به گزارش ایکنا، محمدکاظم شاکر، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، امروز، 11 مهرماه در نشست علمی «روشمندی پژوهشهای خاورشناسان در دوره معاصر»، با اشاره به سیر پیشینه شرقشناسی، گفت: این پیشینه به چند قسم قابل تقسیم است؛ دوره اول، تبشیر و تبلیغ بود که بیشتر جنبه تهاجمی از سمت مراکز دینی و کلیسا داشت؛ دوره دوم تفکیک بین حکومتها و مراکز دینی بود و البته جنبه تهاجمی از سوی حکومتها اعمال میشد، اما در حال حاضر دوره علم و پیشرفت پژوهشهای علمی مستشرقان است.
وی افزود: در حال حاضر رویکرد منصفانه بیشتری از سوی مستشرقان به مطالعات شرقشناسی و اسلامشناسی و قرآنپژوهی شاهد هستیم.
شاکر با اشاره به جایگاه علم و عالم در برخی کشورهای دیگر ادامه داد: یکی از دوستان برای بنده تعریف میکرد که من در انگلیس، دستیاری برخی از استادان راهنما را انجام میدهم و ایشان حقوق خوبی به من میدهند. پولی در اختیار ایشان قرار دادهاند، بدون اینکه روند دیوانسالاری موجود در کشور ما را داشته باشد و او دستمزد به ما میدهد.
شاکر بیان کرد: بنابراین شخصی که در این دانشگاهها درس میدهد، باید کیفیت خود را حفظ و ارتقاء بدهد تا مجدداً با او قرارداد ببندند وگرنه قرارداد را لغو میکنند؛ در چنین فضایی آیا به صرف اینکه فرد یکسری اعتقادات خود را روی کاغذ بیاورد، میپذیرند؟ قطعاً نه و باید علمی باشد و مقالات علمی نه تنها باید در مجلات چاپ شود، بلکه میزان دیده شدن مقالات هم مورد توجه است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: سیدحسین نصر و ساشادینا افراد محققی هستند که در غرب مورد قبول هستند، زیرا علمی و روشمند کار میکنند و وقتی کتابی از فردی منتشر شد، مورد نقد و مرور قرار میدهند. وقتی مراکز آکادمیک به صورت غالب از تحت سلطه دولتها بیرون آمدند، این خوبیها و خواص را دارد، زیرا نه تنها به دستورات این و آن توجهی ندارند، بلکه در فاز جدیدی قرار میگیرند و علت پیشرفت علم در غرب هم همین است.
شاکر اضافه کرد: علوم دینی هم در این امر از علوم غیردینی مستثنی نیستند و آن هم ساز و کارهای خود را دارد؛ بنابراین اینها با چنین حرکت تاریخی که رخ داد و مراکز علمی و آکادمیک از سلطه دولت خارج شدند، فعالیتهای علمی ملاک و معیار قرار گرفت.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به این پرسش که آیا تاکید شما بر روشمندی کارهای علمی در غرب به معنای آن است که در ایران عمده فعالیتهای پژوهشی غیرروشمند است، اظهار کرد: خیر بنده دنبال القاء این مطلب نبودم که بگویم تحقیقات ما روشمند نبوده و نیست، بلکه آن را نسبت به وضع مطلوب میسنجیم؛ در مورد غرب بنده سه دوره را برای مطالعات شرقشناسی بیان کردم، اما در کشور ما سایه سنگین کلیسا وجود ندارد که بگوید این را بنویس و آن را ننویس و اگر این را گفتی باید از کلیسا بیرون بروی و کشته شوی و ... .
