کشورهای عربی از تجربه دوستی افغانستان با آمریکا عبرت بگیرند
کد خبر: 3993889
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۸
یادداشت وارده

کشورهای عربی از تجربه دوستی افغانستان با آمریکا عبرت بگیرند

تحلیلگر لبنانی ضمن تحلیل شرایط کنونی حاکم بر منطقه، کشورهای عربی را به همکاری با ایران و عبرت گرفتن از تجربه دوستی افغانستان با آمریکا دعوت کرد.

به گزارش ایکنا، ناجی امهز، تحلیلگر لبنانی در یادداشتی با تحلیل شرایط کنونی حاکم بر منطقه، کشورهای عربی را به همکاری با ایران و عبرت گرفتن از تجربه دوستی افغانستان با آمریکا دعوت کرد. 

ترجمه فارسی این یادداشت به شرح زیر است:

یک چیز واحد را درک کنید کسی که به شما می‌گوید، حزب دموکرات آمریکا می‌تواند با ایران مقابله کند، واقعیت را نمی‌گوید. اما در مقابل باید باور کنید که ایران با آمریکا چه جمهوری‌خواهان بر سر قدرت باشند و چه دموکرات‌ها مخالف است و هیچ قدرتی در جهان وجود ندارد که بیش از ایران آماده مقابله با آمریکا باشد.

در مقابل هیچ کسی آماده‌تر از حزب دموکرات برای اینکه همه چیز را تقدیم ایران کند، وجود ندارد. این حرف را برای اولین بار است که می‌نویسم و فقط کسانی که در نظم جهانی ریشه دارند آن را درک می‌کنند.

این را گفتم تا اولاً برخی کشورهای عربی و منطقه‌ای حد و حدود خود را بدانند و بفهمند چه در اطرافشان می‌گذرد و دوم اینکه امت عربی که ملت‌ها به حماقت آنها می‌خندند، بیدار شوند و سوم برای اینکه کشورهای عربی بفهمند پس از عقب‌نشینی آمریکا از افغانستان هیچ امنیتی جز با گرایش به سمت ایران یا همپیمانی با آنها یا آموختن از آن ندارند.

در ادامه دلایل قدرت ایران را به زبان ساده توضیح خواهم داد.

در سال 1967، چین اولین آزمایش پرتاب بمب هیدروژنی را انجام داد و پس از این آزمایش موفق، دولت آمریکا بسیاری را از مراکز حساس خود بیرون کرد، زیرا نتوانستند مانع دستیابی چین به بمب هسته‌ای شوند و این راه را برای جذب نخبگان استراتژیک فکری و سیاسی باز کرد و در میان نخبگانی که معرفی شدند، هنری کسینجر، روباه سیاست جهانی است که به عنوان مشاور رئیس جمهور در امور امنیت ملی در سال‌های 1969 تا 1973 خدمت کرد و سپس به عنوان وزیر خارجه(بین سال‌های 1973 تا 1977) منصوب شد.

کیسینجر طرحی را برای نظم جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم، ارائه کرد که تا سال 2026 ادامه دارد و شاید تا آن سال خودش هم زنده نباشد. او در حال حاضر 98 سال دارد، اما هنوز تمام قدرت ذهنی خود را حفظ کرده است و گفته می‌شود حواس جمع‌تر هم شده است.

بر اساس طرح کیسینجر، اگر حزب جمهوری‌خواه، متحد اکثریت کشورهای عربی (اهل سنت) و حزب دموکرات، متحد اقلیت‌های منطقه (شیعیان و دیگر اقلیت‌ها) باشد؛ اینگونه است که حزب جمهوری‌خواه برای تقویت سنی‌ها و تضعیف اقلیت‌ها می‌آید، سپس حزب دموکرات برای تقویت اقلیت‌ها و تضعیف سنی‌ها می‌آید و نیم قرن است که این نمایش بدبختانه در شرق ادامه دارد.

از آنجا که حزب دموکرات تصمیم‌گیرنده آمریکایی در پرونده ایران است، طبق طرح کیسینجر، حزب دموکرات آمریکا از همان لحظه سعی کرد تا شعله انقلاب اسلامی ایران را خاموش کند، تا شاه، مرد اول آمریکا در شرق را حفظ کند و در همین راستا جیمی کارتر،  رئیس جمهور ایالات متحده، دوبار در سال 1976 و 1977 به ایران سفر کرد تا به شاه در مورد کودتای قریب‌الوقوع علیه حکومتش هشدار دهد. در واقع جیمی کارتر برای ماندن شاه بر سر قدرت در ایران، از موج بازداشت‌ها و نقض حقوق بشر توسط شاه علیه مخالفانش در 1977 حمایت کرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حزب دموکرات آمریکا سعی کرد انقلاب اسلامی را با همه پیشنهادهای وسوسه‌کننده و با اعمال نفوذ سیاسی و نظامی بیشتر به خود جلب کند و حتی به آن پیشنهاد داد تا تجارت نفت در منطقه را در انحصار خود درآورد و تنها کشوری باشد که امور مربوط به نفت را نظم می‌دهد و قیمت آن را در سطح جهانی تعیین و آن را توزیع می‌کند.

اما امام خمینی(ره) همه این پیشنهادها را رد کرد و شعار معروف خود را که آمریکا شیطان بزرگ است، سر داد و به منظور قطع تمام راه‌ها به روی آمریکا انقلابیون با تسخیر سفارت آمریکا (لانه جاسوسی) اقدام به گروگان‌گیری کردند و سفارت دشمن اسرائیلی را هم در تهران بستند و آن را به فلسطین واگذار و برای آزادی آن اعلام جهاد کردند.

