به گزارش ایکنا، عبدالرحیم پدرام، معاون پژوهشی دانشگاه عالی دفاع ملی، شامگاه 16 آبان در نشست علمی «درآمدی بر آیندهپژوهی اسلامی»، گفت: آیندهپژوهی اسلامی بحث جدیدی نیست و اولین کسی که آن را مطرح کرد ضیاءالدین سردار در سال 1991 بود و شاید او بنیانگذار آیندهپژوهی اسلامی در جهان باشد؛ البته در 30 سال اخیر کار چندانی در این عرصه انجام نشده و باید بیشتر به آن توجه میشد.
وی با اشاره به رابطه میان اسلام و آیندهپژوهی، افزود: یک رابطه، بحث آیندهپژوهی با موضوعات مرتبط با اسلام مانند آیندهپژوهی مسلمین، کشورهای اسلامی و ... است. در این زمینه حتی کسانی که خودشان مسلمان نیستند اذعان دارند که اسلام در آینده جهان نقش اساسی خواهد داشت؛ رابطه دیگر بین این دو آیندهپژوهی از نگاه اسلام است مانند سنتهای الهی، پیشگوییهای قرآن و اهل بیت(ع) و ... مانند غلبت الروم که پیشگویی گذشته است و مباحث آخرالزمانی و ظهور که آینده نیامده است.
وی افزود: رابطه سوم بین اسلام و آیندهپژوهی، آیندهپژوهی اسلامی است. این مدل، حوزه دانشی است که میتوان آن را به صفت اسلامی موصوف کرد، این نوع از آیندهپژوهی، نسخه جدیدی از آیندهپژوهی عرفی است که دو ویژگی دارد؛ اول با اسلام سازگار است و حداکثر استفاده را از پیشبینیهای اسلام از آینده میبرد. این نوع از آیندهپژوهی گاهی در تضاد با آیندهپژوهی عرفی رایج است مثلا در عرف رایج گفته شده است که آینده از پیش تعیین شده وجود ندارد در صورتی که ما مهدویت و قیامت را به عنوان آینده از قبل تعیین شده قبول داریم همچنین موضوعاتی مانند اینکه آینده جهان در دست مستضعفان خواهد بود؛ یا میگویند اراده انسان بالاترین عامل سازنده جوامع است در صورتی که ما به نقش مطلق انسان باور نداریم یا میگویند آینده سکولار است در صورتی که آیندهپژوهی اسلامی هم با اسلام سازگار است و هم از جهانبینی اسلامی حداکثر استفاده را میبرد.
وی اضافه کرد: اسلاوتر معتقد است آیندهپژوهی به اهداف از پیش تعیین شده خود نرسید و لازم است به نسخههای جدید هم فکر کنیم، بنابراین آیندهپژوهی اسلامی نسخه بدیل آیندهپژوهی رایج است؛ سردار که آیندهپژوهی اسلامی را آغاز کرد به شدت تحت تاثیر سیدحسین نصر است؛ او پروژهای با عنوان عمران را شروع کرد که یک چشمانداز مطلوب تمدنی مطرح میکند و معتقد است باید شرایط جامعه نبوی را احصاء کرده و در شرایط امروز پیاده کنیم.
معاون پژوهشی دانشگاه عالی دفاع ملی بیان گفت: رجا اکرام هم که رئیس مرکز آیندهپژوهی اسلامی پاکستان است باور دارد که اگر آیندهپژوهی توسط مسلمین مورد استفاده قرار بگیرد خود به خود اسلامی خواهد شد که البته ما نمیتوانیم این حرف را قبول کنیم زیرا ممکن است کسی نماز بخواند و سکولار بیندیشد. مهدی المنجر مراکشی هم که رئیس فدراسیون جهانی آیندهپژوهی بود معتقد است مسلمین به اندازه خود سهم مورد نظر را در تولید علم ندارند و به همین دلیل در مباحث تمدنی، عقبمانده هستند. وی تاکید دارد باید سراغ علم اسلامی برویم و مفاهیم انتزاعی اسلامی را در آیندهپژوهی انضمامی کنیم؛ وی آیات ابتدایی سوره بقره و مفهوم غیب را مثال آورده و گفته باید مفهوم «غیب» را تبیین کنیم.
