به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی حوزه هنری، سومین نشست از سلسله نشستهای اندیشکده ادبیات پایداری عصر چهارشنبه، 17 شهریور با موضوع «هویت ملی، زبان و ادبیات فارسی و ادبیات انقلاب اسلامی» با حضور غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، محمدرضا سنگری رئیس اندیشکده ادبیات پایداری، علیرضا کمری عضو هیئت امنای اندیشکده ادبیات پایداری، جواد کامور بخشایش دبیر اندیشکده ادبیات پایداری و اعضای هیئت امنای اندیشکده ادبیات پایداری در سالن طاهره صفارزاده برگزار شد.
حدادعادل پس از مرور موضوعات مطرح شده در دو جلسه پیشین در ادامه نشست به معنی واژه هویت اشاره کرد و گفت: هویت یک موضوع مهم فلسفی است. تعریف هویت یعنی هر چیزی خودش، خود آن است. هویت یک اصل عقلی است. هر چند بسیاری از زبانشناسان و ادبیان میان واژه زبان و ادبیات تفاوتهایی قائل میشوند. اما در این جلسه معنی زبان و ادبیات یکسان تعریف شده و هر دو براساس یک رویکرد به کار گرفته میشود. زبانشناسان گونه هنری زبان را ادبیات میدانند و رکن هنر در ادبیات اصل، مهم و تعیینکننده است.
وی ادامه داد: بخشی در هویت داریم که به هویت فردی و جمعی تقسیم میشود. هویت لایههایی شامل شناسنامه، خصوصیات جسمانی و شخصیت فرد است. برخی هویتها به چیستی و برخی به کیستی جواب میدهند. در کنار آن هم یک هویت جمعی داریم. اگر حافظه را در هویت فردی تعریف کنیم، همان مقوله در هویت جمعی به تاریخ تبدیل میشود و اگر عادت را در سطح جامعه و هویت جمعی کنکاش کنیم به سنت خواهیم رسید. اما به طور خاص واژه زبان چه در هویت فردی و چه هویت جمعی معنای یکسانی دارد و همین مسئله است که زبان فارسی را از سایر زبانها متفاوت میکند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی اظهار کرد: سالهای زیادی است که درباره فرهنگ تأمل میکنم. من فرهنگ را شخصیت جمعی میدانم. این نحوه نگاه به ما امکان میدهد که هم فرهنگ و هم شخصیت را بهتر بشناسیم. با تجزیه و تحلیل شخصیت افراد میتوانیم نظایر آن را در جامعه بیابیم. از این رو زبان ما با فرهنگ رابطه دارد و فرهنگ هویت ملی ماست.
حدادعادل با اشاره به نقش زبان در هویت جمعی تصریح کرد: باید نقش زبان را در شخصیت فرد به یاد بیاوریم. آن را بزرگ کنیم و به جامعه تسری دهیم. قطعاً یکی از عناصر معرفیکننده ما به جهانیان زبان فارسی است. من زبان را ظرف فرهنگ میدانم. بسیاری زبان را آینه فرهنگ میدانند. اما آینه همه چیز را بدون دخل و تصرف نشان میدهد، یعنی بازتابی بدون تغییر است. ظرف در عین حفظ مظروف به آن شکل هم میدهد، گاهی مظروف به دلیل ارزشی که دارد در ظرفی گرانبها حفظ میشود و دقیقاً این همان کاری است که زبان فارسی برای حفظ فرهنگ ناب ایرانی انجام میدهد. گاهی یک واژه به تنهایی شعر است. به عنوان مثال در زبان انگلیسی راه شیری را برای کهکشان قرارداد کردهاند، زیرا اگر در دل کویر باشید گوشهای از آسمان را مشاهده میکنید که همانند یک خط سفید شیری آسمان را روشن کرده است. اما در زبان فارسی به آن کهکشان میگویند یعنی جایی که خوشههای زرین کاه ریخته شده است.
وی ادامه داد: این تفاوتها نشان میدهد که چقدر فرهنگ در زبان نقش دارد و قدرت فکر و نگاه مردم را در خود نگاه میدارد. در مثال دیگر، عربها به دلیل گرمای زیاد شبانه در دل صحرا سفر میکردند، برای هدایت کاروانها ستونهای بلندی وجود داشته که در بالای آن آتش درست کرده و کاروانها با دیدن نور آتش به مسیر درست هدایت میشدند. به آن ستونهای بلند منار میگویند که اسم مکان و به معنی محل نگهداشت آتش است. همان ستونها در ایران برای بنای مساجد گلدسته نامیده میشود که همانند یک دسته گل تشبیه شده است. این مثالها نشان میدهد که تا چه اندازه زبان و فرهنگ باهم ارتباطی تنگاتنگ دارند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: زبان فارسی از قالب زبان انگلیسی استفاده نمیکند. امروز هر زبانی قالب مخصوص آوایی خودش را دارد. همچنین زبان کارکرد ارتباطی دارد.
یادآور میشود، محمدرضا دادبه به دلیل درگذشت برادرش در این جلسه حضور نداشت.
انتهای پیام