حضرت زینب(س) نه صرفا الگو برای زنان بلکه برای مردان هم اسوه است؛ الگویی هم برای پیروان تشیع و اسلام و نسخهای برای همه بشریت، همه میتوانند صبر و تابآوری را در مکتب و مرام زینب(س) بجویند و زندگی سعادتمندی در دنیا و آخرت برای خود رقم بزنند.
برای بررسی بیشتر ابعاد زندگانی آن حضرت و در ایام میلاد با ایشان خبرنگار ایکنا گفتوگویی با معصومه ظهیری، استاد حوزه علمیه خواهران انجام داده است که میخوانید:
ایکنا: ما عمدتا در زندگی حضرت زینب(س) مقطع عاشورا را مورد توجه قرار میدهیم آیا درباره قبل از آن، در تاریخ مطالبی وجود دارد که بتواند زوایایی از زندگی ایشان را روشن کند؟
زینب کبری(س) شخصیتی است که شاخصههای وجودی ایشان قبل از عاشورا شکل گرفته است، و جلوه مهم و اوج زندگی ایشان در هجرت از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا و مقطع شام و بازگشت از شام به مدینه بروز و ظهور یافته است ولی بنده معتقدم شخصیت ایشان قبل از این مقاطع هم بسیار قابل الگوگیری و بررسی است.
ایشان علاوه بر اینکه در دامان یک معصوم و یک معصومه، یعنی امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) پرورش یافتند در کنار هفت معصوم زیستند و با آنها حشر و نشر داشتند. درک وجود پیامبر(ص)، پدر و مادر، دو برادر و امام سجاد(ع) و امام باقر(ع)؛ و جالب اینکه در زندگی هر کدام از این معصومین هم نقش داشتند. پیامبر(ص) از تولد ایشان ابراز سرور و خوشحالی کردند و نام زینب(س) را برای او برگزیدند و ایشان همراهی و همدلی با پدر را در دوره زعامت و حاکمیت ایشان داشتند و در دوره حسنین(ع) هم نقشآفرینی مهمی داشتند.
آن حضرت در مدینه تشریف داشتند ولی چون همسرشان، عبدالله بن جعفر، تمکن مالی خوبی داشت و مهمانسرایی در کوفه ایجاد کرده بود، آن حضرت در دوره زعامت امام علی(ع) همراه پدر به این شهر رفتند و جلسات تفسیر و پرسش و پاسخ ایجاد کردند و هنگامی که بعد از واقعه کربلا اسراء را به کوفه بردند، آن حضرت وقتی لب به سخن گشود خیلی از مردم او را به واسطه شبیه بودن صدایشان به صدای امام علی(ع) شناختند و زنان کوفه هم چون در جلسات تفسیر و پرسش و پاسخ ایشان حضور داشتند فهمیدند که اسرا، در حقیقت آلالله هستند.
آن حضرت مصداق بارز آیه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فی سبیل الله...» هستند؛ ایشان چندین بار در راه اعتلای اسلام و ترویج دین پیامبر(ص) جان خود را به خطر انداختند و در میدانهای مختلف، آن هم آگاهانه و شجاعانه همراه بودند و حضور داشتند. آگاه به زمان بودن از شاخصههای وجودی ایشان است که در مقاطع مختلف جلوه دارد که یکی از این مقاطع در دوره حکومت امام علی(ع) و مقطع دیگر آن در دوره زندگی امام مجتبی(ع) بود که سبب شد تا ایشان از کوفه به مدینه برگشتند و مدافع امامت امام حسن(ع) شدند.
چیزی که تا آخرین لحظات زندگی آن حضرت مشهود است امامشناسی، ولایتمداری و آگاه به زمان بودن است؛ وقتی امام حسین(ع) بنا به مصالحی، خطاب به خواهرشان فرمودند که در تشییع امام مجتبی(ع) حاضر نشوند ایشان اطاعت کردند، یعنی غلبه بر احساسات در سایهسار امر ولی اینقدر برای او مهم است. اوج این اطاعت هم در عاشورا و همراهی امام حسین(ع) جلوه دارد.
خداواند الگوهای خود را از جنس خود ما آفریده است، گویی اینکه خواسته به سؤال مقدر ما یعنی؛ نمیتوانیم و نمیشود پاسخ دهد. ما دو مدل الگو داریم؛ یکی الگوهای تام که مصون از هر نوع خطا و اشتباه هستند که همان 14 معصوماند، مدل دوم افرادی که معصوم نیستند ولی تالی تلو معصوم هستند، مثل عباس بن علی، حضرت معصومه و حمزه سیدالشهداء و حضرت زینب؛ زینب کبری(س) به خاطر به کارگیری استعداد انسانی و تلاش و تقوا به مقامی رسید که معصوم(ع) او را ستایش کرد و فرمود که شما عالمه غیر معلمه و فهیمه غیر مفهمه هستید. خدا این الگوها را قرار داده که اگر ما امامشناس باشیم و تلاش کنیم و خودمان را در بحرانها با به کارگیری عقل و اراده و اختیار حفظ کنیم، میتوانیم مانند آنها باشیم و الگو برای دیگران هم باشیم.
بنده معتقدم که شرایط اقتصادی و اجتماعی دوره زندگی حضرت زینب(س) به مراتب دشوارتر از امروز بود، دوره کودکی ایشان همزمان با جنگهای دوره پیامبر(ص) و امام علی(ع) بود و به خصوص شرایط ویژه بعد از وفات جانسوز پیامبر(ص) و اتفاقات دشوار آن روز به گونهای بود که خیلی از افراد در تشخیص حق و باطل دچار مشکل بودند، در دوره جنگهای امام علی(ع) و ... به خوبی از بحران بیرون آمدند و به خصوص در مقطع کربلا که ایشان زنی 54 ساله بودند و در این سن و شرایط به خوبی بزرگترین بحران را مدیریت کردند.
