به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین رضایی بیرجندی، استاد حوزه و دانشگاه 5 مهرماه در ادامه سلسله مباحث آشنایی با تفسیر راهنما که از سوی سرای فرهنگ و قرآن آیتالله هاشمی رفسنجانی برگزار شد، گفت: آیتالله هاشمی رفسنجانی این تفسیر را یک هدیه خاص الهی به خود میدانست و چند سال برای آن وقت صرف کرد. ایشان گفته هدف من از این کار این بود که برای مبلغان مجموعهای آماده کنم که به راحتی به معارف قرآن دسترسی پیدا کنند. همچنین هدف دیگر وی این بود که اندیشمندان غربی بتوانند به صورت موضوعی به مطالب قرآن دسترسی یابند.
عضو هیئت نویسندگان تفسیر راهنما با بیان اینکه قدر این تفسیر آنطور که باید دانسته نشده است، افزود: ایشان معتقد بود که اگر مساجد ما با فرهنگ قرآن اداره میشد و اگر دانشگاهها و منابر ما با محوریت معارف قرآن اداره میشد و اگر برخی دروس اضافه حوزه حذف و به جای آن مداخل تفسیر راهنما آموزش داده میشد، قطعا امروز وضع متفاوتی داشتیم. ایشان در توصیف این کار با برکت گفته است که من بعد از نماز صبح، در ذهنم از ابتدای قرآن، فیشبرداری میکردم چون اوایل دفتر هم نداشتند و بعدا با لطایف الحیلی توسط همسرشان دفاتری به وی داده شد و ایشان مطالب را در این دفاتر نوشتند.
رضایی بیرجندی بیان کرد: ما در گروهی که تفسیر راهنما را تکمیل میکردیم با چند فاضل حوزوی مشغول بودیم و ده تفسیر را میدیدیم و نظراتمان را مینوشتیم و در نهایت وقتی با دیدگاه ایشان مقایسه میکردیم اگر مطالبشان از ما بهتر نبود، پایینتر هم نبود. برخی تصور میکنند این تفسیر محصول فعالیت گروههای علمی است ولی واقعا کار ایشان بی نظیر بود و اگر اصل مطالب ایشان هم چاپ شود جای خود را بازخواهد کرد. در تدوین فرهنگ قرآن هم ابتدا سه نفر بودیم و بعد 5 نفر شدیم و با توسعه دایره نویسندگان، فرهنگ قرآن تکمیل شد.
رضایی بیرجندی تصریح کرد: ما برای فرهنگ قرآن تمامی تفاسیر را ملاحظه میکردیم ولی چون جای علم خالی بود گروه قرآن و علم را ایجاد کردیم که در زمینه جامعه شناسی، سیاست، حقوق، محیط زیست و روانشناسی و ... فعالیت خود را انجام میداد. سه هزار مدخل قرآنی مانند آب، آزادی و ... در این تفسیر احصاء شده است که کاری استثنایی و بالاتر از تفسیر است زیرا معارف قرآن موضوعبندی شده است و هر محقق میتواند به راحتی به معارف قرآن دست یابد.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: آیتالله معرفت که استاد قرآنپژوهی بود گفته است که تفسیر راهنما با تنقیح مناط، معارف کلی را جزئی کرده و نتیجه میگیرد یعنی به نحوی قرآن را وارد فرهنگ اجتماعی میکند.
وی ادامه داد: ما در گروه قرآن و علم مبانی و اصول برداشت علمی از قرآن را منقح کردیم که کار بسیار بزرگی است و باید هرمنوتیک، زبان و انتظار از قرآن و مباحث ریشهای را تحقیق میکردیم و این کار انجام شد. همایش قرآن و مسائل جامعه معاصر هم متعاقب این کار در اصفهان در سطح بینالمللی برگزار شد و آیتالله هاشمی هم در سخنانی گفتند که ما اگر یک لیوان آب داشته باشیم و نصف آن را دور بریزیم اسراف است و وقتی این همه انرژی خورشیدی داریم و از آن بهره نمیبریم اسراف میکنیم. آیتالله هاشمی با اینکه مسئولیت داشت نظارت مستقیمی بر بحث تالیف این دو اثر داشت و ما الان مؤسسهای هم در همین زمینه راه انداختیم که از برکت سفره تفسیر راهنماست.
