کد خبر: 3995070
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۱
در نشست بررسی نقش مردم در حاکمیت دینی مطرح شد:

فکری: مردم نباید بی‌اعتماد شوند/ سودانی: حاکمیت دینی باید توسط جامعه پذیرفته شود

در نشست «بررسی نقش مردم در حاکمیت دینی» مطرح شد اگر خدای نکرده حرکت ما نزولی باشد، باعث می‌شود مردم احساس کنند با وجود سهمی که در تقویت بنیان‌های حاکمیتی داشته‌اند، این ساختار نمی‌تواند برای آنها مطلوب باشد، لذا به حاکمیت بی‌اعتماد می‌شوند.

به گزارش ایکنا، یکی از موضوعات چالش‌‌برانگیز در اندیشه دینی، نقش مشارکت مردم در حاکمیت دینی است و اینکه چقدر رأی مردم در تعیین حاکمان مؤثر خواهد بود. در طول تاریخ اسلام اندیشمندان و صاحب‌نظران دیدگاه‌های مختلفی را در این باره ارائه کرده‌اند. برای بررسی بیشتر این موضوع طی نشستی در استودیو مبین خبرگزاری ایکنا میزبان مسعود فکری، استادیار دانشگاه تهران و ناصر سودانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز، بودیم.(بخش اول)
 
بخش دوم و پایانی این نشست را بخوانید؛


ایکنا ـ آقای سودانی، درباره نظر کسانی که معتقدند مشروعیت یک حاکمیت صرفاً از جانب خداست و نیازی به مشارکت مردم نیست چه دیدگاهی دارید و به نظر شما اگر تمام مشروعیت از جانب خداوند است، چه نیازی به مشارکت مردم وجود دارد؟
 
اصل آن چیزی است که از سوی خداوند برای بشریت تشریع می‌شود، اما مسئله این است که این موارد در کجا اجرا می‌شود؟ آیا در فضایی غیر از جامعه بشری یا در اجتماع اجرا می‌شود؟ باید پذیرش حاکمیت دینی از سوی جامعه صورت گیرد، وگرنه تبدیل به جمله حضرت امیرالمؤمنین(ع) خواهد شد که فرمودند وقتی در رأس نظام باشم، اما کسی از من اطاعت نکند، انگار که من حاکمیتی ندارم.
 
خداوند متعال در آیه 25 سوره حدید فرموده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ؛ همانا ما پیغمبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند، و آهن (و دیگر فلزات) را که در آن هم سختی (جنگ و کارزار) و هم منافع بسیار بر مردم است (نیز برای حفظ عدالت) آفریدیم، و تا معلوم شود که خدا و رسلش را با ایمان قلبی که یاری خواهد کرد؟ (هر چند) که خدا بسیار قوی و مقتدر (و از یاری خلق بی‌نیاز) است.» حال سؤال این است که رابطه پیامبران یعنی رهبران الهی با جامعه باید به چه شکل باشد؟ آنها آموزه‌های وحیانی را به مردم ارائه و آگاهی و بصیرت مردم را افزایش می‌دهند و آنها را می‌پرورانند اما اقامه قسط باید از سوی مردم صورت بگیرد.
 
 
خداوند متعال در آیه 64 سوره نساء نیز فرموده است: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا؛ ما رسولی نفرستادیم مگر بر این مقصود که خلق به امر خدا از او اطاعت کنند. و اگر هنگامی که آنان (گروه منافق) بر خود ستم کردند به تو رجوع می‌کردند و از کردار خود به خدا توبه نموده و تو هم برای آنها استغفار می‌کردی و از خدا آمرزش می‌خواستی، در این حال البته خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند.» جامعه همانند یک هرم است که رسول یعنی نماینده خدا یا حاکم شرعی و الهی باید در رأس آن باشد، چراکه جامعه صرفاً برای زندگی مادی یا مثلاً پر کردن شکم آفریده نشده، بلکه انسان سرآمد است و امانتی به وی داده شد که جبال، سماوات و ارض آن را پس زدند، اما انسان آن را پذیرفت. لذا راه رسیدن به کمالات به دست ماست نه اینکه به شکل طبیعی و جبری باشد، بلکه خداوند آن را به شکل ارادی به ما ارزانی کرده است. لذا باید آن راه را با اختیار خودمان طی کنیم.
 