شاکر اضافه کرد: جان هیک کتابی با نام «عیسی؛ اسطوره تجسد خدا» نوشت و کلیسای انگلستان او را مرتد دانست و از آنجا بیرون کرد؛ در دوره سوم کلیسا دخالتی روی علما نداشت و سایه سنگین دولت هم وجود دارد و صرفاً سایه سنگین خود دانشگاه است و دانشگاه هم تأکید میکند شما اگر بخواهید دانشجو جذب کنید باید حرف برای گفتن داشته باشید و این حرف باید روشمند باشد و گرنه دانشجو جذب نمیشود و اگر شد باید مطلبی دستگیر او شود.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: در اینجا رشته الهیات با کلیسا تفاوت دارد و اعمال یکسری باورهای اعتقادی نیست، در کلیسا همه مشتاق هستند هلولوی (تحلیل و تکبیر بگویند)، مثل ما مسلمین که اوایل انقلاب خیلی رسم داشتیم در جلسات سخنرانی تکبیر بگوییم، اما در دانشگاه کسی دنبال شنیدن شعارها و نمادهای شعاری نیست.
وی افزود: یکی از دلایل روشمندی مطالعات مستشرقان این است که دانشگاه، کلیسا نیست که الهیات عشاء ربانی برقرار باشد، بلکه در این دپارتمان، کسی مانند عبدالعزیز ساشادینا که نزد آقاسیدجواد آشتیانی تحصیل کرده مشغول تدریس الهیات اسلامی است، یا در دپارتمان کناری آنها سیدحسین نصر، شاگرد علامه طباطبایی نشسته است و اگر حرف غیرعلمی بزنند نوار آن به دست این افراد و در فضای مجازی پخش میشود و همه واکنش نشان میدهند، لذا نمیتوانند آیهای که در قرآن نیست و یا روایتی را به عنوان قرآن معرفی کنند.
شاکر با تأکید بر اینکه ما پیشفرضهای ذهنی و غرضورزی را به هیچ عنوان نمیتوانیم از عرصه علوم انسانی حذف کنیم، تصریح کرد: اما این به معنای آن نیست که غیرروشمند حرف بزنیم و کتاب و مقاله بنویسیم. یک سری موارد به نیتها برمیگردد که بهتر است وارد این فضا نشویم و نیتخوانی نکنیم؛ مثلاً اگر میخواهیم چیزی را به کسی نسبت دهیم، برای آن شاهد و مستند بیاوریم.
وی ادامه داد: کتاب الهی ظهیر با عنوان شیعه و قرآن روایات امثال حاجی نوری را آورده تا ثابت کند شیعه باور به تحریف قرآن دارند. علامه عسکری، وقتی این اثر را بررسی کرده، آورده است «محاضرات الی استاذ الهی ظهیر»؛ بنده به خاطر دارم که تا سالها بعد عربستان این کتاب را به همراه قرآن به شیعیان میداد و این مسئله تا جایی پیش رفت که به باوری در بین مسلمین تبدیل شده بود؛ بنده این درس را از علامه گرفتم که وقتی میخواهد با مخالف محاجه کند، از ادبیات علمی استفاده میکند یا وقتی قصد دارد از عایشه نام ببرد، مینویسند «ام المؤمنین عایشه».
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: لازم نیست برای نقد دیگران، به آنها توهین کنیم که سبب شود تا آنها هم به ما توهین کنند. وقتی قصد داریم گلدزیهر و آثارش را نقد کنیم، ننویسیم که این فرد مغرضانه و از روی خباثت نفس فلان مطلب را گفته است. البته وی مطالب و رفتارهای خوبی هم دارد، از جمله اینکه در برابر مسلمین خضوع به خرج میدهد و گفته است من در نماز شرکت میکردم و دیدم چقدر این حالت برای انسان زیباست. بنابراین مطالب او را با برهان علمی نقد کنیم.
وی تأکید کرد: وقتی مستشرقان کارهای علمی روشمند بکنند، کار ما هم سختتر خواهد شد؛ وقتی نولدکه 17 زبان بلد است، محقق ما باید 20 زبان بلد باشد که بتواند او را نقد کند. ما مسلمین باید از روشهایی که غرب پذیرفته برای نقد دیدگاههایشان استفاده کنیم و وقتی با این مبنا کار کنیم، حضور افرادی مانند ساشادینا موجب اصلاح بسیاری از پژوهشهای آنها هم خواهد شد.
انتهای پیام