واکاوی ابعاد بیعت نکردن ابی‌عبدالله با یزید

وی با اشاره به این مطلب که برای دوران کودکی و نوجوانی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) روایات بسیاری وجود دارد، گفت: عمده حضور اجتماعی و سیاسی امامین در دوران خلافت پدر بزرگوارشان رقم خورد. در سال 35 تا 40 هجری قمری که مصادف با دوران پرالتهاب خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) بود، امام حسین(ع) 31 سال سن داشتند و در سه جریان آشوب و فتنه‌انگیز در جامعه اسلامی آن زمان یعنی ناکثان و قاسطان و مارقان از ولایت امیرالمؤمنین(ع) به همراه برادر بزرگوارشان دفاع جانانه‌ای کردند. این دوره واقعاً قابل‌ مطالعه است؛ یعنی سیره این بزرگواران و در واقع کیفیت حضور آن‌ها برای دفاع از دین و آزمون‌های اسلامی در این دوره شکوفا می‌شود.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه امام صادق(ع) از ولایت‌مداری و اطاعت‌پذیری ابی‌عبدالله نیز سخن به میان آورد و گفت: امام حسین(ع) پس‌ از آنکه پدر بزرگوارشان به خلافت رسید و جنگ‌های جمل و صفین و نهروان به وقوع پیوست، جزو لشگریان پدرشان بودند و در جنگ‌های مزبور شرکت داشتند. پس از شهادت حضرت علی(ع) در 21 ماه رمضان سال ۴۰ هجری قمری، بنا به وصیت آن حضرت، مسلمانان با فرزند بزرگ ایشان، امام حسن(ع) به‌عنوان خلیفه بیعت کردند. امام حسین(ع) در طول دوران کوتاه خلافت پدرشان و دوران 10 ساله امامت امام حسن(ع)، پیوسته در کنار آن حضرت قرار داشتند. هنگام حرکت امام حسن (ع) برای جمع‌آوری سپاه به‌منظور مقابله با معاویه، امام حسین(ع) همراه برادر بود و پس‌ از آنکه امام مجتبی(ع) مجبور به صلح با معاویه شد نیز امام حسین(ع) با برادر همراهی کردند تا اینکه در سال 51 هجری قمری امام حسن(ع) به شهادت رسیدند و حتی در این زمان‌ هم امام حسین(ع) به آن پیمان وفادار ماندند تا اینکه در سال 60 هجری قمری یعنی 10 سال بعد از ماجرای شهادت امام مجتبی(ع) و زمانی که معاویه از دنیا رفت و بنا شد فرزند ناخلفش یزید به خلافت برسد، امام حسین(ع) این موضوع را برنتافتند و از این پیمان خارج شدند.

هنگام حرکت امام حسن(ع) برای جمع‌آوری سپاه به‌منظور مقابله با معاویه، امام حسین(ع) همراه برادر بود و پس‌ازآنکه امام مجتبی مجبور به صلح با معاویه شد نیز امام حسین(ع) با برادر همراهی کردند

وی در ادامه به واکاوی ابعاد بیعت نکردن ابی‌عبدالله با یزید پرداخت و اظهار کرد: تفاوت آن دوران 10 ساله‌ای که امام حسین(ع) بعد از شهادت امام حسن(ع) و در زمان خلافت معاویه به آن پیمان پایبند بودند و سکوت کردند با زمان به خلافت رسیدن یزید که از آن پیمان خارج شدند برای هر محقق و پژوهشگری قابل‌ مطالعه است. معاویه در زمان خود موفق نشد از امام حسین(ع) برای یزید بیعت بگیرد، اما به یزید سفارش کرد از شخصیت‌هایی مانند عبدالله بن زبیر و امام حسین(ع) بیعت بگیرد. البته به او توصیه کرد با امام حسین(ع) با خشونت رفتار نکند، زیرا امام موقعیت اجتماعی خاصی دارد.

تقویان گفت: پس از مرگ معاویه، یزید به ولید بن عتبه، استاندار مدینه دستور داد که از امام(ع) بیعت بگیرد. آن حضرت در جواب ولید فرمود: ما از خاندان نبوت و معدن رسالت و جایگاه رفیع رفت‌وآمد فرشتگانیم، در حالی‌ که یزید مردی است فاسق، میگسار و قاتل بی‌گناهان؛ او کسی است که آشکارا مرتکب فسق و فجور می‌شود؛ بنابراین هرگز شخصی چون من، با مردی همانند وی بیعت نخواهد کرد.

ابعاد شخصیتی امام حسین(ع)

استاد دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به ابعاد والای شخصیتی ابی‌عبدالله در مقابله با ظلم و فساد خلیفه وقت اظهار کرد: چهار ماه مانده به محرم سال 61 هجری قمری، امام حسین(ع) هنگام خروج از مدینه و رهسپار شدن به‌ سوی مکه که فرزندان، برادرزادگان و برادرانش نیز با بیشتر خاندانش همراه او بودند جز برادرش محمد ابن حنفیه؛ این آیه شریفه را قرائت فرمود: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ»؛ موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت در حالی‌ که‏ می‌گفت: «پروردگارا، مرا از گروه ستم‌کاران نجات‌بخش». طبق این آیه؛ حضرت موسی(ع) برای رهایی از شر فرعونیان از مصر به‌سوی مدین خارج شد. امام حسین(ع) با خواندن این آیه حال خروج خود را از شهر مدینه به حال خروج حضرت موسی(ع) از مصر تشبیه کرده که آن حضرت از ترس فرعون مصر ناچار به ترک شهر و دیار و فرار از شهر شد و امام حسین(ع) نیز به خاطر فرعون زمان خود مجبور به ترک دیار و خانه و کاشانه خود شد.