انسان فقط برای زیستن در این دنیا نیست، بلکه باید مسیر کمال را طی کند و برای طی کردن این مسیر به سامانه‌ای شرعی و الهی نیاز دارد که باید در رأس آن حاکم شرعی باشد، اما اگر حاکم شرعی ارتباطی با جامعه نداشته باشد، حرکتی در راستای کمال انسان صورت نمی‌گیرد. بنابراین رابطه بین جامعه و حاکم شرعی از نوع پروراندن افکار و اندیشه‌هاست تا انسان‌ها عدل و قسط را بپذیرند و خودشان نیز آن را اقامه کنند.
 
وقتی که مردم تسلیم تبلیغات ظاهری شوند و به عمق مطلب نرسند، دچار آسیب می‌شوند. لذا باید مشارکت اجتماعی را، که یک سرمایه است، حفظ کنیم و برای حفظ آن نیز باید انسان‌هایی روی کار بیایند که معتقد به این ایده و اندیشه باشند، یعنی اعتقاد داشته باشند که این نظام الهی است و مردم انتظار رفتار الهی دارند. شهروندان منتظرند که کارگزاران آنها برقرارکننده عدالت، امنیت، معنویت و اخلاق باشند و به دنبال اختلاس، رانت‌خواری، باندبازی و مسائل شخصی نباشند و خودشان را وقف مردم، جامعه و انقلاب کنند.
 
ایکنا ـ سرمایه اجتماعی چگونه محقق می‌شود؟
 
سودانی: سرمایه اجتماعی اینگونه محقق می‌شود که ما در انتخاب‌های خودمان دقت بیشتری داشته باشیم. تأکید بنده بر این است که مطالبات و خواسته‌های به‌حق ما از سوی کسانی محقق شوند که از جنس همین مطالبات و خواسته‌های عمدتاً معنوی هستند. شخصی همانند شهید حاج قاسم سلیمانی که یک شخصیت نظامی است و معمولاً چنین شخصیت‌هایی با جامعه ارتباط تنگاتنگی ندارند و در آمارهای جهانی نیز شخصیت‌های نظامی مقبولیت چندانی ندارند، چگونه تبدیل به سردار دل‌ها شد؟ چگونه میلیون‌ها انسان به او روی آوردند و وی را به عنوان نماد یک مکتب یا انقلاب دانستند و او را دست‌پرورده یک نظام الهی دیدند و برایش اشک ریختند و حتی به پای پیکر مطهر او جان دادند. 
 
معنای این حرکت مردم این است که دین و احکام الهی و نظام سالم الهی را قبول دارند و اگر کسی نزدیک به این ایده‌ها و افکار باشد و خود را وقف آنها کند، محبوب دل مردم است. ما از جنس سلیمانی‌ها می‌خواهیم که امور را مدیریت کنند. لذا با این باور جهادی و ایثارگرانه و اعتقاد خالصانه و تواضع و ازخودگذشتگی، چنین روحیه‌ای تبدیل به سرمایه اجتماعی می‌شود و اگر چنین افرادی شناسایی شوند، وظیفه ماست که از آنها حمایت کنیم. البته قطعاً‌ مطالبات مردم تحقق خواهد یافت و ارتباط بین مردم و حاکمیت نیز ارتباط تنگاتنگی خواهد بود.
 
 
ایکنا ـ آقای دکتر فکری، مردم در چه شرایطی به حاکمیت بی‌اعتماد می‌شوند؟
 
تجربه حاکمیت دینی در نوع غیرمعصوم آن برای ما تجربه تازه‌ای است. اگرچه چهار دهه از شکل‌گیری جمهوری اسلامی ایران گذشته است اما باید بپذیریم که هنوز در بخش تدوین نظری ضرورت حاکمیت دینی و تعریف کردن اضلاع آن میان حاکمان و مردم راهی طولانی داریم و به ویژه نسل جدید ما، که در شکل‌گیری آن در دوره انقلاب مستقیماً دخالت نداشت، اگر بخواهد حاکمیت دینی را باور کند، نسل قبل‌تر باید زمینه‌ها و ضرورت‌های آن را انتقال دهد، وگرنه ممکن است به حاکمیت آسیب برسد.
 
