طاهریان در این نشست بیان کرد: آنچه که از قول، فعل و تقریر معصوم(ع) به ما رسیده است در اصطلاحات حدیثی، از آن به روایت، حدیث، اثر و... یاد میکنیم. احادیث نیازمند اعتبارسنجی هستند یعنی باید بررسی شوند که آیا این روایت قابل اعتنا هست یا نه؟ یعنی درجه اعتبار روایات باید سنجیده شود. مهمترین منبع ما در کنار منابع اسلامی، قرآن است. قرآن قطعی الصّدور است. اما روایت اینگونه نیست، بعد از بررسی میتوان اظهار نظر کرد که اعتبار این روایت در چه درجهای است. ضعیفترین اعتبار، مربوط به روایات جعلی است و قویترین اعتبار، مربوط به روایات متواتر است. به دلیل این ویژگیهای روایت، نیاز به اعتبار سنجی است. بعد از اعتبار سنجی است که بحثهای فقه الحدیث پیش میآید.
وی ادامه داد: انواع اعتبار سنجیها شامل اعتبار سنجی سندی، اعتبارسنجی متنی و اعتبار سنجی فهرستی هستند. در بحث اعتبار سنجی سندی، یک عنوان دیگری که برای آن ذکر میشود، بحث اعتبار سنجی رجالی است. هر روایت از دوبخش تشکیل میشود، یک بخش آن سند است یعنی سلسله افرادی که در نقل قولها از هم نقل میکنند تا به معصوم(ع) میرسد و از این به سند یاد میشود و از هرکدام این افراد با عنوان راوی یاد میشود.
وی گفت: در بررسی سندی، ویژگی، صفت، شخصیت، اتصال سند و رسیدن سند به معصوم(ع) مدنظر قرار میگیردکه با توجه به این بررسیهایی که انجام شده به این نتیجه رسیدهایم که حدیث را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد: حدیث صحیح، حدیث حَسَن، حدیث مُوَثّق و حدیث ضعیف. از نظر اعتبار سنجی، حدیث صحیح بیشترین اعتبار و حدیث ضعیف کمترین اعتبار را دارد.
این پژوهشگر قرآن و حدیث تصریح کرد: سؤال این است که آیا صحیح بودن حدیث مساوی با معتبر بودن حدیث است، در جواب باید گفت؛ لزوما نه. از طرف دیگر آیا ضعیف بودن حدیث مساوی با نامعتبر بودن روایت است؟ باز هم لزوما به این معنا نیست. بخش دیگر روایت، متن حدیث است. یعنی آیا ما میتوانیم محتوای این حدیث را بپذیریم یا خیر؟ یا با چه ملاک و معیارهایی میتوانیم اعتبار متن را بسنجیم و اینکه آیا در تعارض با قرآن هست یا نه. ما که بررسی سندی و متنی داریم حالا چه ضرورتی به انجام بررسی فهرستی در روایات است؟ بررسی سندی کامل نیست پس باید روش دیگری را پی بگیریم که کاملتر باشد.
طاهریان افزود: بستر و انتقال حدیث در شیعه، کتاب بوده است. اگر حدیث در شیعه به صورت کتاب منتقل نمیشد، اصلا بحثی به اسم تحلیل فهرستی هم وجود نداشت. شروع سیر تدوین حدیث شیعه، از سال ۸۰ قمری یعنی در زمان امام سجاد(ع)، است. این سخن به این معنا نیست که قبل از آن حدیث شیعه نمینوشتند. در زمان امام علی(ع)، در زمان حسنین(ع) کتاب نوشته میشد، اما استارت قویتر در زمان امام سجاد(ع) زده شد. بعد در زمان امام محمّد باقر(ع)، تدوین حدیث در شیعه قویتر شد و در زمان امام صادق(ع) به اوج خود رسید و علتش این بود که فضای سیاسی و اجتماعی و فضای علمی جامعه پیشرفت کرده بود.
طاهری ادامه داد: در بحث بررسیهای فهرستی چند کار مهم صورت میگیرد؛ اول مشخص میشود که عنوان کتاب چیست؟ دوم اینکه مؤلف کتاب کیست؟ سوم محتوای این اثر چیست یعنی از نظر متنی و محتوایی هم بررسی میشود و در نهایت طریق تحمل کتاب، مورد توجه قرار میگیرد یعنی اینکه این کتاب به چه طریقی از استاد به شاگرد منتقل شده است؟