اشاره قرآن به پیوند اسفل و اعلی در وجود انسان/ عزت چگونه حاصل می‌شود؟
کد خبر: 4016012
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۵
محمدجواد حاج‌علی‌اکبری بیان کرد:

اشاره قرآن به پیوند اسفل و اعلی در وجود انسان/ عزت چگونه حاصل می‌شود؟

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد حاج‌علی‌اکبری ضمن اشاره به بخش فرودست و فرادست شخصیت انسان تصریح کرد: برخی مفسرین می‌گویند «فتبارک الله» مربوط به ترکیب بدیع اسفل و اعلی در وجود انسان است؛ یعنی تماشا کنید چگونه در این موجود، اعلی با اسفل درهمدیگر تنیده شده است.

حجت الاسلام حاج علی اکبری

به گزارش ایکنا، جلسه درس‌هایی از صحیفه سجادیه با محوریت دعای بیستم صحیفه با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علی‌اکبری، رئیس شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه برگزار شد.

گزیده‌ای از مباحث این جلسه را می‌خوانید؛

«وَ أَغْنِنِی وَ أَوْسِعْ عَلَیّ فِی رِزْقِک، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِینِّی بِالْکبْرِ، وَ عَبِّدْنِی لَک وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِی بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَی یدِی الْخَیرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِی الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ»

پنج خواسته اساسی یا راهبردی در این بخش مطرح شده است. در کنار هر کدام از این خواسته‌های اساسی، آفتش هم مورد توجه قرار گرفته است و ایمن ماندن از آن افت درخواست شده است. یادآوری شد اگر انسان در جریان آسیب‌شناسی غفلت کند، آنچه از فضائل فراهم می‌کند در معرض از دست رفتن قرار می‌گیرد بلکه آنچه به عنوان فضیلت به دست آمده است به نقص تبدیل خواهد شد لذا در کنار شناخت نعمت‌ها و فضیلت‌ها، شناخت آسیب‌ها و آفت‌ها هم موضوعیت دارد تا انسان بتواند در مسیر به شکل سالمی سیر و سلوک کند و به مقصد برسد.

مطلب خیلی مهم است. در کنار این پنج خواسته اساسی که برای رسیدن انسان مومن به کمال ضرورت دارد، بلافاصله در محور هر کدام آفتش را مطرح می‌کند و از خدای متعال نجات و مصونیت از آن آفت و آسیب را تمنا می‌کند. اول مسئله غنا و ثروت بود، آفتش هم نظر بود که توضیحش گذشت. دوم «وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِینِّی بِالْکبْرِ» است یعنی به من عزت بده ولی من را با کبر مبتلا نکن. ملاحظه می‌کنید مسئله عزت به عنوان یکی از درخواست‌های اساسی مطرح شده است. در یک معنای دقیق‌تر، ثروت ضمیمه شدن امکانات بیرونی به انسان است اما عزت یک امر درونی است و با شخصیت انسان ارتباط دارد. عزت حالتی است که در شخصیت فرد شکل می‌گیرد، نقطه مقابلش هم ذلت است. اینجا انسان مومن در مسیر دستیابی به مقصد انسانیت عزت می‌خواهد. عزت چیست؟ این بحث از آن بحث‌های درازدامن است، ملاحظات فنی دارد، مباحثی در روانشناسی شخصیت دارد.

اگر بخواهیم به طور اختصار چند نکته عرض کنیم باید بگوییم درخواست عزت از خدای متعال یعنی شخصیت من در موقعیتی قرار گیرد و به ویژگی آراسته باشد که در دسترس دیگران برای تحقیر قرار نگیرد. به صخره‌های بلند، عزیز می‌گویند. پسندیده است انسان از نظر شخصیتی در وضعیتی قرار داشته باشد که او را مرتفع قرار دهد، یعنی شخصیتش رفیع باشد تا دست تطاول و چپاول به شخصیت او نرسد و عوامل بیرونی نتوانند در محیط شخصیتی او نفوذ کنند. این ویژگی، ویژگی بسیار خوبی است. خداوند انسان مومن را عزیز می‌خواهد. در قرآن می‌خوانیم: «مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا؛ هر کسی اراده عزت دارد و عزت را می‌خواهد، عزت از آن خداست یعنی همه عزت با تمام مراتبش به پروردگار اختصاص دارد. در این آیه دلالت لطیفی است؛ یعنی اگر عزت می‌خواهید باید از عزیز مطلق عزت دریافت کنید. چند جای دیگر قرآن هم این تعبیر آمده است.

