به گزارش خبرنگار ایکنا، همایش «بررسی و نقد آثار علامه حکیمی» امروز چهارشنبه 7 مهرماه با حضور جمعی از اساتید و شاگردان مرحوم علامه محمدرضا حکیمی برگزار شد.
امیرعباس علیزمانی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دین دانشگاه تهران در این همایش اظهار کرد: یکی از بزرگترین توفیقاتی که انسان میتواند در زندگی پیدا کند، مواجه شدن با روحهای زیبا، جانهای شیرین و انسانهای اصیل است و خدا را شاکرم که سالهای سال همسایه دیوار به دیوار استاد حکیمی در قم بودم و جلسات زیادی با ایشان داشتم. برای بنده که مایل بودم یک نفر از تبار سربداران خراسان و روحهای زیبا و شیرین را ببینم، همنشینی با ایشان، یک گشودگی به عالم معنا بود و امروز برای من صحبت کردن درباره استاد بسیار مایه ناراحتی است.
وی اظهار کرد: در این اواخر که ایشان اجازه دیدار حضوری به کسی نمیدادند، به صورت تلفنی جویای احوال استاد بودم. کییرکگور میگفت تفکر اصیل آن تفکری است که انسان با آن زندگی میکند و تفکر برای وی خانه است. ما دو نوع زندگی داریم که یکی بر اساس عرف و عادت و دیگری زندگی اصیل است که انسانها بر مبنای اندیشههای خود زندگی میکنند. در اینجا اندیشه انسان متعلق به خود اوست و بر اساس آن زندگی میکند. بدون تردید استاد حکیمی ویژگیهایی برای زندگی اصیل میشمارند که مبتنی بر تفکر باشد و خود ایشان هم این خصلت را دارا بودند.
علی زمانی بیان کرد: حضور اینگونه انسانها در دورهای که دوره حقارت آدمهاست، اتفاق بسیار نادری است و این بزرگترین شکری است که بنده از خدا دارم که به ایشان دسترسی داشتم. رابطه بنده با استاد بیش از آنکه به مکتب تفکیک و کتابهای ایشان برگردد، به آن چیزی مربوط است که در وجود ایشان بود. همیشه آرزو داشتم کسانی از نسل دکتر شریعتی که در خراسان پرچمدار تشیع علوی بودند را ببینم که خوشبختانه این توفیق نصیب بنده شد که با استاد حکیمی آشنا شدم.
علامه حکیمی؛ نماد تفکر
عضو هیئت علمی گروه فلسفه دین دانشگاه تهران گفت: مرحوم استاد حکیمی، نماد نوعی تفکر، زیستن و معنا است. انسان بودن و انسان شدن برای ایشان بسیار مهم بود، اما چیز بسیار با ارزشی که از وی مانده است، جست و جو و طلب مدام و شدنِ مستمر بود. حاصل آن هم مجموعه گرانبهایی است که با عنوان «الحیات» برای ما به یادگار گذاشته است.
وی ادامه داد: وقتی درباره میراث مرحوم استاد حکیمی صحبت میکنیم، باید توجه داشته باشیم که وی در زمره احیاگران اندیشه دینی است. خود ایشان سه چهره را در مقدمه «الحیات» جدا میکنند که شامل پیامبران، پادشاهان و مصلحان است. به نظر میرسد در همین مقدمه پروژه خود را توضیح داده است. وی احیاگری است که دغدغه خلوص دارد، چراکه احیاگران بیشتر دغدغه کارآمدی و پویایی دارند، اما استاد فکر میکرد هرچه بیشتر برای خلوص تلاش کند، شاید به کارآمدی بیشتری برسد، لذا سعی میکرد تعالیم انبیاء را مستقل از تعالیم بشری بداند و دنبال زدودن تحریف از دین بود.
عضو هیئت علمی گروه فلسفه دین دانشگاه تهران گفت: استاد حکیمی معتقد بود در بین ارزشهای متعالی که وجود دارد، ارزش عدالت، مقدم است و اگر این مورد نباشد تفکر، عدالت، توحید و معنا رخ نمیدهد و این تعبیری بسیار زیبا است که در چند جلد «الحیات» به آن اشاره شده است. جامعهای که درد نان داشته باشد، نمیتواند درد معنا داشته باشد و اگر هزاران نفر درباره تعالیم دینی توضیح دهند، اما دین نتواند جامعه منهای فقر را تحقق ببخشد، این تعالیم به جایی نمیرسد.
علیزمانی تصریح کرد: انتقادی هم که از استاد دارم، این است که استاد حکیمی پروژه مدرنیته را جدی نگرفتند و گویا معتقد بودند میتوانیم خارج از تفکر مدرن، پروژه خودمان را پیش ببریم، اما ما در جهانی زندگی میکنیم که وارد بازی مدرنیته شدهایم، لذا دین باید در افق مدرنیته بتواند مخاطبان خود را جذب کند. به هر حال حتی تعالیم اقتصادی نیز باید در مواجهه با واقعیات و آنچه در جامعه در باب پول، اقتصاد و بانکداری وجود دارد، اجرایی شود؛ چراکه نمیتوانیم عالَم و آدمی جدید خلق کنیم، بلکه پروژههای ما باید در همین چارچوب اجرایی شود. البته برای ایشان دعا میکنیم و امیدواریم انفاس قدسی وی شامل حال ما شود.
