سید محمد حسینی، منتقد و کارشناس سینما در گفتوگو با ایکنا پیرامون ادغام جشنواره جهانی فیلم فجر با سینمای ایران، اظهار کرد: جشنواره فیلم فجر به واسطه عملکردش در سالهای گذشته نیاز به بازنگری جدی دارد زیرا اگر بخش بینالملل و سینمای ملی را ارزیابی کنیم متوجه خواهیم شد متاسفانه بازخوردی که از آن انتظار میرفته، حاصل نشده است. جدا از بیفایده بودن، باید اذعان کنم این فستیوال هزینههای اضافی نیز بر سینمای ایران تحمیل کرده است.
وی افزود: جدا از خنثی بودن جشنواره فجر، تصمیم اخیر ادغام سینمای ایران با بخش بینالملل را باید اتفاقی مثبت ارزیابی کرد، چون حداقل از بودجهای که هدر میرفت پیشگیری میشود. مشکل دیگری که در این رابطه وجود دارد به عملکرد موازی این دو بخش مربوط میشود. در سالهای اخیر برخی فیلمهای ایرانی که بنا به دلایلی فرصت حضور در جشنواره فجر را به دست نمیآوردند در فستیوال جهانی حاضر میشدند.
این کارشناس با بیان اینکه جشنواره باید بر فرایند تولید تاثیرگذار باشد، گفت: در همه جای دنیا باب است جشنواره روی روند تولیدات سینمایی تاثیرگذار باشد، یعنی برگزیده شدن یک یا چند فیلم باعث میشود تولیدات سال آینده به آن سمت سوق پیدا کند، اما میتوان این ویژگی را برای فستیوال فجر در نظر گرفت؟ مطمئناً جواب خیر است!
مشاور امور سینمایی بنیاد فرهنگی روایت فتح اضافه کرد: نکتهای دیگری که برای جشنوارههای موفق دنیا میتوان برشمرد بازار فیلم این فستیوالهاست که میتواند منبع درآمد باشد. این کارکرد عملاً در جشنواره فجر تعطیل است. در ضمن حاشیههایی که باعث میشود جشنوارهها در دنیا بهتر و بیشتر دیده شود در فیلم فجر وجود ندارد.
حسینی در پاسخ به این سوال که آیا جداسازی جشنواره فیلم فجر باعث نشده که بخش بینالملل بیشتر دیده شود؟ بیان کرد: این تصور درست نیست زیرا زمانی که جشنواره فجر جدا شد هم بیننده آثار خارجی کم بود. دلیل این امر را باید در نحوه برگزاری آن جستجو کرد نه اینکه بخواهیم با جداسازی برای آن تماشاگر بیابیم. از نگاه من زمانی بخش بینالملل فجر رونق خواهد یافت که این جشنواره در تقویم جهانی جایگاه شایسته خود را داشته باشد وگرنه اگر تنها بخواهیم با مقیاسهای خود جشنواره را برگزار کنیم نتیجه دلخواهی از بابت آن دریافت نخواهیم کرد.
مدیر مرکز تولید متن سازمان سینمایی حوزه هنری در بخش دوم این گفتوگو درباره بحث حامیان مالی در سینما تصریح کرد: سینما یک مجموعه است نه یک محصول واحد، برای همین وقتی فیلمی ساخته میشود برای آن محصولات جانبی نیز در نظر گرفته میشود. برای مثال وقتی فیلمی در سینمای جهان ساخته میشود پیرامون آن برخی کالاها نیز روانه بازار میشود. این خصیصه را برای تولیدات پرهزینه آمریکایی میتوان دید.
حسینی ادامه داد: وقتی سینما قادر نیست برای خود محصولات جانبی داشته باشد طبیعتاً حامی مالی نیز حاضر نمیشود در هنر هفتم سرمایهگذاری لازم را انجام دهد. در چنین شرایطی باید کار فرهنگی مناسبی صورت گیرد تا حمایتکننده مالی تشویق به سرمایهگذاری در سینما شود. یکی از کارهای فرهنگی تنوع ژانر است. یعنی موقعیتی پیش آوریم تا فیلمهای فانتزی در سینما ساخته شود. یکی از این گونه تولیدات، آثار علمی تخیلی است که اگر به درستی به آن ورود شود خواهیم توانست محصولات جانبی هم داشته باشیم تا نهایتاً حامی مالی حاضر به سرمایهگذاری شود.
این فیلمنامهنویس در خاتمه تاکید کرد: بحث دیگری که در رابطه با حامی مالی وجود دارد به حضور آنها در جشنوارههای سینمایی مربوط میشود. گاهی اوقات برگزارکنندگان به واسطه محدودیت مالی از حضور اسپانسر بهره میبرند اما این امر بهانهای میشود تا به صورت همه جانبه حامی مالی تبلیغ شود. این اتفاق مذموم است، چون هویت فستیوال را تحت تاثیر خود قرار میدهد، ولی اگر حامی مالی در حد و اندازههای استاندارد در رویدادهایی سینمایی حضور داشته باشد به نظرم اتفاق خوبی را شاهد خواهیم بود.
انتهای پیام