رضایی بیرجندی با اشاره به اینکه قرآن، علم را یکی از منابع شناخت میداند، افزود: این علم به معنای دانش تجربی و ساینس است که افعال خدا را بررسی میکند برخلاف مفسر قرآن که قول خدا را تبیین میکند، چون خالق قرآن و عالم تکوین یکی است. قرآن کریم اصول کلی و مسائل بنیادی در علوم را بیان فرموده است، مثلا در اقتصاد فرموده است که ربا و مفتخواری حرام است ولی اینکه سیستم بانکی چگونه طراحی شود که این کار محقق شود کار اندیشمندان رشته اقتصاد است.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: متاسفانه یکی از محققان حوزه ضمن احترام مکرر به تفسیر راهنما و فرهنگ قرآن و جایگاه قویم آن، گفته است که این تفسیر مانند تفاسیر مصطلح دیگر چون المیزان نیست که آن را تفسیر بدانیم و آیتالله هاشمی رفسنجانی هم مفسر نبود و تخصصی هم در این عرصه نداشت و دو کار موجود تفسیر محسوب نمیشود، بنده معتقدم که اختلاف سیاسی وجود دارد ولی نباید سبب شود تا در مباحث علمی اثر بگذارد؛ اگر فقط دفاتر آیتالله هاشمی را بررسی کنیم به نبوغ مؤلف آن پی خواهیم برد و به تعبیر خود او هدیه الهی بوده است.
رضایی بیرجندی گفت: امروز هم اگر میخواهیم کشور و انقلاب تقویت شود همین فرهنگ قرآن را باید به درون مساجد و منابر و حوزه و دانشگاه و مدارس ببریم تا این امر محقق شود و گرنه با خرافات و مداحیهای بی معنا به جایی نمیرسیم.
وی با اشاره به چرایی پرداختن به بحث قرآن و علم، افزود: اولین نکته تعارض علم و دین در دنیای مسیحیت از کیهانشناسی آغاز شد و اینکه گالیله گفت زمین مرکز آفرینش نیست و خورشید مرکز است. علم جدید منکر وجود خدا شد که با روح دینی در تعارض قرار گرفت و بعد هم بحث تکامل انواع بیان شد که باز در تعارض با دین بود. بعد از رنسانس علم صرفا برای مفید بودن مطرح شد و برخی شاخههای علمی مورد کم توجهی قرار گرفت و عدهای از متکلمان هم تلاش کردند تا تعارض بین علم و دین را برطرف کنند و راه حلهایی ارائه دادند، از جمله جدایی قلمرو دین و علم.
رضایی بیرجندی گفت: برخی راهکارشان را این طور بیان کردند که زبان دین نمادین است و برخی هم حقیقت تجربه دینی را بیان کردند که اگر علم با دین در تعارض است ناشی از تجربه دینی ماست و ما نمیتوانیم به حقیقت دین دست یابیم یا ابزار انگاری علم را به عنوان راهکار دیگر بیان کردند؛ برخی هم ابزار انگاری دین را پیش کشیدند و اینکه حقیقتی در پشت قواعد و احکام دین نیست.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: آیتالله هاشمی در مصاحبهای با موضوع علم و قرآن بیان کرده است که رشتههای علوم تحت تاثیر نیاز و خواست اسلام و توجه ویژه به عقل که متاسفانه جایگاه آن تضعیف شده است در اسلام به رشد بی سابقه دست یافت و همین سرمایه باعث ایجاد تمدن اسلامی شد و مسلمین از زندگی بدوی به رشد علمی و تمدنی رسیدند. وی تاکید دارد در این میدان، اسلام باعث شکستن تعصبات و باورهای قومی و نژادی و عامل مهم برای روشن ضمیری شد و همه اینها در پرتو عقلانیت اسلامی رخ داد؛ مکتبی که در اولین پیام آسمانی خود قلم و بیان و انسان را مورد توجه قرار داد و با «اقراء» کلام خود به بشر را شروع کرد.
وی در پایان گفت: به همین دلیل وی معتقد بود در حوزه باید برای همه رشتهها مجتهد ذی فنون داشته باشیم. ایشان شخصیتی قرآنی بود و آیات قرآن در خطبههای او نمودار است.
انتهای پیام