آنچه ما از حاکمیت توقع داریم، ایجاد یک جامعه سربلند است که از همه شایستگی‌ها به نحو عدالت‌‌مداری برخوردار باشد. نباید با عوض شدن اسم یک نظام تصور کنیم که به همه اهداف خود رسیده‌ایم، بلکه زمانی می‌توانیم سربلند باشیم که تفاوتی ماهوی با حکومت قبلی را شاهد باشیم و حتماً باید به این سمت برویم، یعنی کاستی‌ها و کمبودها را جبران کنیم و نقش مردم نیز جدی‌ گرفته شود. 
 
برای این کار دو هدف را مطرح می‌کنم. اول اینکه جنس حاکمان، هم‌ جنس نگرشی و هم منشی و رفتاری آنها، باید با بدنه جامعه بسیار نزدیک باشد. هرچه این شکاف بیشتر باشد، باید بپذیریم که مردم از حمایت و مشارکت فاصله می‌گیرند. دوم اینکه تلاش برای تحقق بخشیدن به خواسته‌های مردم کاملاً‌ مشهود باشد، ولو اینکه در زمان کوتاهی تحقق پیدا نکند، اما به تعبیر مقام معظم رهبری، این شیب به سمتی باشد که مردم احساس کنند مشکلات در حال کم شدن است و بیشتر به سمت جامعه متعالی می‌رویم. طبیعتاً مردم باانگیزه می‌‌شوند، اما اگر خدای نکرده حرکت ما نزولی باشد، باعث می‌شود که مردم احساس کنند که با وجود سهمی که در تقویت بنیان‌های حاکمیتی داشته‌اند، این ساختار نمی‌تواند مطلوب باشد. لذا امیدواریم هم در بُعد نظری و هم عملی بتوانیم به این دو هدف دست پیدا کنیم. 
 
ایکنا ـ دکتر سودانی، سخن پایانی‌تان را بیان کنید.
 
می‌توانیم انسان‌هایی را که در آنان این ویژگی‌ها را می‌بینیم تشویق کنیم تا در صحنه حضور یابند و خودشان را در معرض انتخاب قرار دهند، یعنی این حق را از مردم سلب نکنند. ممکن است انتخاب شوند یا نشوند، اما تکلیفی است برای کسی که می‌تواند باری را بردارد. همچنین مردم باید در انتخابات بدون توجه به شانتاژهای تبلیغاتی غرب و شبکه‌های بیگانه به انتخاب اصلح بپردازند. ما ملتی آگاه و بصیر هستیم که انقلابی به این بزرگی را رقم زدیم و این انقلاب امانتی در دست ماست تا به صاحب اصلی آن برسد. لذا باید در انتخاب حاکمان دقت شود. هر جا انتخاب مسئولان بر اساس این ملاک‌ها بوده، حرکت به شکل بهتری صورت پذیرفته است و وقتی تحت تأثیر فضاسازی‌ها قرار گرفته‌ایم، دچار مشکل شده‌ایم.
 
قطعاً حاکمیت شرعی یک حاکمیت مطلوب در جامعه بشری است که باید رقم بخورد و همه انبیا، حکما و صالحان در انتظار روزی هستند که مهدی موعود ظهور کند و به آرمان‌های انبیای الهی جامعه عمل بپوشاند. این اتفاق خواهد افتاد، چون وعده‌ای الهی است و اگر حتی دچار خوف و چالش و مشکل باشیم، اراده الهی به این سمت و سو است که این وعده محقق شود، اما خودمان می‌توانیم ظهور را زودتر یا دیرتر محقق کنیم، چراکه مقدمه ظهور، بیداری و بیزاری است یعنی بیدار باشیم و دشمنان خدا را بشناسیم و از آنان بیزار شویم. 
انتهای پیام
captcha