امام حسین در پیام به برادرش محمد بن ‌حنفیه چنین گفت: من با تکبر، با غرور، از روی فخرفروشی، از روی میل به قدرت و تشنه‌ قدرت بودن قیام نکردم

وی در ادامه افزود: بعد از این اتفاقات امام حسین(ع) با اهل‌بیت به مکه مهاجرت می‌کنند و در مکه هم درواقع کارگزاران و گماشتگان یزید به دنبال امام بودند تا از او بیعت بگیرند و در صورت عدم رسیدن به این هدف شوم خود حضرت را به شهادت برسانند اما از این تاریخ به بعد مشاهده می‌کنیم که امام حسین(ع) سیاست جدیدی را در پیش می‌گیرند و به‌ جای اینکه در یک‌ گوشه بنشینند و از زندگی آرام و راحت لذت ببرند ترجیح می‌دهند که به سمت کوفه حرکت کنند. این موضوع در حالی اتفاق افتاد که نزدیکان و خواص حضرت به ایشان توصیه کردند که خود را با حکومت یزید درنیندازد و به یمن که یاران فراوانی در آنجا داشتند مهاجرت کنند و زندگی راحتی در پیش گیرند.

تقویان گفت: یکی از شعارهای قابل‌ مطالعه در جریان نهضت اسلامی که از همان روزهای اول حرکت امام حسین(ع) به سمت کوفه مطرح می‌شود همین جمله معروفی بود که امام حسین در پیام به برادرش محمد بن ‌حنفیه گفتند: «انّی لم اخرج اشرا و لابطرا و لامفسدا و لاظالما»؛ من با تکبر، با غرور، از روی فخرفروشی، از روی میل به قدرت و تشنه‌ قدرت بودن قیام نکردم. «انّما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدّی»؛ من می‌بینم که اوضاع در میان امت پیامبر دگرگون‌ شده است؛ حرکت، حرکت غلطی است؛ حرکت، حرکت به سمت انحطاط است؛ در ضد جهتی است که اسلام می‌خواست و پیامبر آورده بود. قیام کردم برای این‌که با این‌ها مبارزه کنم.

هدف قیام امام حسین (ع) اصلاح امت بود

وی اصلاح امت را هدف قیام امام حسین(ع) دانست و افزود: اصلاح زمانی مصداق پیدا می‌کند که افسادی صورت گرفته باشد؛ در زمینه‌ اصلاح، دو جمله از امام حسین(ع) نقل‌ شده است. امام حسین(ع) می‌فرماید: «خرجت لطلب الاصلاح فی امّة جدّی». او دنبال اصلاحات است و می‌خواهد اصلاح به وجود آورد. یک جای دیگر هم می‌فرماید: «لنری المعالم من دینک و نظهر الأصلاح فی بلادک»؛ می‌خواهیم اصلاح در میان ملت اسلام و کشور اسلامی به وجود بیاید. اصلاح چیست؟ اصلاح این است که هر نقطه‌ خرابی، هر نقطه‌ نارسایی و هر نقطه‌ فاسدی، به یک نقطه‌ صحیح تبدیل شود.

تقویان گفت: وقتی این بیانات را بررسی می‌کنیم به عنصر امربه‌معروف و نهی از منکر می‌رسیم که یکی از مهم‌ترین عناصر نهضت حسینی است. «خروج کردم که امربه‌معروف و نهی از منکر کنم» این جمله کوتاه سیدالشهدا نشان‌دهنده اوضاع بسیار وخیمی است که از نظر عقیدتی و اجتماعی و فرهنگی و از جهات گوناگون در زمان خلافت یزید در قلمرو انسانی آن زمان حاکم شده و اصل دین در خطر افتاده و لذا این فرمایش امام(ع) می‌تواند هدف قیام ایشان را ترسیم کند و مسیر صحیحی پیش روی ما قرار دهد.

نحوه تعامل امام حسین (ع) با نهاد مقدس خانواده

این استاد دانشگاه در پایان به نحوه تعامل امام حسین(ع) با خانواده خود نیز اشاره کرد و گفت: به هر ترتیب از سیره اجتماعی و اخلاقی امام حسین(ع) روایات متعددی وجود دارد که می‌توانیم با تأمل در آن‌ها به ابعاد شخصیتی ایشان پی ببریم. البته در مورد نحوه تعامل امام حسین(ع) در عرصه خانواده نیز روایات متعددی وجود دارد. امام حسین(ع) نهایت توجه را نسبت به همسر و فرزندان داشتند و همین حضور همسر و فرزندان ابی‌عبدالله در جریان نهضت کربلا نشان‌دهنده نهایت انسجام درونی روابط خانوادگی آن حضرت هست. مرحوم شهید مطهری دراین‌باره می‌گویند: «اساساً همراه کردن زنان و فرزندان با خود نشان‌دهنده این مطلب است که امام حسین می‌خواستند از ظرفیت خانوادگی برای انعکاس و متجلی کردن پیام عاشورا استفاده کنند. حادثه کربلا یک تاریخ انسانی است، یعنی تاریخ زوج است نه‌ فرد، «مذنث» است نه مذکر و نه مؤنث، مذکر و مؤنث است نه مذکر محض.» حضور زنان در حادثه عاشورا و احترام به این حضور از سوى امام حسین یکى از منش‌های انسانى این قیام است. حادثه عاشورا از آغاز تا پایان از حضور زنان برخوردار بود که این مطلب می‌تواند صورت دیگری از سیره اخلاقی امام حسین(ع) را به منصه ظهور و بروز رساند.

گفت‌وگو از علیرضا اصغرزاده

انتهای پیام
captcha