امروز ما باید از جوانانمان بپرسیم که اگر شما جای حضرت زینب(س) بودید و در سنین کودکی مادر از دست داده و بحرانهای متعدد از جمله سختترین واقعه تاریخ را مشاهده کرده و فرزندان و برادر و نزدیکان را از دست داده بودید چه میکردید؟ امروز عمدتا جوانان ما آستانه تحمل بسیار پایینی دارند و زود کاسه صبرشان لبریز میشود و زینب(س) الگوی تحمل و تابآوری در موقعیتهای فردی و اجتماعی است.
نگاه ما به الگوها اعم از معصومین(ع) و غیرمعصومین چند مدل است؛ گاهی آنها را آنقدر قدیسه میکنیم که دست نایافتنی میشوند و گاهی هم غلو میکنیم مثل غلوهایی که برای قد و تیپ حضرت عباس(ع) گفته میشود و گاهی نگاه جامع به الگوها نداریم.
حضرت زینب(س) زنی پاکدامن، عفیفه، شجاع و نترس و مدیری توانمند بود که بحرانی مانند عاشورا را مدیریت کرد، ایشان وقتی به زیارت قبر پیامبر(ص) و مادر گرامیشان میرفتند محصور در بین برادران و با نهایت عفاف و حجاب حاضر میشدند تا قد و قواره ایشان شناخته نشود. اینها واقعیت زندگی آن بانوست ولی ما باید طوری الگوها را معرفی کنیم که مخاطب همزادپنداری بیشتری داشته باشد؛ الگوها بر روی مقلدان آنها تاثیر دارند ولی لزوما به معنای آن نیست که ما همانند الگو، لباس بپوشیم و غذا بخوریم بلکه اگر قرار است ابعادی از زندگی یک الگو را مدنظر قرار دهیم آن بعد، منش و اخلاق و رفتار او مثلا در خانهداری، ارتباط با همسر و مادری باشد.
حضرت زینب(س) طوری مادری کرد که فرزندانش در کربلا حاضر شدند، او به گونهای ولایتمدار بود که هیچگاه از اطاعت از امام حسین(ع) دست برنداشت و کاری نکرد که باعث رنجش و ناراحتی برادر و ولی او باشد. نکته دیگر اینکه الگوهای تام را خدا فرازمانی و فرامکانی قرار داده است.
دانشمندی که صدسال قبل اختراع و خدمتی به جامعه کرده برای همه ما قابل احترام است ولی این احترام شاید به صرف کارآیی آن خدمت و اختراع نباشد زیرا امروزه پیشرفتها آنقدر زیاد است که آن اختراع عملا از دور خارج است. زینب کبری(س) برای نسل امروز پیام خیرات و خوبی دارد ولو اینکه مدل پوشش و گویش و ساختار و مختصات اجتماعی تغییر کرده است؛ تابآوری اجتماعی، امامشناسی، مردمیبودن، ظلمستیزی و از دشمن نهراسیدن برای امروز ما الگوست، ایشان در شرایطی که دشمن فرزندان، یاران و برادرش را کشته و در شرایط شکست ظاهری است هیچ هراسی از دشمن ندارد و آنگونه خطبه میخواند و در برابر دشمن سر تعظیم فرود نمیآورد و دشمن را به زانو در میآورد؛ این مدل رفتاری، الگویی برای امروز ماست نه برای 1400 سال قبل، تا ما امروز حق را درست تشخیص دهیم و پای آن بایستیم.
الگوشناسی و پیروی از آنها دو بخش است؛ یکی فردی و دیگری اجتماعی، ابتدا هر کدام از ما از جایگاه فردی باید خود را با الگوهای دینی منطبق کنیم تا شفاعت ایشان مشمول ما شود، این ربطی به فضای اجتماعی ندارد؛ در بعد اجتماعی قرآن کریم فرموده است که اگر اهل قریهها (شهرها و کشورها) ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند برکات آسمان و زمین بر آنان نازل خواهد شد یعنی همه مردم باید مطیع دستورات خدا باشند؛ بنابراین در گام نخست آحاد مردم باید در راه الگوهای دینی قدم بردارند ولی در سطح اجتماعی، اتفاقا حضرت زینب(س) برای آقازادهها هم پیام دارد؛ چون خود ایشان آقازاده بود؛ نوه پیامبر(ص) بود، دختر حاکم مسلمین حداقل در مقطعی 5 ساله بود و دختر برترین صحابی پیامبر(ص) است و ارجاعات حکومتی داشت ولی هرگز از آقازادگی به نفع خود استفاده نکرد.
وقتی امام علی(ع) در قید حیات بودند معاویه در قامت پادشاه بر مسلمین حکمرانی میکرد و ثروتاندوزی و قدرتطلبی داشت و اطرافیانش را هم وارد مناصب حکومتی کرد. حضرت زینب(س) و خاندانشان هم میتوانستند از قدرت اجتماعی و سیاسی بهره ببرند ولی پیروز و سربلند بیرون آمدند؛ پیام این خاندان به ما این است که اگر همه جامعه فاسد شدند و دنبال بدی رفتند، ضد قانون و گرفتار فساد اداری و .. شدند ما حق نداریم بد شویم. تابآوری یعنی همین که ما در چالشها آلوده نشویم. البته حاکمان و آقازادهها هم باید از زینب(س) و تابآوری ایشان الگو بگیرند؛ حضرت زینب(س)، مردمی و در کنار و همدم و همدل با مردم بود و درد آنها را میشنید و مسئولان نظام اسلامی هم باید این گونه باشند و فاصله بین خود و مردم ایجاد نکرده بود.
انتهای پیام