علامه حکیمی در پی دین ناب بودند
حامد علیاکبرزاده، رئیس سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی در این نشست اظهار کرد: معتقدم علامه حکیمی با همه عظمت و جلالت و قدر و منزلتی که در حوزه علمی داشتند و دهها پایان نامه درباره نظریه تفکیک ایشان نوشته شده است، در بخش زیادی از فعالیت علمی خود را در پی دین ناب و الهی بودند.
وی ادامه داد: هرچه از نظامهای الهیاتی در اختیار داریم، برخاسته از ذهن بشر و شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی است، بنابراین خیلی ارزشمند است که انسان دنبال دین ناب بگردد، نمیتوانیم به چنین چیزی دست پیدا کنیم؛ چنانچه افلاطون میگوید دنبال حقیقت گشتن را بیشتر از حقیقت دوست دارم، لذا اینکه مرحوم علامه حکیمی در پی دین خالص و ناب و الهی گشتند، بسیار ارزشمند است. لازم است از همه حاضران تشکر و اشاره کنم محتوای سخنرانیهای این برنامه نیز چاپ و منتشر خواهد شد.
حجتالاسلام والمسلمین علی الهی خراسانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، در این نشست اظهار کرد: استاد حکیمی از ترکیبات زیادی در نوشتههای خود استفاده میکنند که از جمله آنها جامعهسازی قرآنی و تفقه جمعی است و مخصوصاً ایدههای بسیار خوبی در کتابهای خود به کار بردهاند. برای مثال ایشان بارها به تفقه جمعی اشاره کردهاند؛ بدین معنی که آنچه در فقه داریم باید به روایات برگردد. جالب است سال 1371 که مجله حوزه منتشر میشود و پدر معنوی آن علامه حکیمی بودند مقالهای در آن دارند که فقهپژوهان را به اهداف دین توجه داده و میفرمایند که اهداف دین باید در استنباط فقهی مورد توجه قرار گیرد.
توجه علامه حکیمی به اهداف دین
وی افزود: اولین ویژگی در آثار ایشان، ادبیاتسازی و ایدهپردازی است که نمونههای بسیاری دارد. دومین ویژگی ایشان روشنگرایی و افق گشایی است. مرحوم حکیمی نسبت به امور مختلف و ابعاد زندگی انسان و مباحث علمی، این افق گشایی و روشنگری را داشتند. ما هم در مکتب معارفی خراسان و هم مکتب تفکیک میبینیم که ایشان درباره آموزهها، روش و بزرگان این مکتب اقدام به روشنگری میکنند. به طور مشخص درباره حوزه، افق گشایی زیادی دارند که قابل توجه است.
وی ادامه داد: ایشان در زمینه نقش قرآن در جامعهسازی، توجه به اهداف دین، عنصر امامت، مرزبانان وحی و فرهنگ شیعه، روشنگریهای بسیار قابل تأمل و تأثیرگذاری را در دنیای علم و همچنین دانش و فرهنگ داشتهاند. سومین ویژگی در آثار و فکر علامه حکیمی، مجموعهسازی ایشان است. مجموعه گرانسنگ «الحیات» بیانی از تمدن اسلامی و زندگی انسان با توجه به آیات و روایات است. در واقع استاد اگر حیات جاودانه و زندگی مترقی انسان را در پرتو عمل به آیات و روایات میدانستند آن را با «الحیات» عینی کردند و این منظومه فکری و نظام را در مجموعه الحیات نشان دادند. همچنین در کتابهای دیگر علامه حکیمی، نقش قرآن و امام در زندگی و بزرگان دین در حفظ فرهنگ شیعه بسیار برجسته است.
الهی خراسانی تصریح کرد: بنده از نوجوانی با ایشان مأنوس بودم و در کتابهای علامه حکیمی، نظریه و استدلال علمی و نقد دیدگاه رقیب را کمتر میبینیم. ایشان حتی وقتی وارد مباحث عقل در مکتب تفکیک میشوند، بیشتر اشارهوار و در همان افق روشنگری و بیان کلیات است، اما اینکه مقدماتی علمی و با روش کلامی باشد و دیدگاههای رقیب در فلسفه اسلامی و غرب را نقد کنند، به میزان کمتری قابل مشاهده است و شاید نقش خود را همین روشنگری و افق گشایی میدیدند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: لازم است اشاره کنم کسانیکه در مواجهه با آثار ایشان مخصوصاً «الحیات» هستند، باید به خطر اخباریگری فرهنگی توجه کنند. ما نباید یک مجموعه بسیار عالی و گزینش و پالایشهایی که استاد با برادران خود داشتند را با مثلاً تمدن یا سبک زندگی اسلامی یکی بپنداریم، چراکه آن کتاب عین سبک زندگی اسلامی نیست، بلکه منبعی برای سبک زندگی و حرکت به سمت تمدن اسلامی و طراحی الگوهای تمدنی است. در واقع مجموعه «الحیات» یک منبع گرانسنگ برای پردازش موضوعات مرتبط با فرهنگ، جامعه و تمدن است و باید مراقب اخباریگری فرهنگی و نوع مواجه سیاستگذاران فرهنگی با مجموعههای حدیثی باشیم.
انتهای پیام