کد خبر: 4014251
تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۴
آیت‌الله جوادی آملی:

جنگ‌های جهانی و نیابتی نتیجه علم غیر الهی است

آیت‌الله جوادی آملی گفت: آنچه از غرب به شرق آمده آن است که مثلث علم الهی را مثله کرده‌اند، یعنی که آفرید و هدف آفریدن را گرفتند و لاشه زمین و آسمان را به دانشمندان دادند و گفتند که میکروب‌شناس و آسمان‌شناس باشید. علم مثله شده، یک موجود سردخانه‌ای است که هیچ کسی را عالم نمی‌‌کند و نتیجه آن یا جنگ جهانی یا جنگ‌های نیابتی است.

ایت الله جوادی آملیبه گزارش ایکنا، آیت‌الله جوادی آملی شامگاه 26 آبان در دوازدهمین گردهمایی اساتید علوم عقلی در مجمع عالی حکمت اسلامی، گفت: فلسفه به دو قسم نظری و عملی تقسیم شده و این تقسیم مرتبط به علم است نه عامل. هر دوی این حوزه مرتبط به عقل نظری است. فهمیدن و اندیشه‌ورزی، کار عقل نظری است.

وی افزود: فلسفه عملی نهاد خانواده و حکومت و جامعه و افراد را شامل می‌شود و هیچکسی در زمین و زمان نیست که فلسفه عملی به او مرتبط نباشد. این فلسفه با مردم و کشور و سیاست و تامین سعادت و... کار دارد، ولی فلسفه نظری به ویژه فلسفه الهی هیچ کاری با مردم و سیاست ندارد. آن کاری که فلسفه الهی به عهده دارد و رسالت اصلی فلسفه است به واسطه رئیس علوم بودن، تربیت علوم است، این فلسفه به دنبال  الهی کردن علوم است.

این مرجع تقلید اضافه کرد: فلسفه، رئیس علوم است، ولی رئیس جامعه نیست. حکمت عملی با همگان کار دارد، ولی رشته‌های مختلف علوم لجام گسیخته‌اند و رهبر می‌خواهند. در فلسفه الهی ثابت می‌شود که کل نظام سپهری، مخلوق ذات اقدس الهی است و ثابت می‌کند که پیوند نظام سپهری با مبدا فاعلی گسستنی نیست.

وی افزود: این مسئله نظیر حرف و تکلم است. فلسفه الهی می‌گوید که تمام آسمان و زمینیان تکلم الهی هستند نه کلام. تکلم بر عکس کلام ضبط کردنی نیست بلکه لحظه‌ای است. فلسفه الهی یعنی اینکه هر موجود یک نظام فاعلی، غایی و داخلی به نام گوهر و هستی دارد. اگر یک لحظه‌ای ذات اقدس الهی عنایتش را از گوشه‌ای از زمین و زمان بردارد، آن عنصر نابود می‌شود. علم شرقی و غربی و ارضی و سماوی و... زمانی علم است که این مثلث را به همین مثلث دریابد و آن را مثله نکند.

آیت‌الله جوادی آملی اظهار کرد: آنچه از غرب به شرق آمده آن است که مثلث علم الهی را مثله کرده٬اند، یعنی که آفرید و هدف آفریدن را گرفتند و لاشه زمین و آسمان را به دانشمندان دادند و گفتند که میکروب‌شناس و آسمان‌شناس باشید. علم مثله شده، یک موجود سردخانه‌ای است که هیچ کسی را عالم نمی‌‌کند و نتیجه آن یا جنگ جهانی و یا جنگ‌های نیابتی است و کار فلسفه آن است که این مثلث را مثله نکند.

ایشان گفت: فلسفه الهی ابتدا مرده را زنده می‌کند، زنده را حرکت می‌دهد و با هدف و مبدا آشنا می‌کند و سپس به برکت این فلسفه الهی سایر علوم سامان می‌پذیرند. کار اصلی فلسفه الهی، احیای علوم است. وقتی این فلسفه ارایه شد همه مسایل از جمله همه شئون فردی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در پرتو این فلسفه الهی سامان می‌گیرد.

این مفسر قرآن با بیان اینکه غالب ادعیه امام سجاد(ع) درس است، گفت: اگر خداوند به ما حمد را یاد نداده بود از هویت انسان خارج می‌شدیم؛ این نشان می‌دهد که هویت انسان ناطق حامد است و این مطلب را از امام سجاد(ع) می‌آموزیم. در دعای هفدهم، امام به خداوند از شر آثار شیطان به خداوند پناه می‌برد و بیان می‌کنند که ما را از شر شیطان حفظ کن و این دعا را توسعه بده. علوم ربانیه که امام سجاد(ع) مطرح کرده است از این جهت است که شیطان مخالف فراگیری علوم ربانیه است.

چرا کلیسا فرهنگسرا شد

ایشان با بیان اینکه چگونه شد که در غرب کلیسا به فرهنگسرا مبدل شد؟ اضافه کرد: رسالت اساتید این است که نظرات فلسفی را بررسی کنید و تلاش کنید که غرب هم زنده شود. این خون‌های پاک شهدا رسالت دارند و اثر دارند که چنین تحولی ایجاد کنند؛ شهدا می‌گویند که این همفکران ما که راهی راه ما هستند کجایند؟ راهیان شهدا در جبهه جنگ نرم هم حضور دارند.

وی تاکید کرد: فلسفه الهی باید علوم را تربیت کند و علوم سردخانه‌ای مرده و بی روح را به شکل مثلث کامل در بیاورد تا این علم پرواز کند. غرب و شرق می‌گویند که زمین اینگونه است و این گونه خواهد شد، ولی به اینکه این زمین را چه کسی خلق کرد کاری ندارند. نماز خواندن و مطالعه و پژوهش کردن هر دو امر دینی هستند. مطالعه زمین، یک امر توسلی است زیرا هیچ چیزی در آسمان و زمین نیست که آیت خدا نباشد. شناخت آیت نیز کاملا دینی است و معنی دینی شدن دانشگاه، دینی شدن علم است. 

وی در خصوص ویژگی‌های بارز شخصیتی مرحوم علامه طباطبایی اظهار کرد: بارها یکی از مراجعی که هم عصر علامه طباطبایی بود به بنده می‌گفت که هیچ استادی به حد مرحوم طباطبایی نبود و ایشان انسان کامل بود. 

ایشان با بیان اینکه عرفان منتظر آن نیست که عرف و بنای عقلا چه می‌گوید؟ افزود: عرفان به آن است که چه چیزی به انسان القا می‌شود. حکیم سبزواری گوشه‌ای از این حرف را به فلسفه آورده است و به جای مسایل سینوی، اسفار اربعه را مطرح کرد. علامه طباطبایی بخش وسیعی از علومش، معیار بود. ایشان در هیچ حادثه غمناکی، گله‌ای از هیچ کسی نداشت و به آسانی این راه را تحمل می‌کرد.

وی افزود: ایشان با مشقت مواظب زبانش نبود بلکه چون معیار داشت همیشه زبانش را نگه می‌داشت. امام عسکری(ع) فرمودند که تنها راحلی که مسافر را به مقصد می‌رساند، نماز شب است و علامه طباطبایی چنین بودند. 

آیت‌الله جوادی آملی بیان کرد: امیدواریم به برکت نظام اسلامی و خون شهدا هم مشکل داخلی تربیتی و اخلاقی و لغزش‌هایی که دیده می‌شود برطرف شود و رهاوردی هم از این همایش به غرب داده شود و مباحث آنها شنیده و نقد و بررسی گردد.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha