کد خبر: 4011573
تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱۴۰۰ - ۱۳:۴۷
سیدمحمدرضا فقیه‌ ایمانی بیان کرد:

علامه طباطبایی فیلسوفِ انسان شناس بود

حجت‌الاسلام سیدمحمدرضا فقیه ایمانی با اشاره به خلأ‌های جدی در رشته قرآن و حدیث، اظهار کرد: چون برخی افراد از ظرفیت‌ این رشته اطلاع ندارند گاهی تصور می‌کنند که حرفی برای گفتن ندارد، لذا ممکن است انگیزه دانشجویان برای کار علمی سلب شود.

سیدمحمدرضا فقیه ایمانی، پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «نقش مبانی انسان‌شناسی قرآنی در علوم انسانی قرآن‌بنیان با تأکید بر اندیشه علامه طباطبایی» امروز دوشنبه 17 آبان‌ با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدرضا فقیه ایمانی، پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)، برگزار شد.
در ادامه سخنان وی را می‌خوانید: 
 
اولین نکته درباره جایگاه علوم انسانی در عصر حاضر است، زیرا بشر در حوزه تکنولوژی به پیشرفت‌های قابل توجه و آرامش جسمی دست یافته است، اما به حقیقتِ وجودی خود که آرامش روان است توجهی ندارد و تمام کارهایش در راستای آزردن آن است. لذا نیازمند فکر و اندیشه نابی هستیم که آرام‌بخش روح و روان باشد. به گفته یکی از اساتید، اگر قرار باشد ظهور حضرت بقیه‌الله(عج) اتفاق بیفتد و ایشان بخواهند معجزه‌ای را برای بشر کنونی ارائه دهند، همان علوم انسانی اسلامی است.
 
ضرورت نشان دادن کارآمدی دین
 
مکاتب بشری یکی پس از دیگری نظریات خود درباره انسان را ارائه داده‌اند و بشر همه آن را آزموده و به سرخوردگی عجیبی دچار شده است. لذا چون گفتمان این عصر، علومِ مرتبط با انسان است باید یک مکتب کاربردی برای حل مشکلات بشر وجود داشته باشد که همانا اسلام است. نکته دیگر مسئولیت مضاعف دانشگاه امام صادق(ع) در قبال علوم انسانی اسلامی و تمدنی است. دغدغه اصلی مؤسسان این دانشگاه ارائه علوم انسانیِ تراز حکومت اسلامی بوده است و مرحوم آیت‌الله مهدوی‌ کنی دائم تأکید می‌کردند که ما صرفاً تبلیغ نمی‌خواهیم، چراکه اصل آن برعهده حوزه علمیه است، بلکه ما می‌خواهیم توانایی مکتب تشیع در کارآمدی دین را نشان دهیم.
 
مقام معظم رهبری نیز در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) تبدیل شدن به مرجعیت علوم انسانی اسلامی را برای ما ترسیم کردند. لذا کسی که این دانشگاه را انتخاب کرده حتماً هدفی داشته است و نمی‌تواند به این موضوعات بی‌تفاوت باشد. نکته بعدی درباره مسئولیت خطیر دانشجویان و فارغ‌التحصیلان رشته الهیات است و مسئله دیگر خلأ جدی در رشته قرآن و حدیث است، چون برخی از ظرفیت‌ این رشته اطلاع ندارند و گاهی تصور می‌کنند که این رشته حرفی برای گفتن ندارد. لذا ممکن است انگیزه دانشجویان برای کار علمی سلب شود.
 
درباره دلایل استخراج مبانی انسان‌شناسی باید گفت که علوم انسانی علومی به رفتارهای انسان می‌پردازند؛ پس شرط اول توفیق یافتن در این علوم این است که انسان را به درستی بشناسیم و از نسبت آن با سایر موجودات عالَم به طرز درستی باخبر شویم. حضرت امام خمینی(ره) نیز می‌فرمایند که علوم انسانی نیاز به انسان‌های متعهد دارد وگرنه نمی‌تواند عملی غیر از انحراف در علوم انسانی انجام دهد و نیز بدون الهیات معنا ندارد و اگر بخواهیم در این مسیر گام برداریم، به آیات و روایات و میراث فلسفی و عرفانی خودمان نیاز داریم.
 
