مهم‌ترین دغدغه آیت‌الله مصباح یزدی در روزهای آخر
کد خبر: 4025224
تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۳
فنایی اشکوری بیان کرد:

مهم‌ترین دغدغه آیت‌الله مصباح یزدی در روزهای آخر

فنایی اشکوری ضمن اشاره به برخی نوآوری‌ها و برجستگی‌های علمی آیت‌الله مصباح یزدی بیان کرد: بخشی از اندیشه ایشان رویکرد اسلامی به علوم انسانی است که ایشان بسیار به آن اهتمام داشتند و تقریبا مهم‌ترین دغدغه دهه‌های آخر عمرشان رویکرد اسلامی به علوم انسانی جدید بود.

محمد فنایی اشکوری

محمد فنایی اشکوری، عضو هیئت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) در گفت‌وگو با ایکنا به مناسبت سالگرد درگذشت آیت‌الله مصباح یزدی به توضیح درباره ابعاد شخصیتی وی پرداخت و اظهار کرد: آیت‌الله مصباح یزدی یک متفکر برجسته اسلامی بود که در حوزه‌های مختلف معارف اسلامی فکر کرده بود و طرح و اندیشه داشت؛ منتهی شاید بنیادی‌ترین کار ایشان کارهایی بود که در فلسفه انجام داد یعنی ایشان قبل از هر چیز یک فیلسوف بود. ایشان در فلسفه اسلامی، استاد بود و شارح و مفسر فلسفه اسلامی بود و به برخی آرای فیلسوفان اسلامی انتقاد داشت.

وی افزود: آیت‌الله مصباح صاحب آرا و اندیشه‌های نو در فلسفه بود؛ یعنی فقط یک مدرس یا مفسر فلسفه نبود، بلکه خودش فیلسوف بود به این معنا که خودش دارای یک منظومه فکری و فلسفی بود که تقریبا حوزه‌های مختلف فلسفه را پوشش می‌داد، از منطق و متافیزیک و معرفت‌شناسی گرفته تا فلسفه‌های اجتماعی. ضمن اینکه با فلسفه غرب هم آشنا بود و بخشی از کارهای او معطوف به نقد و بررسی اندیشه فیلسوفان غرب بود. ایشان این کار را از مارکسیسم آغاز کرد، یعنی ابتدا مارکسیستم را نقد کرد. پس از آن در مباحث مختلف از جمله در معرفت‌شناسی و در فلسفه‌های اجتماعی، آرای فیلسوفان غرب را متذکر می‌شد و بررسی می‌کرد.

مصباح، بنیان‌گذار فلسفه اخلاق جدید در ایران

این دانشگاه ادامه داد: ایشان بنیان‌گذار فلسفه اخلاق جدید در ایران است و در همین راستا نظریه اخلاقی جدیدی بیان کرد و نظام فلسفه اخلاق اسلامی را طراحی کرد. در ضمن آن بسیاری از اندیشه‌های فیلسوفان اخلاق غربی را هم مورد نقد و بررسی قرار داد. ایشان هم به لحاظ نظری به اخلاق توجه داشتند و هم در عمل، انسانی اخلاقی بودند و در تربیت اخلاقی مردم به خصوص طلاب و دانشجویان بسیار اهتمام داشتند.

وی افزود: حوزه دیگری که ایشان در آن اندیشه کرد حوزه عقاید دینی و الهیات اسلامی بود. ایشان در این حوزه هم، نوآور بود و بحث‌های سنتی را به شکل امروزی مطرح می‌کرد. مضاف بر اینکه مباحث الهیاتی که مطرح می‌کردند ناظر به پرسش‌ها و شبهات جدید بود. در کل ایشان یک فیلسوف و اسلام‌شناس بود که دارای منظومه فکری بود و از بنیادی‌ترین مسائل فکری فلسفی تا مباحث الهیاتی و مباحث علوم اجتماعی و علوم انسانی در اندیشه ایشان جا داشت. اساس کار ایشان در فلسفه اسلامی بود یعنی نقطه اوج و قوت فکری ایشان در فلسفه اسلامی بود و چون الهیات اسلامی در فلسفه ریشه دارد، ایشان در الهیات هم برجسته بود.

اسلامی‌سازی علوم انسانی، دغدغه مصباح یزدی

فنایی اشکوری تصریح کرد: بخشی از اندیشه ایشان که جا دارد امروز پژوهشگران جوان آن را تعقیب کنند رویکرد اسلامی به علوم انسانی است که ایشان بسیار به آن اهتمام داشتند و تقریبا مهم‌ترین دغدغه دهه‌های آخر عمرشان رویکرد اسلامی به علوم انسانی جدید بود. باید توجه داشت علوم انسانی، سبک زندگی انسان را طراحی می‌کند، چه در عرصه نظام حکومتی و اجتماعی و چه سبک زندگی فردی. از سوی دیگر این مسئله از مسائلی است که پیشینه بلندی در تاریخ اسلام ندارد و بدین جهت شایسته است پژوهشگران در این عرصه فعالیت کنند.

وی در ادامه به بیان موضع خود نسبت به اسلامی‌سازی علوم انسانی پرداخت و گفت: بستگی دارد چه تعبیری از اسلامی‌سازی داشته باشیم. آیت‌الله مصباح یزدی به اسلامی‌سازی به معنای افراطی که علوم جدید را کنار بگذاریم و از نو علوم جدیدی بر مبنای متون اسلامی طراحی کنیم معتقد نبود. آیت‌الله مصباح به علوم انسانی جدید توجه داشت و اعتقاد داشت می‌توانیم از علوم جدید استفاده کنیم ولی نباید به صورت دنباله‌روی و تقلید باشد بلکه باید نقادانه باشد و تدریجا در این عرصه‌ها رأی و دیدگاه اسلامی را کشف کنیم. این امر یک پروژه درازمدت است و کاری نیست که در زمان کوتاهی انجام بگیرد، چنانکه علوم انسانی موجود زمان طولانی طی کرده تا به اینجا رسیده است.

وی درباره قابلیت نظریات مصباح یزدی برای ارائه در عرصه‌های بین‌المللی و مقابله با پارادایم‌های رقیب توضیح داد: ایشان در عرصه معرفت‌شناسی و در مواجهه با شکاکیت و نسبیت، نظرات بنیادی دارد. نسبیت و شکاکیت بحرانی است که چند قرن است در فلسفه غرب وجود دارد و اغلب فیلسوفان به این نتیجه رسیدند نمی‌توان بر آن غلبه کرد. آیت‌الله مصباح با استفاده از نظریه علم حضوری در فلسفه اسلامی یک نظریه معرفت‌شناسانه ارائه داد که می‌تواند بر شکاکیت مطلق و نسبی‌گری افراطی غلبه کند و جایگزین آن باشد؛ نظریه‌ای که راه معرفت و رسیدن به یقین را باز می‌داند.

وی در پایان گفت: مهمترین نکته درباره آیت‌الله مصباح یزدی این است که ایشان فقط مرد علم و اندیشه نبود. آنچه به شخصیت ایشان قوام می‌بخشد این است که ایشان جامع بین علم و عمل بود یعنی همانقدر که در عرصه علم و اندیشه اهتمام و جدیت داشت، در عرصه عمل و خودسازی اهتمام داشت و علم را زمینه خودسازی و تربیت می‌دانست. این نکته‌ای است که می‌توانیم از آن درس بیاموزیم که تنها به دانش اکتفا نکنیم، بلکه رسالت اصلی ما این است خودسازی کنیم و مسیر کمال و سعادت معنوی را طی کنیم.

انتهای پیام
captcha