پدرام با بیان اینکه ما دو مواجهه میتوانیم با آیندهپژوهی اسلامی داشته باشیم، اظهار کرد: ابتدا بگوییم قصد داریم از اول آن را تاسیس کنیم و کاری با آیندهپژوهی عرفی رایج نداریم که مانند اختراع دوباره چرخ و ماشین و ... است و دیگر اینکه بگوییم اسلام به تعقل بشر احترام قائل است و ما هم باید از آن بهره ببریم. قاعدتا اگر بخواهیم به این سمت برویم لازم است که آیندهپژوهی رایج را مبنا قرار داده و به سمت آیندهپژوهی اسلامی جلو برویم که الزاماتی دارد؛ اول بررسی نسبت آیندهپژوهی رایج با اسلام و دین؛ دوم اینکه آیا میتوانیم به سمت آیندهپژوهی اسلامی حرکت کنیم؟ اگر جواب آری است آیا بسترهای آن مهیاست؟
معاون پژوهشی دانشگاه عالی دفاع ملی بیان کرد: در همه دنیا آیندهپژوهی، دانش ارزشبنیان تلقی میشود یعنی وابسته به ارزشهای حاکم بر هر جامعهای است بنابراین مشخصا آیندهپژوهی رایج پاسخگوی نیازهای اساسی جامعه ما نیست زیرا آیندهپژوهی در بستر اندیشههای غربی ایجاد شده است ضم اینکه آیندهپژوهان بزرگی مانند عنایتالله و بالتون و وندرور بر این مسئله تاکید دارند که آیندهپژوهی رایج در اندیشه غربی تولید شده است و زمان آن رسیده که غیرآمریکاییها و غیراروپاییها هم از آیندهپژوهی استفاده کنند.
پدرام افزود: پروژههایی مانند میلینیوم یا نگرشهای تکاملی به آینده که ناشی از داروینیسم اجتماعی و مورد نقد اساسی از سوی مارکس و وبر و ... بوده است به شدت در بحث آیندهپژوهی مورد استفاده است یا اهدافی مانند آزادی و لیبرالیسم که به عنوان اهداف اصلی آیندهپژوهی از آن یاد میشود و در صدد بیان این است که ما گرفتار جبر تکاملی و فناورانه هستیم. در حوزه روشهای آیندهپژوهی هم شاهد سلطه روشهای غربی بر این دانش هستیم. عنایتالله اشاره دارد که هدف آیندهپژوهی ایجاد جوامع عقیم و تحمیل بی چون و چرای تصاویر غربی از آینده است؛ این سخن را کسی مطرح میکند که خودش میانه خوبی با آیندهپژوهی اسلامی هم ندارد.
پدرام با طرح این پرسش که آیا آیندهپژوهی اسلامی ممکن و قابل تحقق است؟ تصریح کرد: آیندهپژوهی ماهیتا یک علم و فناوری است و اگر علم و فناوری اسلامی ممکن باشد میتوانیم بگوییم آیندهپژوهی اسلامی هم امکانپذیر است؛ در حوزه علم اسلامی، چند دیدگاه وجود دارد؛ دسته اول معتقدند که اصالت با دین است و همه چیز را میتوان از آن بیرون آورد؛ دسته دوم اصالت را برای علم تجربی قائل هستند و دسته سوم هم چند گروه هستند، برخی معتقدند که باید مبانی بنیادی را از دین بگیریم، گروهی میگویند علم اساسا الهی است چون در حال کشف خلقت الهی است و دسته سوم هم باور دارند که اگر معرفتی را که ما در علم به کار ببریم قدسی باشد علم ناشی از آن هم قدسی خواهد بود؛ وجوه مشترک در این دیدگاهها نشان میدهد که ما میتوانیم علم اسلامی داشته باشیم.
معاون پژوهشی دانشگاه عالی دفاع ملی تصریح کرد: آیندهپژوهی اسلامی از بعد علمی و فناوری امکانپذیر است؛ چون فناوری یک سطح روانی شناختی دارد که با وضوح میتوان گفت متاثر از باورها و عقاید افراد است و در روش هم این مسئله ممکن است؛ مثلا در حوزه پزشکی، در کشور چین طب سوزنی حاکم است که ریشه در عقاید مذهبی آنها و تعادل دو نیروی شر و خیر و مثبت و منفی دارد یا طب شیاتزو در ژاپن یا طب کلنگر که در برابر رویکرد طب جزئینگر مطرح است. بنابراین به لحاظ روشی هم این مسئله امکانپذیر است.
وی اضافه کرد: همانطور که آیندهپژوهی در آمریکا طبق شرایط آن کشور شکل گرفته است ما هم میتوانیم آیندهپژوهی متناسب با کشور خودمان داشته باشیم؛ در مجموع ما نمیتوانیم شکلی از آیندهپژوهی اسلامی را مشخص کنیم ولیس براساس آموزههای اسلامی میتوانیم تا حدودی وجوهی از آن را روشن کرده و به آن بپردازیم.
انتهای پیام