نوآر سیاسی منهای لینو ونتورا
کد خبر: 4033169
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۰:۲۳
نقد فیلم‌های چهلمین جشنواره فیلم فجر/ مرد بازنده

نوآر سیاسی منهای لینو ونتورا

مرد بازنده که در فیلم فجر امسال به نمایش درآمده است، نوشته‌های مثبت و منفی مختلفی را در این دو روز داشته که متاسفانه برخی از آنها حاصل نبود شناخت برخی از اهالی رسانه نسبت به ژانر نوآر است که به تقریب در سینمای ایران وجود نداشته است.

مرد بازنده ساخته تازه مهدویان فیلمی متفاوت در کارنامه سینمایی اوست چرا که هم ستینگ آن در زمان حال است هم تغییر محتوای داستانی از تاریخی-روایی به نوآر جنایی با رویکرد سیاسی داشته است.

داستان درباره یک مأمور جنایی است با درجه سرهنگی که مشخص نمی‌شود مربوط به کدام سازمان امنیتی کشور است. او درگیر پرونده قتل مدیرعامل یک شرکت می‌شود که ابهامات مشکوکی در شیوه قتل و انگیزه آن وجود دارد و در این راه داستان به آقازاده یک وزیر گره خورده و رنگ و بوی سیاسی و امنیتی پیدا می‌کند. مأمور 56 ساله که رابطه خوبی با فرزندانش ندارد و از سوی قدرت‌های پشت پرده تهدید و محدود می‌شود پا در راه سختی برای رسیدن به حقیقت می‌گذارد و با اینکه پرونده از او گرفته شده و به طور صریح به او گفته شده پا پس بکشد با وجود تهدیدهای مختلف تا افشای حقیقت پیش می‌رود.

جواد عزتی در ایفای نقش اول فیلم بازی مقبولی دارد و کاراکتر سگ‌اخلاق و باوجدان سرهنگ را که در کنار این روحیات گاهی سنگدل و گاه دلرحم است به خوبی به نمایش می‌گذارد. او ترس از محیط بسته دارد که بخشی از شخصیت‌پردازی نمادین اوست و دندا‌ن عفونی‌ای که از ابتدای فیلم باعث آزارش می‌شود نمادی از مشکلات مختلف او به ویژه ارتباط نداشتن با فرزندان است که در پایان فیلم وقتی به بهبود روابط و حل پرونده می‌رسد کشیده و دور انداخته می‌شود. راه رفتن خلاف اتوبان در خطوط اضطرار پایانی فیلم این کاراکتر نیز نماد دیگری است که با وجود پایان خوش فیلم اعلان خطرهای در راه و ادامه‌ای مبهم را گوشزد می‌کند.

عدالت مهمترین تم فیلم است که در راه اجرای آن قانونی که سد راه افشا می‌شود گاه نادیده گرفته می‌شود. «هو العادل» ابتدای فیلم از همان آغاز تلنگری به بیننده می‌زند که خود را آماده یک داستان عدالت‌محور کند. عدالتی که برای اجرای آن ممکن است پا بیرون از دایره قانون قرار گیرد.

فیلم جسته‌گریخته مشکلاتی دارد که می‌توان از آن جمله به صحنه‌های زائد حمام، سکانس اول باغ و ... اشاره کرد. نیز باوجوداینکه باران یکی از ارکان نوآر یا همان فیلم واقعگرای جنایی است در بخش‌هایی بدون دلیل صحنه‌ها را اشباع می‌کند که دلیل دراماتیک یا محتوایی برای آن وجود ندارد.

با همه اینها مرد بازنده یک نمونه موفق نوآر سیاسی ایرانی است که جای آن در ژانرهای سینمایی خالی بود و فیلمی است که تقلید از نوآرهای خارجی نیست یا اینکه فقط پوسته نوآر را داشته باشد و به شدت یک نوآر بومی را به نمایش می‌گذارد. فیلم به نوعی یادآور فیلم جسدهای عالی فرانچسکو رزی هم هست اما پایانی متفاوت دارد.در فیلم رزی، سرانجام لینو ونتورا که نماد قربانی فیلم‌های جنایی سیاسی است و در اغلب این فیلم‌ها سرانجام به قتل می‌رسد به مرگ ختم می‌شود اما سرهنگ 56 ساله فیلم مهدویان در پایان در بزرگراه رها شده و بیننده منتظر را که برای دیدن موتورسواری اسلحه به دست در حاشیه بزرگراه چشم می‌دواند تا ابد منتظر می‌گذارد.

به قلم: عباس کریمی عباسی

انتهای پیام
captcha