دلایل اهمیت توجه به علامه طباطبایی
 
جامعیتِ شخصیت مرحوم علامه طباطبایی در علوم دینی همانند قرآن، فلسفه و فقه بسیار اهمیت دارد و غفلت از آثار ایشان برای کسانی‌که در حوزه الهیات تحقیق و پژوهش می‌کنند توجیهی ندارد. مرحوم شهید مطهری می‌فرمایند که فهم سخن علامه طباطبایی برای صاحبان اندیشه، در صد یا دویست سال آینده محقق می‌شود. ایشان علاوه بر این مقامی که دارند، فیلسوفِ انسان هم بودند و چهار رساله در زمینه انسان‌شناسی دارند.
 
یکی از خطاهای محاسباتی و راهبردی که گریبانگیر مراکز پژوهشی ماست این است که مختصات وجودی اشیاء را در اختیار نداریم. اگر ندانیم که موطن علم کجاست و نسبت علم با عالِم را که همان انسان است ندانیم هرگز نمی‌توانیم به علوم انسانی دست پیدا کنیم. مبنای اصلی علامه طباطبایی در این زمینه معرفت النفس است. لذا باید نسبت انسان با خودش را مشخص کنیم. تعریفی که قرآن ارائه می‌دهد برای ما مهم است. 
 
دیدگاه قرآن کریم نسبت به انسان
 
در تعریف قرآن کریم از انسان با عناوین تحقیرآمیزی درباره برخی افراد سخن گفته شده و حتی برخی را میت یعنی مرده نامیده و فرموده است که چنین افرادی زنده نیستند. در قرآن کریم آمده: «لِيُنْذِرَ مَنْ كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ؛ تا هر که را زنده‌دل است (به آیاتش پند دهد و از خدا و قیامت) بترساند و بر کافران (نیز به اتمام حجت) وعده عذاب حتم و لازم گردد»(یس، 70). همچنین این دسته از افراد در جای دیگر با عنوان شیاطین معرفی شده‌اند. این نشان می‌دهد که گفتمان قرآن با گفتمان رایج در مورد انسان یعنی حیوانِ ناطق بودن، که از علمِ منطق گرفته شده، متفاوت است.
 
در انسان‌شناسیِ قرآنی انسان، موجودی امتداد یافته بین مقامِ «الروحی» تا «مِن‌روحی» است. در قرآن کریم آمده: «وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا؛ و تو را از حقیقت روح می‌پرسند، جواب ده که روح از (عالم) امر خداست (و بی‌واسطه جسمانیات به امر الهی به بدن‌ها تعلق می‌گیرد) و (شما پی به حقیقت آن نمی‌برید زیرا) آنچه از علم به شما دادند بسیار اندک است»(اسراء، 85). مطالعه روح در قرآن ما را به این نتیجه می‌رساند که در اغلب موارد روح با یک قید آمده اما در مواردی به صورت «الروح» یعنی بدون قید آمده که نشانه مفهومی آسمانی و غیر از فرشتگان و حتی متمایز از جبرئیل است. همچنین روح در عین رابطه اتحادی با بدن، اصالت دارد و از سوی دیگر عبودیت فصلِ مقوم انسان است.
 
دلالت‌های مبانی در علوم انسانی
 
نکته دیگر درباره دلالت‌های مبانی در علوم انسانی است که شامل سه موضوع دلالت‌های تربیتی مبانی انسان‌شناسی توحیدی، اجتماعی و اقتصادی هستند. دلالت‌های تربیتی مبانی انسان‌شناسی توحیدی شامل جایگاه علم و اندیشه در حیات انسان و معرفت‌شناسی آفاقی و انفسی هستند.
دلالت‌های اقتصادی مبانی انسان‌‌شناسی توحیدی شامل تغییر نگاه به «نفع شخصی»، تغییر نگاه به «تعادل طبقاتی» و تبیین جایگاه مال و ثروت در اقتصاد اسلامی هستند. دلالت‌های اجتماعی نیز شامل بازخوانی اصالت فرد و جامعه، عبور از مرزهای حب ذات، تحقق «مَنِ شاملِ جمع»، حقیقت جامعه در پرتو تحقق «منِ شاملِ جمع» و حرکت به سمت نظام ولایت هستند. در جلسات بعدی بیشتر به نقش مبانی انسان‌شناسی قرآنی در علوم انسانی قرآن‌بنیان می‌پردازیم.
 
انتهای پیام
captcha