کد خبر: 4015087
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۷
به بهانه گفت‌وگوی کشاورز اصفهانی با طلبه جوان؛

مطالبه در زاینده‌رود

سخنان پیرمرد کشاورز با طلبه جوان، نمایی از وضعیت امروز حوزه و نسبت آن با جامعه است. سخنان پیرمرد به خوبی نشان می‌دهد تصویر حوزه حتی در ذهن طبقه سنتی جامعه ما مکدر شده است.

به گزارش ایکنا، در روزهای اخیر کلیپ‌های زیادی از حضور کشاورزان اصفهانی در بستر خشک زاینده‌رود در فضای مجازی منتشر شد، اما در آن میان، کلیپ گفت‌وگوی یک طلبه جوان حوزه اصفهان که در میان معترضین حضور یافته است با یکی از کشاورزان حاضر در آن جمع برایم جالب توجه بود. پیرمرد کشاورز از جوان طلبه دو سؤال می‌کند؛ سؤال اول اینکه چرا از این همه طلبه و روحانی که در اصفهان تحصیل می‌کنند فقط یک نفر در این تظاهرات شرکت کرده و بقیه نیامده‌اند. سؤال دوم اینکه چرا بزرگان حوزوی در قبال این موضوع سکوت کرده است. هر دو سؤال، مهم است و برای پاسخ به آن باید نگاهی جامعه‌شناسانه به حوزه و تاریخ آن داشت.

شاید بتوان هر دو سوال را در یک پرسش خلاصه کرد و اینکه چرا میان حوزه و جامعه شکاف افتاده است و برخی بزرگان حوزه یا چندان همراه مردمان جامعه خود نیستند یا همراهی‌شان را ابراز نمی‌کنند؟


وقتی به تاریخ حوزه نگاه می‌کنیم، رابطه حوزه با جامعه همواره رابطه‌ای دوسویه و متقابل بوده است. حوزه علمیه در برابر مردم وظایفی را ایفا می‌کرده است و به صیانت از دین و اخلاق و فرهنگ جامعه اهتمام داشته است. هرگاه پرسشی در ذهن مردم ایجاد می‌شد، حوزه بلافاصله به آن پاسخ درخور می‌داد و به این ترتیب، امنیت معنوی و دینی جامعه را تضمین می‌کرد. از آن سو، مردم نیز خود را در قبال حوزه‌ها مسئول می‌دانستند و از هیچ تلاشی برای حمایت و یاری‌رسانی به حوزه دریغ نمی‌کردند.
وظایف و خدمات مردم نسبت به حوزه در دو بخش قابل مشاهده بود؛ بخش نخست حمایت مادی و اقتصادی از حوزه علمیه. مردم در دو شاخه به حمایت مادی از حوزه‌ها می‌پرداختند؛ شاخه اول تاسیس و تجهیز و نوسازی مدارس علمیه و شاخه دوم، پرداخت وجوهات و کمک‌های نقدی به مراجع و بزرگان حوزه علمیه تا بدان واسطه نیازهای روزمره طلاب و روحانیون تامین شود و تمام وقت و همت خود را مصروف تحصیل کنند. حمایت از حوزه در این دو شاخه عموما از راه پرداخت وجوهات شرعی خصوصا ثلث یا مال الوصایه و خمس صورت می‌گرفت. جالب اینکه وقتی واقفان، مدرسه‌ای تاسیس می‌کردند تعدادی زمین و مغازه و حمام و ... نیز برای آن وقف می‌کردند که به عنوان منبع مالی پایدار، نیازهای حوزه را در سال‌های بعد تامین کند.
بخش دوم حمایت مردم از حوزه‌ها، ناظر به حمایت معنوی و پذیرش اجتماعی روحانیت بود؛ مقصودم همان چیزی است که از آن به عنوان سرمایه اجتماعی یاد می‌شود. مردم همواره پشتیبان معنوی حوزه‌ها بودند و خود را گوش به فرمان مراجع تقلید و زعیمان حوزه قلمداد می‌کردند. همین امر بر قدرت پنهان و دایره نفوذ مرجعیت می‌افزود تا آنجا که ساختار حکومت تاب مقابله با این نهاد دینی را نداشت و همواره این حوزه بود که در درگیری‌ها و کش‌مکش‌ها دست برتر را داشت.
در اثر این رابطه دوسویه، حوزه نیز که حیات مادی و معنوی خود را در گرو ارتباط با مردم می‌دید، هیچ گاه در دفاع از خواست مردم کوتاهی نمی‌کرد و دغدغه‌های مردم را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت و در هر برهه تاریخی و در هر واقعه و رویدادی همراه و همگام مردم بود و مصلحت و منفعت و خواسته مردم را در نظر می‌گرفت.
به اعتقاد نگارنده، این نسبت متوازن در دهه‌های اخیر و با افزایش حمایت‌های دولتی از حوزه‌های علمیه، به‌هم خورد و شاید همین امر باعث شد که احساس نیاز حوزه به پشتیبانی مردم تحت‌الشعاع قرار بگیرد؛ از یک سو بخش زیادی از نیازهای مادی حوزه‌ها از طریق بودجه دولتی تأمین می‌شد و از سوی دیگر به دنبال همین حمایت‌های دولتی، سرمایه اجتماعی که روزگاری عنصر حیاتی حوزه بود، کمرنگ شد.
رفته‌رفته تا حدی توجه حوزه از خواسته‌ها و دغدغه‌های عموم جامعه برداشته شد و به نوعی جنس آن تغییر کرد. در این میان، حتی برخی از حوزویان که کماکان در مسیر استقلال حوزه گام می‌نهادند و موضعی میانه در وابستگی به حکومت داشتند، گاه‌گاه در دیدارهای رسمی با مسئولان، بخشی از دغدغه‌ها و مشکلات مردم را باز می‌کردند.
از آن طرف مردمی که روزگاری مهم‌ترین حامی و پشتیبان حوزه بودند، به دلیل همین احساس و برداشت از رفتار حوزه، می‌رود که آهسته‌آهسته از این نهاد فاصله گیرند. این بی‌مهری طرفینی که در اثر آن حوزه و جامعه دیگر به هم کاری ندارند؛ موضوعی که شواهد آن بیش از پیش آشکار است ولی هنوز برخی از قبول آن پرهیز می‌کنند.
خلاصه کلام اینکه سخنان پیرمرد کشاورز اصفهانی با طلبه جوان، نمایی از وضعیت امروز حوزه و نسبت آن با جامعه است. سخنان پیرمرد به خوبی نشان می‌دهد تصویر حوزه حتی در ذهن طبقه سنتی جامعه ما مخدوش و مکدر شده است. امید است بزرگان حوزه با تدابیر لازم، تمام تلاش خود را برای ایجاد آشتی و پیوند محکم میان حوزه و جامعه به کار گیرند که تا این شکاف ترمیم نشود، کار به سامان نرسد.
یادداشت از مصطفی شاکری

 

انتهای پیام
captcha