اینجا بود که حزب دموکرات متوجه شد، ایران را از دست داده است؛ بنابراین با انقلاب اسلامی اعلام جنگ کرد و آمریکا به صدام حسین دستور حمله به ایران را داد و از شورای همکاری خلیج فارس خواست تا هزینه‌های جنگ را بپردازد و از بسیاری کشورهای عربی مانند سودان، مصر، لیبی و دیگران در آفریقا خواست جنگ‌طلبانی را برای حمایت از ارتش عراق در مبارزه با انقلاب اسلامی اعزام کنند. آمریکا به عراق سلاح می‌داد و تجارت تسلیحات بالستیک اتحاد جماهیر شوروی با عراق را تسهیل می‌کرد که صدام حسین با آن شهرهای ایران را بمباران کند.

یکی از دلایل اشغال کویت از سوی صدام حسین و تلاش برای اشغال عربستان سعودی، پول‌های هنگفتی بود که از زمان جنگ ایران و عراق به دست آورده بود.

پس از ناکامی همه این کشورها در به شکست کشاندن انقلاب اسلامی در ایران، حزب دموکرات تسلیم شد و به نرمش با ایران بازگشت.

از اینجا متوجه می‌شوید که با ورود هر رئیس جمهور دموکرات به کاخ سفید، او شروع به ایجاد مکانیزم‌های مذاکره می‌کند و برای بازگرداندن ایران به به سوی آمریکا هر چه در توان دارد، ارائه می‌دهد و این همان کاری است که بیل کلینتون و اوباما انجام دادند و امروز بایدن هم برای آن تلاش می‌کند تا جایی که حتی جان کری‌، وزیر خارجه دموکرات سابق بعید نیست که خود را در معرض محاکمه ببیند، چرا که ترامپ او را به خاطر کار برای ایران متهم کرد.

ایران ثابت کرده است که یک ابرقدرت است، زیرا تا سال 1990 با حزب دموکرات روبه‌رو بود و آن را شکست داد و همچنین با حزب جمهوری‌خواه که آخرین رئیس جمهور آن دونالد ترامپ بود، روبه‌رو شد و در نهایت باید گفت آمریکا چاره‌ای جز تسلیم شدن در برابر شروط ایران در منطقه ندارد.

ایران همان طور که در جنگ‌های شدید به شکل رویارویی مستقیم با آمریکا و متحدانش پیروز شده است، در بسیاری از جنگ‌های محور مقاومت در منطقه نیز سربلند بوده است. حزب‌الله که متحد اصلی ایران است دو بار توانسته اسرائیل را شکست دهد، یکی آزادسازی لبنان در سال 2000 و دیگری در سال 2006 که معادلات جدیدی را بر دشمن صهیونیستی تحمیل کرد.

امروز این دشمن اسرائیل اگر چه قادر است سوریه را با هواپیماها و موشک‌های توماهاوک بمباران کند، اما نمی‌تواند یک گلوله به سمت جنوب لبنان شلیک کند، زیرا در این صورت، حزب‌الله با همان قدرت یا بیشتر به آن حمله خواهد کرد.

جنبش الحوثی به عنوان دیگر متحدان ایران هم در یمن موفق بوده‌اند، زیرا اکثریت کشورهای عربی با حمایت بین‌المللی آمریکا، انگلیس و برخی دیگر کشورهای اروپایی ائتلافی را برای تجاوز به یمن ترتیب دادند؛ اما همه آنها در برابر ‌حوثی‌ها شکست خوردند و طرفی که امروز شروط خود را تحمیل کرده است همین جنبش الحوثی است.

گروه‌های مقاومت در فلسطین نیز که علنا اعلام کرده‌اند ایران از آنها حمایت می‌کند با ثبت پیروزی‌های شگفت‌انگیز بر دشمن اسرائیلی شروط جدید بر این رژیم اعمال می‌کنند.

آری بالاخره آمریکا و ایران بر سر میز مذاکره خواهند نشست؛ اما این نشست متحدان نیست، بلکه نشست پیروزی، استواری و فداکاری است و ایران در آن پیروز شده است.

به عرب‌ها و آن‌هایی از لبنان، عمان و اردن که پشت آنها هستند توصیه می‌کنم از خواب و خیال آمریکا بیرون بیایند، زیرا همه چیز تغییر کرده است در حالی که مشغول رقص و تقدیم مدال و نشان به فرماندهانی بودند که حتی در یک جنگ هم نجنگیده بودند ایران رزمندگان خود را در جای جای سرزمین خاورمیانه فدا کرده است.

در حالی که عرب‌ها، پول‌های خود را صرف شبکه‌های ماهواره‌ای و مد و غیره کرده‌اند، ایران خود را از لحاظ پزشکی، نظامی و اقتصادی ارتقا داده و فضا را درنوردیده است.

نباید فراموش کنیم که وقتی اعراب به تجملات زندگی مباهات می‌کردند، مردم ایران برای برافراشتن پرچم جمهوری اسلامی عزیز صبور بودند و محاصره و تحریم‌ها را تحمل می‌کردند.

عرب‌ها باید به سمت ایران بازگردند و از آن یاد بگیرند قبل از اینکه عاقبت آنها مثل عاقبت افغانستانی‌هایی شود که با آمریکایی‌ها دوست بودند.

انتهای پیام
captcha