به گزارش ایکنا، حدود دوماه نیم است که دولت سیزدهم قدرت را به دست گرفته و وزرای خود را به مردم معرفی کرده است. هر دولتی با توجه به وعدههایی که در زمان انتخابات ارائه میکند سعی میکند برنامههای خود را نیز ارائه کرده و در مسیر تحقق آنها گام بردارد. دولت سیزدهم در این مدت کوتاه تا چه حدی برای رسیدن به آن اهداف برنامهریزی کرده است؟ در این راستا با کامران ندری، استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) گفتوگویی داشتهایم که در ادامه از نظر خوانندگان گرامی میگذرد:
ایکناـ با توجه به اینکه دولت سیزدهم چندماهی است آغاز به کار کرده و وعدههای اقتصادی از جمله کنترل تورم را در زمان انتخابات مطرح کرد، آیا در این مدت کوتاه توانسته در مسیر برنامههای خود گامی بردارد؟
دولت جدید برنامههای خود را در حد کلیات یا به تعبیری اهداف تا به حال رونمایی کرده است. یعنی وارد جزئیات عملیاتی برنامهها نشده یا حداقل من اطلاعی ندارم. بعد از بیان کلیات تا الان بیشتر درگیر عزل و نصبها بودهاند و فرصتی که بخواهند از یک برنامه خاص رونمایی کنند، نداشتهاند. در عین حال درگیر امور روزمره هم بودند؛ یعنی حل مسائل جاری کشور و تأمین هزینهها، در طول یک ماه آنها را آنقدر به خودشان مشغول کرده که به نظر میرسد کلیات آن برنامه هم به مرور زمان به فراموشی سپرده میشود.
به عنوان مثال یک مورد وعده ساخت چهار میلیون مسکن است که میبینید هنوز در حد گمانهزنی است که این مسکنها را چینیها بسازند یا غیره؛ یعنی برای ساخت آن چهار میلیون واحد مسکونی که یکی از وعدههای دولت سیزدهم بوده هنوز به یک جمعبندی و برنامه عملیاتی مشخص نرسیدهاند.
ایکناـ با توجه به زیرساختها و امکاناتی که وجود دارد اصلاً آیا این امر امکانپذیر است؟
اگر به گذشته نگاه کنیم در بهترین شرایط ما توانستهایم هفتصد هزار واحد مسکونی در سال بسازیم. اولاً مشخص نیست که این یک میلیون واحدی که وعده داده شده، چیزی اضافه بر آن هفتصد هزار واحد مسکونی است که در سال ساخته میشده یا اینکه میخواهند سیصد هزار به آن اضافه کنند. البته خود همین رقم هم رقم قابل ملاحظهای است. ساخت و ساز مسکن به طور میانگین حدود 50 درصد در سال افزایش داشته است. پرسشهای متعددی در این مسئله مطرح است، ابتدا اینکه آیا اصلاً منابع فیزیکی کافی (اگر منابع مالی را در نظر نگیریم) برای این کار وجود دارد؟ پرسش دوم اینکه چگونه این مسئله را میخواهید تأمین مالی کنید؟ به چه شکلی میخواهید نظارتهای فنی و حسابداری را بر روی اینها اعمال کنید؟
اینها جزئیاتی است که همانطور که گفتم به آنها پرداخته نشده است. برنامهای که طرح میکنید زمانی معنا پیدا میکند که این جزئیات بهطور دقیق مشخص شده باشند. دولت در این حد هنوز جلو نرفته است. هرچند به نظر میرسد برنامه ساخت چهار میلیون واحد مسکونی نسبت به برنامههای دیگر جلوتر هم باشد، چون بالاخره به جاهایی رسیده مثلاً میگویند که میخواهیم از سرمایهگذاری خارجی استفاده کنیم یا تکنولوژی چینیها را وارد میکنیم، درصورتیکه در سایر موارد هنوز در حد همان کلیات باقی ماندهاند و بیشتر وقت دولت از نظر من به عنوان یک ناظر بیرونی صرف امور روزمره و عزل و نصبها شده است.