در سوره منافقون اشاره دارد؛ منافقین می‌گفتند وقتی ما وارد مدینه شویم، بزرگان و عزیزان این جماعت، طبقه فرودست و فرومایه را از آنجا بیرون خواهند کرد؛ «يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ». اینجا خدا فرمود: «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ»، یعنی عزت از آن خدا و پیامبر(ص) و مومنین است. خداوند متعال که عزیز علی الاطلاق است، عزت را برای مومنین می‌خواهد و قبل از مومنین، برای حقیقت بزرگی که هرچه ایمان در عالم است ذیل ایمان او تعریف می‌شود. کسی که با خدای متعال نسبت دارد بهره‌مند از عزت است. مومن عزیز است چون به خدای عزیز ایمان دارد. هرچه با حضرت حق نسبت داشته باشد، بهره‌مند از عزت می‌شود. بنابراین خداوند تبارک و تعالی عزت را برای مومن می‌خواهد و مومن را در وضعیت عزت نفس می‌پسندد.

راه دستیابی به عزت، ذلت است

شما چگونه می‌توانید از عزیز مطلق، عزت دریافت کنید؟ راهش ذلت در برابر حق است یعنی انسان در مسیر ذلت در برابر حق یعنی حالت خاکساری در برابر پروردگار متعال، عزیز می‌شود. مومن به برکت ایمانش به خدای عزیز، نفسش در برابر خدای متعال یک نفس خاضع خاشع فرودست ذلیل کوچک ضعیف می‌شود. انسان مومن به نسبت خضوع و انکسارش در برابر حق عزیز می‌شود. این یک قاعده کلی است.

انعکاس این قاعده در محیط شخصیتی انسان مومن خیلی جالب است. ما در شخصیت خودمان یک بخش فرودست داریم و یک بخش فرادست داریم. بخش فرادست هم دارای مراتبی است. ما بخش جوارحی داریم که اعضا و جوارح ماست، این بخش فرودست شخصیت ماست که ما را به پست‌ترین مراتب عالم متصل می‌کند. بخش فرادست شخصیت ما آن بخشی است که فرمود «فی احسن تقویم» آفریده شده است. احسن تقویم یعنی زیباترین بخش شخصیت ما که عبارت از روح ما است. خدا آن بخش را به خودش نسبت می‌دهد. روح شما متصل به ملکوت اعلی است. این دو در کنار هم قرار گرفته است و انسان تشکیل شده است.

پیوند اسفل و اعلی در وجود انسان

در این آیه که می‌فرماید؛ «ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ»، این «تبارک الله» به چه می‌خورد؟ قبل از تبارک الله مراحل تشکیل وجود انسان را ذکر می‌کند، بعد فرمود «فتبارک الله». بعضی می‌گویند این عبارت به «أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ» برمی‌گردد که اشاره به روح است. وقتی این روح به اعضا و جوارح ضمیمه شد خداوند می‌فرماید؛ «فتبارک الله». بعضی می‌گویند «فتبارک الله» مربوط به ترکیب بدیع اسفل و اعلی است؛ یعنی تماشا کنید چگونه در این موجود، اعلی با اسفل در همدیگر تنیده شده است. این آمیختگی عالی و دانی و اسفل و اعلی است که می‌فرماید؛ «فتبارک الله». به مناسبتی فکر می‌کردم اگر انسان به این راز وقوف پیدا کند چه عوالمی پیش رویش گشوده می‌شود؛ یعنی توجه پیدا کند خداوند در آفرینش من که کلمه‌ای از کلمات الاهی در عالم هستی هستم، به خودش مبارک‌باد گفت است. چه سرمایه‌گذاری عجیبی در وجود ما کرده است ولی ما غافل هستیم و حواسمان نیست چه خبر است.

انتهای پیام
captcha