ایکناـ با توجه به برنامه کلی دولت مبنی بر مهار تورم آیا خود همین برنامه ساخت مسکن ایجاد تورم در سطح جامعه نمیکند؟
ممکن است ایجاد تورم کند و چون جزئیات آن مشخص نیست و کسی نمیداند که میخواهند چه کنند، کارشناسان در نهایت در رابطه با این پیشنهادها و ایدههایی که مطرح شده است نظر میدهند. اصل ساخت یک میلیون واحد مسکونی هنوز معلوم نیست که آیا اضافه بر هفتصد هزارتاست یا با آن قرار است به یک میلیون برسد از سوی کارشناسان زیر سؤال است و کارشناسان این سؤال را از دولت میتوانند بپرسند که آیا منابع کافی برای ساخت مسکن وجود دارد؟ یا ساخت این تعداد با توجه به کمبود منابعی که در کشور داریم باعث میشود که قیمت مصالح ساختمانی بالا برود. مخصوصاً وقتی دولت منابع کافی برای تأمین مالی این پروژه را ندارد، اگر به سراغ چاپ پول یا منابع بانکی برود مسئله تورم خیلی جدیتر میشود.
به هر حال هنوز دولت پاسخی به این شبهه نداده که آیا میتوانند به نحوی به این وعدهشان عمل کنند که منجر به بدتر شدن وضعیت تورم در اقتصاد نشود. البته در کشورهایی مانند ایران این امر کاملاً طبیعی است، چون حزبی وجود ندارد که از قبل روی این مسائل فکر شده باشد و برنامه داشته باشد که زمانی که قدرت را در دست گرفت مجبور نباشد فکر کند. چون در نظام سیاسی ما تحزب وجود ندارد این امری طبیعی است، مثلاً اگر من نوعی هم وقتی میخواهم وارد رقابتهای انتخاباتی بشوم اول شعار و اهداف و ایدهآلهای خودم را مطرح میکنم اگر رأی آوردم تازه فکر میکنم که چگونه میشود به این وعدهها عمل کرد. این بسیار با نظامهایی که احزاب در آنها فعال هستند فرق میکند، چون در آن نظامها احزاب دائماً کار میکنند، برنامه دارند و به محض اینکه قدرت را در دست میگیرند این مشکلات را ندارند یا حداقل مشکلات کمتری دارند و میتوانند برنامههای عملیاتی خودشان را رونمایی کنند. مثلاً اگر توجه کنید در امریکا که آقای بایدن قدرت را در دست گرفته میگویند که 5 میلیون شغل ایجاد شده است؛ این نشان میدهد که براساس برنامهای از قبل طراحی شده بوده است. متأسفانه در ایران نظام سیاسی این مشکلات را دارد و ما با این مسئله مواجهایم که وقتی یک گروه جدید قدرت را میگیرند تازه برنامهریزی را شروع میکنند.
این برنامه هم چیزی نیست که در طی سه ماه محقق شود. فکر میکنم در بهترین حالت اگر مشکلات و مسائل روزمره اجازه بدهد که خیلی هم جدی هستند و به دولت فرصت فکر کردن نمیدهد، رونمایی از برنامه عملیاتی جدی دولت برای حل مشکلات اقتصادی حداقل یکسال زمان میخواهد. شدت مسائل و مشکلات جاری ما برای دولت سیزدهم خیلی بیشتر از دولتهای قبلی است؛ یعنی موج مشکلاتی که دولت سیزدهم از دولتهای قبلی به ارث برده به مراتب بیشتر از قبل است و این امر این خطر را ایجاد میکند که دولت فرصت برنامهریزی نداشته باشد، بنابراین اگر دولت سیزدهم بتواند مسئله روزمرگی را حل کند حداقل باید یک سال انتظار بکشیم.
گفتوگو از خداداد خادم
انتهای پیام